انتخابات نظام پزشکی!
سه کاندیدای ریاست جمهوری دکتر هستند و دو نفر دیگر نسبتی نزدیک با اطبا دارند
هفت صبح| چهار سال پیش، کمی قبل از انتخابات ۱۴۰۰ در هفتصبح یادداشتی نوشتیم و پیشبینی کردیم که کرونا، وزن پزشکان در سیاست ایران را بالا ببرد. در آن انتخابات دو کاندیدا پزشک بودند یا مدرک پزشکی داشتند: امیرحسین قاضی زاده هاشمی پزشک گوش و حلق و بینی بود و علیرضا زاکانی مدرک پزشکی هستهای داشت. حالا در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ۱۴۰۳، علاوه بر این دو شاهد حضور مسعود پزشکیان هم هستیم که پزشک متخصص قلب است و البته دو کاندیدای دیگر هم نسبتی نزدیک با عالم پزشکی دارند.
پزشکان البته همیشه در سیاست ایران، مخصوصا پس از انقلاب جایگاهی بالا داشتند. روحانیون، شاید بیش از هر قشر دیگری به آنان اعتماد میکردند. اصلا مرسوم است که در جواب این سوال که «چرا باید از یک مرجع، در امور شرعی تقلید کنیم» این جواب از سوی علما داده میشود که «مگر شما در مسایل پزشکی به متخصص رجوع نمیکنید؟».
به این ترتیب میتوان لیستی بلند بالا از پزشکان سیاست ایران نام برد. از دکتر علی اکبر ولایتی که شاید هیچ کسی به رکورد ۱۶ ساله او در وزارت خارجه نرسد تا تیم پزشکی مرحوم امام خمینی مثل دکتر ایرج فاضل و نیز تیم پزشکی رهبری مثل سرتیم آن یعنی دکتر مرندی. تنها وزیر زن تاریخ جمهوری اسلامی هم یک پزشک بوده است. خانم دکتر دستجردی. حالا اما نقل این حرف نیست. مسئله انتخابات سال ۱۴۰۳ است.
ببینیم که آرایش پزشکی کاندیداها به چه ترتیب است:
به سبک جواد خیابانی اگر بخواهیم حرف بزنیم باید بگوییم پزشکترین پزشک انتخابات ۱۴۰۳ دکتر مسعود پزشکیان است. هم به خاطر نامش و هم به خاطر چهار سال تصدی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در دولت دوم سید محمد خاتمی. او البته ظاهرا در جوانی چندان در خط پزشکی نبوده و ابتدا دیپلم کشاورزی گرفته ولی در طول خدمت سربازی خود در زابل به پزشکی علاقهمند میشود و پس از آن از حوالی سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۷۶ به مدت بیست سال دروس عمومی پزشکی را میخواند، بورد جراحی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تبریز را میگیرد و وارد مقطع فوق تخصص جراحی قلب در دانشگاه علوم پزشکی تهران میشود و در نهایت هم دانشیار گروه جراحی قلب دانشگاه علوم پزشکی تبریز و رئیس این دانشگاه میشود. طبق اطلاعات سایت نظام پزشکی شماره نظام او ۲۴۶۲۹ است و در کلینیک شیخالرئیس و بیمارستان شهید مدنی تبریز، بیمار ویزیت میکند.
همانطور که پیش از این در پروفایل او هم نوشته بودیم، پزشکیان گفته که در دورهای که مسئولیتی نداشته یعنی بعد از دولت خاتمی تا زمان نمایندگی مجلس، آن قدر از پزشکی درآمد داشته که توانسته خانه و باغ برای خود بخرد و به دیگران هم کمک کند ولی خب فکر کرده که هدف از خلقت آدمیزاد فقط پول درآوردن نیست و به همین دلیل تلاش کرده تا در مجلس شورای اسلامی و به عنوان نماینده تبریز هم فعالیت کند. در گوگل اسکولار، سایتی که مقالات علمی را فهرست میکند، او ۴۶ مقاله علمی دارد که بیشترین میزان ارجاع به مقالهای است که او در مورد اسیدهای چرب نوشته است.
دکتر سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی تخصص گوش، گلو، بینی و جراحی سر و گردن دارد و با شماره نظام پزشکی ۶۲۸۶۷ در بیمارستان فارابی مشهد، مریض میبیند. قاضی زاده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد درس خوانده و سابقه ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان و معاونت بهداشت و درمان بنیاد جانبازان خراسان را داشته است. البته دکتر قاضی زاده مشهوری که پزشک چشم و موسس بیمارستان نور تهران است و وزیر بهداشت دولت روحانی بود پسر عموی امیرحسین قاضی زاده است.
ما چیز زیادی از طبابت آقای دکتر قاضی زاده پیدا نکردیم ولی در یک سایت نوبتگیری اینترنتی فردی یک ماه پیش در مورد او نوشته:
«دکتر قاضی زاده هاشمی دکتر بسیار خوب، کار درست. سال ۱۳۸۲ فک من شکسته بود با یک تصادف. همه گفتن زیر میزی بده. منو بیمارستان هاشمی نژاد عمل کرد و پول خیلی کمی از من گرفت.»
علیرضا زاکانی دکترای حرفهای پزشکی و مدرک تخصص پزشکی هستهای دارد. در مورد مدرک تحصیلی او در سالهای گذشته بعضا حرف و حدیثهایی مطرح شده بود. زاکانی اما پاسخ داده بود که:
ماجرای سه ترم مشروط شدن این است که دو ترم از این سه ترم از مشروطی درآمدهام و دلیل آن تأخیر در اعلام نمرات بوده است که هنوز این چنین مشکلاتی برای دانشجویان رخ میدهد و آن یک ترم هم به آن دلیل مشروط شدم که مجبور بودم در کنار درس و مسئولیت بسیج دانشگاه برای تأمین خرج زندگی؛ یازده ماه از سال با ماشین کار کنم!
او همچنین در مورد تغییر رشته از دستیاری کودکان گفت که به علت جراحات موجود ناشی از جنگ، تعییر رشته از کارشناسی دستیاری کودکان به دکترای حرفهای پزشکی با تخصص پزشکی هستهای را با تأکید مسئولان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام داده است.
او شماره ۶۹۰۸۵ نظام پزشکی را دارد ولی در سایت نظام پزشکی آدرسی در خصوص محل خدمت پزشکی او درج نشده است.
همچنین طبق اطلاعات سایت معتبر scopus او که هیات علمی موسسه تحقیقات پزشکی هستهای است تاکنون سه مقاله بینالمللی داشته که بیشترین میزان ارجاع به آن ۳۴ مورد مربوط به مقالهای در سال ۲۰۱۱ است که زاکانی به همراه ۱۰ نفر دیگر نوشته است.
در صورتی که بخواهیم شاخص علمی دکتر پزشکیان و دکتر زاکانی را با هم مقایسه کنیم باید شاخص h-index را در نظر بگیریم. این شاخص که ترکیبی از حداقل تعداد مقاله و حداقل تعداد ارجاع را میسنجد؛ در مورد پزشکیان ۱۵ و در مورد زاکانی ۲ است. یعنی پزشکیان حداقل ۱۵ مقاله داشته که حداقل ۱۵ ارجاع به آن شده ولی زاکانی حداقل ۲ مقاله داشته که حداقل ۲ ارجاع به آن شده است. بنابراین هم در تعداد مقالات و هم در تعداد ارجاع پزشکیان با فاصله از زاکانی قرار گرفته است.
اما دو نامزد دیگر این انتخابات هم همان طور که گفتیم نسبتی با پزشکی دارند. همسر سعید جلیلی یک پزشک عمومی به نام خانم فاطمه سجادی است. گفته شده که او سالها در کرج کار میکرده و حتی منزل او و جلیلی نیز در این شهر بوده است. در حال حاضر نیز خانمی به نام فاطمه سجادی در کرج، خیابان طالقانی، مطبی دارد و شماره نظام پزشکی او ۶۴۴۴۶ است.
همسر دکتر قالیباف هم زهرا مشیرالاستخاره نام دارد. او در رشته جامعه شناسی تحصیل کرده ولی از مدیران موسسه خیریه متوسلین به امام رضا بوده است که شریک پروفسور مجید سمیعی، جراح شناخته شده مغز و اعصاب ایران در پروژه بیمارستان مغز و اعصاب ایران با سازه شبیه به مغز خود در منطقه ۲۲ تهران است. بیمارستانی که کار ساخت آن از سال ۱۳۸۹ آغاز شده و گفته شده که قرار است در سال ۱۴۰۵ افتتاح شود و حتما در صورت رئیس جمهور شدن قالیباف به سرعت این پروژه افزوده خواهد شد.
البته در مورد زمین این پروژه حرف و حدیثهایی بوده که شهرداری تهران در موضعی رسمی گفته که زمین این پروژه به قیمت روز از شهرداری خریداری شده است. ناگفته نماند که پروفسور سمیعی از میانه دهه شصت و از آن دورهای که جانبازان ایرانی با بمبهای شیمیایی آلمانی رژیم صدام مجروح شده بودند، کمک میکرد تا در همین کشور آلمان درمان شوند، رابطه خوبی با برخی نظامیان داشت و این رابطه را بعدها هم حفظ کرد و در یک اظهارنظر صریح از کمکهای قالیباف در زمان شهرداری خود به انجام این پروژه تشکر کرده بود.