گل به خودی را فرانسه زد!
تحرکات سیاسی در فرانسه، یورو ۰۴ و آینده اروپا
هفت صبح| شهنام صفاجو، فوقلیسانس روابط بینالملل با گرایش سیاست خارجی فرانسه|فرانسه - مهد دموکراسی نوین، سلسلهجنبان آزادیخواهان جهان و سرزمین هنر مدرن، در شوک به قدرت رسیدن جناح راست افراطی این کشور قرار گرفته که بدون تردید بسیاری از معادلات جهانی را بههم خواهد زد. تحرکات صحنه سیاسی فرانسه به یورو 2024 هم سرایت کرده؛ جاییکه کیلیان امباپه، کاپیتان تیم ملی فرانسه صراحتا اعلام میکند که اگر ائتلاف دستراستی این کشور، پیروز انتخابات پارلمانی فرانسه شود، از تیم ملی کنارهگیری میکند.
این ادعای بسیار بزرگی است که در سیاست و ورزش کمسابقه بوده و نشان از وقوع اتفاقات مهم و باورنکردنی در جمهوری پنجم فرانسه دارد؛ جاییکه شارل دوگُل سمبل قدرتنمایی احزاب میانهرو، سنت مقابله دائمی با جناح راست افراطی را پایهریزی کرد؛ حال برای اولینبار حزب «تجمع ملی» بیش از حد به قدرت سیاسی نزدیک شده و در انتخابات پارلمانی این کشور که روز 30ژوئن 2024 (10 تیر) برگزار میشود، شاید برنده رقابت با حزب جمهوری به پیش (la république en marche) رئیسجمهور مکرون و ائتلاف جدید چپهای فرانسه با عنوان جبهه مردمی شود تا با کسب کرسیهای لازم، رهبر جوان حزب «جردن باردلا» زمامدار پست نخستوزیری شده و تشکیل کابینه دهد. او که امباپه را بیپاسخ نگذاشت؛ در سخنرانی حزبی خود گفت: «بازیکنی که از جت شخصی استفاده میکند، درد طبقه محروم جامعه را نمیفهمد؛ پس بهتر است سکوت کند!».
نکته این که تیم ملی فرانسه در بازی با اتریش، به وضوح نشان از این وضعیت پرتنش داشت و به این معنا، آن گل به خودی را، فرانسویها قبلا به خود زده بودند؛ نه آن چیزی که ما دیدیم (ماکسیمیلیان وُبر روی کات-بک امباپه، دروازه خودی را گشود!). آقای کاپیتان در نیمه دوم بازی هم اسیر شکستگی بینی خود شد تا ادامه بازیها را با ماسک محافظ دنبال کند؛ اتفاقی سمبلیک که شاید بیارتباط با دنیای سیاست نباشد، که او خواسته و ناخواسته درگیرش شده است.
چه اشتباهی!
برخی سایتهای ورزشی، حتی از نوع پربازدید آن که از کپی-پیست هم ابایی ندارند، درخصوص موضعگیری امباپه علیه جناح راست فرانسه دچار اشتباه تاکتیکی و مهرهچینی شده بودند! دوستان؛ خانم مارین لوپن مدتی است از حزب تجمع ملی، کنارهگیری کرده و جردن باردلا، ریاست این حزب راستگرای افراطی را برعهده گرفته که از حلقه نزدیکان اوست.
مارین لوپن البته معمار حزبی است که روی خرابههای جبهه ملی پدرش، ژان ماری لوپن بنا نهاد. او که به وضوح متوجه سیاست دستراستی ناکارآمد پدرش شده بود، نام حزب را به تجمع ملی (La Rassemblement National) تغییر داد و با هدف گرفتن طبقه متوسط جامعه و بهرهگیری از وضعیت اقتصادی امروز و شعارهای دستراستی قدیمی، آمار طرفداران خود را به طرز شگفتانگیزی بالا برد و در انتخابات قبلی، قدم به قدم با رئیسجمهور مکرون پیش رفت؛ اما این سیاستمدار باهوش در ادامه ترجیح داد، رهبری حزب تجمع ملی را به جردن باردلا بسپارد تا چهرهای فراحزبی به خود بگیرد و برای انتخابات 2027فرانسه آماده شود؛ دورنمایی که به احتمال زیاد کرسی ریاستجمهوری را برای این زن قدرتمند فراهم میکند.
جبهه مردمی
در خلال تحرکات جناح راست افراطی، احزاب چپگرا نیز بیکار ننشسته و ائتلاف جدیدی با عنوان جبهه مردمی (Front Populaire) تشکیل دادند که هدف آنها جلوگیری از افزایش محبوبیت حزب تجمع ملی و نزدیکی آنها به حزب محافظهکار جمهوریخواهان بوده است. اریک سیوتی، رئیس این حزب میانهرو که به سمت جردن باردلا چرخیده بود تا به یک معامله انتخاباتی دست بزند، چهره سیاسی هفته پر سر و صدای فرانسویها بود که در نهایت به اخراج او از حزب، با رای کمیته سیاسی جمهوریخواهان مواجه شد و از صحنه مبارزه فاصله گرفت.
ژان لوک ملانشون رهبر حزب فرانسه تسلیمناپذیر (La France Insoumise) تئوریسین اصلی این جبهه مردمی است که با سوسیالیستها، کمونیستها و سبزها متحد شده تا در برابر خطر راستگرایی در فرانسه بایستد؛ او که سال قبل و در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری فرانسه هم با 22درصد آرای انتخاباتی خود، با وجود اعلام بیطرفی به کمک امانوئل مکرون آمد تا این سیاستمدار و اقتصاددان 46ساله اهل آمیان با پیروزی مقابل مارین لوپن، 5سال دیگر زمامدار کاخ الیزه شود.
فتح دوباره
تنها مسئلهای که شاید مانع قدرت دستراستیها در فرانسه امروز شود، اختلاف داخلی بین احزاب راستگرا در صحنه سیاسی این کشور است. درباره حزب تجمع ملی و جردن باردلا نوشتیم؛ حال باید با اریک زمور، رهبر حزب فتح دوباره (Reconquest) و ماریون مارشال لوپن، خواهرزاده مارین لوپن و از اعضای پرنفوذ این حزب آشنا بشوید. زمور که از مدیران و نویسندگان ارشد روزنامه معروف لوفیگارو است، تمایلی به ائتلاف با دیگر احزاب و چهرههای راستگرای صحنه سیاسی فرانسه ندارد و آنها را رقیب خود فرض میکند؛ به همین سبب است که حمایت ماریون مارشال از ائتلاف سیوتی و باردلا را تاب نیاورده و حکم به اخراج این زن سیاستمدار خاندان لوپن میدهد. البته اریک زمور تنها 10درصد از آرای مردم فرانسه را دارد و به این زودی نمیتواند صحنهگردان سیاسی فرانسه امروز شود؛ حتی با سرمقالههایی که برای روزنامه پرتیراژ و دستراستی لوفیگارو مینویسد.
تا کجا، فرانسه؟
در پایان باید گفت که جبههگیری سیاسی و جنگ قدرت دو جناح درگیر در فضای سیاسی فرانسه، تاثیر زیادی روی آینده اروپای متحد خواهد گذاشت؛ چیزی که ماکت آن در انتخابات پارلمان اروپا کلید خورده و حتی در صحنه یورو 2024 هم شاهد ترکشهای این جنگ قدرت و اظهارنظرهای متعاقب آن هستیم. فرانسه و کیلیان امباپه در دیدار با اتریش، آن تیم و بازیکن همیشگی نبودند و به وضوح تاثیر این جنگ قدرت بر جریان بازی فرانسویها، سایه افکنده و قابل شناسایی بود؛ چیزی که در چهره دیدیه دشان هم داد میزد و معلوم نیست این تیم فرانسه در مقام شانس اول قهرمانی اروپا، با کاپیتان صورت زخمی و اضطراب تیمی تا کجا پیش خواهد رفت؟