دیپلماسی موشک در خاورمیانه

حملات متقابل ایران و اسرائیل موجی از واکنشها را در جهان عرب برانگیخت
هفت صبح| در پی تشدید تنشهای نظامی میان ایران و اسرائیل، که با حملات اخیر اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی ایران و پاسخ موشکی تهران به خاک اسرائیل وارد فاز جدیدی شد، موج گستردهای از واکنشها در شبکههای اجتماعی و افکار عمومی جهان عرب شکل گرفته است. این تقابل نهتنها معادلات ژئوپلیتیک خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده، بلکه شکافهای عمیق سیاسی، فرقهای و اجتماعی در میان اعراب را نیز به نمایش گذاشته است.
در حالی که ایران با پاسخ قاطع خود به حملات اسرائیل، از حق دفاع مشروع و بازدارندگی سخن میگوید، واکنشهای متناقض اعراب نشاندهنده پیچیدگیهای تاریخی و معاصر در نگاه آنها به تهران است. این درگیری، صحنهای برای بحثهای داغ در شبکههای اجتماعی عربزبان فراهم کرده و پرسشهایی اساسی درباره دوست و دشمن در منطقه را مطرح ساخته است.
حملات موشکی ایران به اهدافی در خاک اسرائیل، که در پاسخ به تجاوزات اخیر اسرائیل به خاک ایران صورت گرفت، در میان برخی محافل عربی بهویژه در لبنان، یمن و عراق با استقبال مواجه شده است. کاربران شبکههای اجتماعی در این کشورها، که اغلب حامی آرمان فلسطین و مخالف عادیسازی روابط با اسرائیل هستند، اقدام ایران را گامی جسورانه برای شکستن انحصار نظامی اسرائیل در منطقه توصیف کردهاند.
پستهایی با شعارهایی مانند «موشکهای تهران، سپر قدس» در پلتفرمهایی نظیر اینستاگرام و ایکس دستبهدست شده و برخی کاربران، پاسخ ایران را «درسی تاریخی» برای اسرائیلی دانستهاند که سالها بدون هزینه به خاک کشورهای دیگر تجاوز کرده است. حامیان حزبالله، جنبش انصارالله یمن و گروههای فلسطینی مانند حماس، این حملات را نشانهای از تعهد ایران به مقاومت در برابر اسرائیل و حامیان غربیاش، بهویژه ایالات متحده، میدانند.
از نگاه این گروه، اقدام ایران نهتنها موازنه بازدارندگی را در منطقه تقویت کرده، بلکه پیامی روشن به آن دسته از دولتهای عربی ارسال کرده که به عادیسازی روابط با اسرائیل روی آوردهاند. آنها معتقدند ایران تنها کشوری است که در عمل، و نه فقط در کلام، در برابر تجاوزات اسرائیل ایستادگی کرده است.
با این حال، این حمایت در میان همه اعراب یکسان نیست. در کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین، واکنشها اغلب با خشم و انتقاد از ایران همراه بوده است. در پستهایی که در ایکس منتشر شده، عدهای از تحلیلگران عرب، پاسخهای ایران را در صورت غلبه بر دشمن صهیونیستی، مسیری جدید برای پیشبرد منافع ایران و نفوذ استراتژیک آن در منطقه دانسته و معتقدند این اقدامات به جای کمک به فلسطین، جهان عرب را که در حال افزایش روابط خود با آمریکا و اسرائیل است، در معرض خطر درگیریهای گستردهتر قرار داده.
به عنوان مثال، برخی پستها به نقل از شبکه الحره، وابسته به دولت آمریکا، ادعا کردهاند که کشورهای خلیج فارس از حملات اسرائیل به ایران حمایت کرده و خواستار پاسخ قاطع به تهران شدهاند. این دیدگاه ریشه در نگرانیهای تاریخی از نقش ایران در عراق، سوریه و یمن دارد.
در این میان، بخش قابلتوجهی از افکار عمومی اعراب در میانه این دوقطبی گرفتار سردرگمی و سرخوردگی است. بسیاری از کاربران در کشورهایی مانند مصر، اردن و تونس، نه از ایران حمایت میکنند و نه از اقدامات اسرائیل دفاع میکنند. آنها این درگیری را تقابلی میان دو قدرت غیرعرب میدانند. نظرسنجیهای اخیر، مانند مطالعهای از مرکز تحقیقات و مطالعات عربی در ژانویه ۲۰۲۴، نشان میدهد که ۴۸ درصد از اعراب موضع ایران در قبال جنگ غزه را مثبت ارزیابی کردهاند، در حالی که ۳۷ درصد نظر منفی داشتهاند.
این شکاف نشاندهنده نبود اجماع در میان اعراب است. ریشه این واکنشهای متضاد را باید در تاریخ پیچیده روابط ایران با جهان عرب جستجو کرد، روابطی که در دورانی اعراب را پشت چهره منفوری به نام صدام به خط کرد تا از او در مقابل ایران در دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله حمایت کنند. از سوی دیگر، همین اعراب زمانی برای حمایت از فلسطین در مقابل اسرائیل متحد شده بودند، وظیفهای که امروز ایران به دوش میکشد.