راز چرخش ۱۸۰درجهای درباره افغانها | چه شد که ناگهان همه طرفدار اخراج اتباع بیگانه شدند؟
از شهر میبد یزد خبر میرسد که شهر درگیر اعتراضات یا شاید بتوان گفت شورشهایی علیه مهاجران افغان شده است
هفت صبح | وزیر کشور شامگاه روز دوشنبه، در تلویزیون گفت که اتباع بیگانه بدون تصمیم هیجانی اما به سرعت از کشور خارج خواهند شد و فرمانده نیروی انتظامی دیروز وعده داد که تا پایان سال دو میلیون نفر از این اتباع از کشور اخراج خواهند شد. این اظهارنظرها کاملا متفاوت با ادبیات رسمی در بهار سال ۱۴۰۲ است. وقتی که ماجرای افغانها و ورود و حضورشان در ایران به یک دغدغه عمومی تبدیل شد و البته این دغدغه تا همین امروز هم ادامه دارد. در این حدود یک سال چه اتفاقی افتاده که باعث شده چنین چرخشی در سیاست عمومی کشور به وجود بیاید؟
فاجعه کرمان
دی ماه سال ۱۴۰۲، پر تلفاتترین رویداد تروریستی در کشورمان رخ داد و در مراسم سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی در کرمان، دو عامل انتحاری، با انفجار دو بمب، ۹۷ نفر از هموطنان را به شهادت رساندند. بعدا، داعش مسئولیت این حمله را به عهده گرفت. وزارت اطلاعات هم گفت که یکی از عاملان این حمله تاجیکستانی بوده ولی حتی این تاجیکستانی نیز عضوی از داعش بود که ظاهرا شاخه افغانستان آن این عملیات را انجام داده بود. به نظر میرسد یکی از مهمترین رویدادهایی که باعث چرخش در سیاست ایران شد آن فاجعه بود. فاجعهای که نشان داد وضعیت فعلی استقرار اتباع بیگانه در ایران میتواند منجر به خطرات امنیتی بزرگی شود.
حساسیت عمومی
ریشه ماجرا را هر چه بدانیم، از نژادپرستی تا نگرانیهای منطقی از عدم احساس امنیت، روشن است که فضای افکار عمومی ایران از حضور این اتباع راضی نیست. از این روست که مثلا ناگهان از شهر میبد یزد خبر میرسد که شهر درگیر اعتراضات یا شاید بتوان گفت شورشهایی علیه مهاجران افغان شده است. مشابه این خبر چندی قبل از میبد از یکی از شهرهای قزوین نیز به گوش رسید. اعتراضات این چنینی، چیزی نیست که حاکمیت بتواند آن را تحمل کند.
جرایم
بدون اینکه بخواهیم همه اتباع افغان را مجرم بدانیم باید بگوییم که حساسیت عمومی روی جرایم ارتکابی این گروه بالاست. مثلا خبر تعرض چهار تبعه افغان به یک نوجوان پسر ۱۶ساله ایرانی در بهار امسال افکار عمومی بازتاب جدی داشت. ماجرای میبد هم اساسا از یک نزاع بین یک جوان اهل شهر با اتباع بیگانه آغاز شد که به قتل آن جوان میبدی منجر شد. در این میان البته انبوهی از فیکنیوزها هم وجود دارد به خصوص در مورد جرایم جنسی این گروه ولی خب این اخبار جعلی هم تاثیر خود را بر افکار عمومی میگذارد و معمولا تکذیب یا اصلاح آن چندان موثر نیست.
موالید بالا
یکی از نگرانیهای مردمی که کم کم در حاکمیت نیز رسوخ کرد مسئله موالید بالای اتباع افغان بود. اگر یادتان باشد یکی از موجهای افغانهراسی با استوری یک پرستار آغاز شد که از تولد تعداد زیادی نوزاد افغان در یک روز در یک بیمارستان خبر داده بود. در شرایطی که رشد جمعیت در ایران کم شده است؛ تولد نوزادان زیاد از سوی اتباع افغان به نظر مخالفان باعث میشود که تعادل جمعیتی در منطقه به هم بخورد.
البته تا زمانی که این نوزادان به سن بلوغ برسند زمان زیادی طی خواهد شد ولی به هر حال ظاهرا در این فقره همه آینده نگر هستند و به محض متولد شدن آنها را جزو جمعیتی میپندارند که میتوانند تعادل جمعیت را به هم بزنند. اگر میخواهید به دنبال این نگرانی در میان مردم بگردید، در صفهای نانوایی آن را به وفور خواهید یافت جایی که اتباع معمولا تعداد نان زیادی برای خود و خانوار خود میخرند و به دنبال آن افرادی که در صف ماندند به این مسئله موالید اشاره میکنند.
یارانه پنهان
یکی از مسایلی که به خصوص ظاهرا برای دولت غیرقابل تحمل شده یارانهای است که به این اتباع تعلق میگیرد. البته آنها یارانه نقدی نمیگیرند ولی یارانه پنهانی که در قیمت اجناس وجود دارد به هر حال شامل حال آنها هم میشود. از آرد ارزان برای نان گرفته تا کالاهای اساسی مثل روغن و حتی همین مسئله تولد در بیمارستانهای دولتی که معمولا هزینه واقعی آن دریافت نمیشود و البته موارد دیگری مثل بنزین و آب و برق. گفته شده یارانه پنهان هر ایرانی در سال ۲۰۲۱ مبلغ ۴۵ هزار تومان در روز بوده است. اگر همین مبلغ را درنظر بگیریم و آن را فقط در تعداد ۲ میلیون تبعه افغان ضرب کنیم، عدد نهایی ۳۳ هزار میلیارد تومان معادل ۵۵۰ میلیون دلار (با احتساب هر دلار، ۶۰ هزار تومان) خواهد بود.
حساسیت مذهبی
در زمانی که موج افغانستیزی به وجود آمده بود برخی اصولگرایان با یادآوری اینکه افغانها با لشکر فاطمیون خود در سوریه جنگیده بودند؛ بقیه را به رعایت انصاف و مدارا دعوت میکردند اما حالا برخی دیگر از همان اصولگرایان، با توجه به اینکه حجم بالایی از این اتباع، از اهل سنت هستند، دغدغه به هم خوردن نسبت جمعیتی شیعه و سنی در ایران را هم دارند و از این روست که برخی صداهای مذهبی در مقابله با اتباع هم بلند شده است.
عرضه و تقاضا
و در نهایت باید به مسائل اقتصادی اشاره کرد. پیش از این معمولا گفته میشد که اتباع افغان باعث به هم خوردن تعادل در بازار کار ایران میشوند چون مشاغل کارگری ساده را با قیمتی ارزانتر قبول میکنند و اجازه نمیدهند که ایرانیان این مشاغل را داشته باشند اما حالا به جز به هم خوردن تعادل در بازار کار، در بازار مسکن هم ظاهرا عدم تعادلی ایجاد شده است. به خصوص خانههای بزرگ در مناطقی که از نظر اقتصادی ضعیفتر است؛ مورد اقبال این اتباع است و آن را به صورت خانوادگی با یکدیگر شریک میشوند و به این ترتیب به فضای فعلی کمبود و گرانی در بازار مسکن دامن میزنند.