کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۲۰۵۵
تاریخ خبر:

سه گانه مدیریت بحران‌ها؛ توصیه، توجیه، تعطیلی

سه گانه مدیریت بحران‌ها؛ توصیه، توجیه، تعطیلی

مسئولان اجرایی به جای تدوین و اجرای برنامه‌های اصلاحی در حوزه مصرف، انتقال آب، تغییر الگوی کشت و... به مردم می‌گویند «مسافرت بروید، خسته‌اید!»

هفت صبح، حمید رنجبر| در میانه‌ تابستانی که پایتخت زیر تیغ خشکسالی و بی‌آبی بالا قرار دارد، مسئولان کشور همچنان مشغول سبک‌وسنگین کردن «تعطیلات»اند؛ گویا بحران آب را می‌توان با بستن ادارات و توصیه به کمتر دوش گرفتن، مهار کرد. اگرچه سخنگوی محترم دولت در گفت‌وگو با خبرنگاران از زیان تعطیلی‌ها برای دولت سخن گفت واظهار کرد که دولت موافق تعطیل کردن نیست، اما هیچ اشاره‌ای به زیان‌های سیاست‌گذاری معیوب و فقدان برنامه‌ریزی‌های بلندمدت نکرد.

 

گویی بحران آب، بلایی آسمانی است و کسی روی زمین کاری با آن ندارد. این واکنش سطحی به بحرانی عمیق، نشانه‌ بارزی از آشفتگی نظم حکمرانی در حوزه محیط زیست است. اکنون در پنجمین سال پیاپی خشکسالی هستیم؛ وضعیتی که مسئولان خود نیز اذعان دارند در ۶۰ سال اخیر بی‌سابقه بوده است. یعنی از پنج سال پیش تاکنون از این بحران آگاه بوده‌ایم.

 

همچنین کاهش ۴۰ درصدی بارندگی در تهران، افت شدید ذخایر سدها و افزایش کم‌سابقه دمای هوا، هشدارهایی جدی هستند که سال‌هاست از سوی کارشناسان و نهادهای پژوهشی داخلی و بین‌المللی داده شده‌اند. پرسش اینجاست چراست که ضمن آگاهی از این مقوله به این نقطه رسیده‌ایم. ظاهرا گوش شنوایی برای این هشدارها وجود نداشته است و کارگزاران مشغول کارهایی دیگر بوده‌اند.

 

مسئولان اجرایی به جای تدوین و اجرای برنامه‌های اصلاحی در حوزه مصرف، انتقال آب، تغییر الگوی کشت، بازنگری در تخصیص منابع آبی و بهره‌وری صنعتی، اکنون به مردم می‌گویند «مسافرت بروید، خسته‌اید!» و یا وعده می‌دهند اگر لازم شد، «آب را قطع می‌کنیم!»

 

بحران آب، محصول طبیعی «خشکسالی» صرف نیست؛ بلکه حاصل دهه‌ها سوءمدیریت، توسعه بی‌قاعده شهرنشینی و بی‌اعتنایی به ملاحظات زیست‌محیطی در برنامه‌ریزی کلان است. استاندار تهران می‌گوید اکنون در تهران بیش از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر صرف آب شرب می‌شود؛ عددی چهار تا پنج برابر بیشتر از سایر استان‌ها.

 

هرچند از این نوع اظهارات بوی رفع تکلیف و شانه‌خالی کردن از پذیرش مسئولیت به گوش می‌رسد، باید گفت مگر همه این‌ها ناشی از تمرکز جمعیتی و صنعتی و ضعف تاریخی در توزیع متوازن جمعیت و زیرساخت‌های آب‌رسانی نیست. چگونه ممکن است مدیران اجرایی که از این واقعیت‌ها آگاه بوده‌اند، امروز به جای پاسخگویی، سکوت یا فرافکنی پیشه کرده‌اند؟

 

سخنگوی دولت با لحنی آمیخته به دل‌سوزی و بی‌تکلیفی، از تعطیلی‌ها به عنوان گزینه‌ای برای «مدیریت مصرف» سخن می‌گوید، بی‌آنکه مشخص کند برنامه عملیاتی دولت برای مدیریت بحران چیست. آیا کار دولت در چنین وضعیتی تنها ارجاع موضوع به «گزارش کارشناسی» و «احتمال» اجرای طرح‌هایی مثل تعطیلات است؟

 

آیا دولت واقعا نمی‌داند که مشکل آب با کاهش مدت زمان دوش گرفتن یا سفر رفتن حل نمی‌شود، بلکه نیازمند اصلاح ساختارهای کلان و تصمیمات جسورانه در نظام کشت، صنعت و مدیریت شهری است؟ چرا هنوز در سیاست‌گذاری‌های کلان کشاورزی و صنعتی، الگوهای پرمصرف و غیرپایدار، بدون تغییر ادامه دارد؟ چرا مدیریت مصرف همچنان به مردم حواله داده می‌شود و نه به سیاست‌گذاران؟

 

در این میان، استاندار تهران نیز با ارائه بسته‌ای ۱۸ بندی برای «مدیریت بحران» سخن گفته که شامل مواردی چون کاهش مصرف در ادارات و جایگزینی پساب است. گرچه این اقدامات در ظاهر مفیدند، اما هیچ‌کدام از آن‌ها به مسئله‌ ریشه‌ای «نظام تخصیص منابع آبی» و تغییرات ساختاری در الگوی مصرف نمی‌پردازند. تاکید بیش از حد بر «همراهی مردم» و «صرفه‌جویی خانگی»، وقتی بخش عمده‌ای از منابع آب کشور در کشاورزی ناکارآمد و صنایع آب‌بر هدر می‌رود، نوعی فرار به جلوست.

 

همان‌طور که یکی از وزرای پیشین دولت هم اشاره کرده، مردم حق دارند بدانند در طول یک سال گذشته که خطر کم‌آبی برای پایتخت کاملا محرز بوده، چه اقداماتی برای پیشگیری از این وضعیت انجام شده است؟ چرا هیچ گزارش جامعی از برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده ارائه نشده؟

 

و اگر برنامه‌ای نبوده، چرا مسئولان در جایگاه پاسخگویی قرار نمی‌گیرند؟ افکار عمومی امروز نه‌تنها از بی‌آبی رنج می‌برد، بلکه از بی‌برنامگی نیز به ستوه آمده است. امروز حکمرانی آب در ایران به نقطه‌ای رسیده که دیگر نه با توصیه‌های ساده‌انگارانه و نه با انتقال‌های اضطراری آب، نه با توصیه به سفر قابل کنترل نیست.

 

آنچه لازم است، ورود جسورانه و مبتنی بر شواهد به حوزه سیاست‌گذاری، تصمیمات سخت در اصلاح ساختارهای معیوب و شجاعت پذیرش مسئولیت از سوی دولتمردان است. پیش از آنکه به نقطه بی‌بازگشت برسیم، باید حکمرانی در آب را از نو بازاندیشید و به عقلانیت آبی کوچ کرد.

 

تازه‌ترین تحولاتسیاسیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۲۰۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر