اطلسانتخابات ؛ نسخه دوم | پاسخ به چند سئوال مهم انتخاباتی
چرا مخبر نیامد؟ چه کسانی احتمال دارد رد صلاحیت بشوند ؟چه کسانی پوششی هستند؟
هفت صبح| مهلت ثبتنام در انتخابات به پایان رسید و 80نفر از جمله 4خانم برای کاندیداتوری ثبتنام کردند. روز بیستودوم خردادماه قرار است اسامی نهایی کاندیداها اعلام شود. صحنه انتخابات در حالحاضر به این صورت است:
اصلاحطلبان: جهانگیری، پزشکیان و آخوندی.
اعتدالگرایان: لاریجانی، همتی و شریعتمداری.
اصولگرایان میانه: قالیباف.
اصولگرایان خارج از دولت: جلیلی و زاکانی.
اصولگرایان دولتی: بذرپاش، مرتضوی، اسماعیلی،
قاضی زاده و منظور.
سابقا اصولگرا: احمدینژاد.
حالا اما در فاصله 7روز مانده تا آن روز، سوالاتی در افکار عمومی وجود دارد که شاید بتوان با حدسوگمان به آن پاسخ داد. ما در اینجا 3سوال را برگزیدیم تا به آن پاسخ بدهیم:
چه کسانی نیامدند؟
مهمترین فردی که در میان اصولگرایان ثبت نام نکرد، محمد مخبر بود. معاون اول رئیس جمهور. روزنامه دنیای اقتصاد، شامگاه دوشنبه در مطلبی که البته کمی بعد از کانال تلگرامی خود حذف کرد، مدعی شد که او در یک شبهائتلاف با محسن رضایی و محمدباقر قالیباف کاندیدا نشده و بر این اساس، در صورتیکه قالیباف رای بیاورد، سهم قابلتوجهی از دولت خود را به این دو خواهد داد. پس از او، عدم ثبتنام پرویز فتاح هم خلاف انتظار بود. در واقع اگر فتاح میآمد، میتوانست گزینه مشترکی بین دو جریان اصولگرا یعنی جریان قالیباف و جریان احمدینژاد باشد.
در میان جریان اصلاحطلب، بیش از هر چیز، نیامدن علیاکبرصالحی به چشم آمد که او نیز میتوانست یک گزینه مشترک بین اصلاحطلبان و اعتدال گرایان باشد. ظریف هم ثبتنام نکرد و البته پیشتر در یک مصاحبه گفته بود که هیچوقت برای ریاستجمهوری ثبتنام نخواهد کرد. انتظار ثبت نام محسن هاشمی هم میرفت ولی او اگرچه در ۶۲سالگی دوست دارد جا پای پدر بگذارد ولی فعلا تلاش برای رسیدن به این آرزو را به تعویق انداخت.
چه کسانی ممکن است ردصلاحیت شوند؟
محمود احمدینژاد در صدر لیست است. او 2بار تجربه ردصلاحیت دارد. یکی در سال ۱۳۹۶ و دیگری در سال ۱۴۰۰. حتی حدادعادل در یک کنفرانس خبری گفته بود که ریاستجمهوری او را فراموش کنید و قصه او به سر رسیده است. ماجرایی که احمدینژاد را خیلی عصبی کرد.
علی لاریجانی ممکن است ردصلاحیت شود؟ همهچیز ممکن است! هیچکس در دور قبل هم حدس نمیزد که او ردصلاحیت شود، ولی شد. بنابراین با وجود همه انتقادهایی که حتی در سطح عالی نظام البته به صورت تلویحی از این ردصلاحیت شد؛ باز هم او ممکن است در زمره ردصلاحیتشدگان باشد.
سومین گزینه هم اسحاق جهانگیری است. سخنان تند او در مناظرههای سال ۱۳۹۶، باعث شده بود که به گفته برخی خبرهای غیررسمی در سطح عالی نظام، گلایه شدیدی از او بهوجود بیاید.
باقی کاندیداهای اصلاحطلب هم ممکن است ردصلاحیت شوند. پزشکیان حتی در انتخابات مجلس همین دوره در سطح شوراهای اجرایی ردصلاحیت شده بود، عباس آخوندی برای برخی اصولگرایان نمادی است از نئولیبرالیسم و همتی، اگرچه در دور قبل تایید صلاحیت شد ولی انتقاداتش از دولت رئیسی در این مدت، داد اصولگرایان را درآورده بود و حتی برخی از لزوم محاکمه او صحبت میکردند. محمد شریعتمداری هم تجربه یک دوره ثبت نام در انتخابات (۱۳۹۲) و عدم صلاحیت را دارد.
در ذیل این سوال میتوانیم این سوال را مطرح کنیم که آیا ممکن است تمام کاندیداهای اصلاحطلب ردصلاحیت شوند؟ برای ردصلاحیت اصلاحطلبان میتوان 3سناریو را در نظر گرفت:
سناریوی ردصلاحیت کلی:
تابهحال، نمونهای از آن نداشتیم ولی انتخابات غیررقابتی داشتیم. مثلا انتخابات سال ۱۳۶۸، که حدود 2ماه بعد از فوت امام خمینی برگزار شد. اتفاقا در آن انتخابات هم ۷۹ نفر ثبتنام کرده بودند که بهجز اکبر هاشمی رفسنجانی و عباس شیبانی بقیه ردصلاحیت شدند.
سناریوی ردصلاحیت نامزد شاخص:
این اتفاق در 2مقطع رخ داد. در سال ۱۳۹۲، هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت شد که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با توافق بر سر نامزد دوم یعنی حسن روحانی به پیروزی رسیدند. در سال ۱۴۰۰ هم ردصلاحیت لاریجانی همین وضعیت را ایجاد کرد که در آنجا دیگر جریان اصلاحطلب حاضر به حمایت از کاندیداهای باقی مانده یعنی مهرعلیزاده یا همتی نشد.
سناریوی ردصلاحیت اصلاحطلبان:
این رخداد در سال ۱۳۸۴، رخ داد و پس از ردصلاحیتها در یک رخداد نادر، مصطفی معین و مهرعلیزاده به جمع نامزدها اضافه شدند که البته ظاهرا باعث شد که سبد رای هاشمی کوچکتر شود و آن انتخابات به مرحله دوم کشیده شود که در نهایت احمدینژاد پیروز آن انتخابات شد.
چه کسانی ممکن است انصراف بدهند؟
از سال ۱۳۹۲ رسم شده که برخی در انتخابات حضور پیدا میکنند ولی بعد از استفاده از فرصت مناظرهها به نفع یکی از کاندیداها کناره میکشند. نخستین کسی که این کار را کرد، غلامعلی حدادعادل بود. در سال ۱۳۹۶، اسحاق جهانگیری ظاهرا از همان اول با همین هدف یعنی کمک به روحانی در مناظرهها ثبتنام کرد. قالیباف هم چند روز مانده به انتخابات به نفع رئیسی کنار کشید ولی کنش او فایده نداشت و این تیم روحانی – جهانگیری بودند که توانستند انتخابات را ببرند.
در سال ۱۴۰۰ اصولگرایان از این تاکتیک استفاده کردند و علیرضا زاکانی و سعید جلیلی بعد از حضور در مناظرهها، به نفع رئیسی کنارهگیری کردند. مهرعلیزاده هم به نفع همتی کناره گرفت ولی خب این اقدام تاثیری در نتیجه کلی که پیروزی رئیسی بود، نداشت.
در حالحاضر، حدس زده میشود که علیرضا زاکانی، برخی از نامزدهای دولتی و حتی سعید جلیلی و در طرف مقابل اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری و مسعود پزشکیان این ویژگی را داشته باشند. اما به نفع چه کسی؟
زاکانی با قالیباف اختلاف شدیدی دارد و بنابراین ممکن است به نفع کاندیدای دولت کنار برود. البته مشخص نیست که کاندیدای دولتی کیست. برخی میگویند همه آن 5نفر در نهایت به یک نفر تبدیل خواهند شد. مثلا مهرداد بذرپاش یا اسماعیلی (وزیر ارشاد). سعید جلیلی هم ممکن است به نفع کاندیدای دولت کنار برود اما این احتمال هم وجود دارد که مثلا کاندیداهای دولت و زاکانی به نفع جلیلی کنار بروند یا یکی از کاندیداهای دولت یعنی بذرپاش به نفع قالیباف کنار برود.
فعلا تا همینجا میتوان حدس و گمان زد تا وقتی که نتیجه تایید صلاحیتها مشخص شود. آن زمان ائتلافها و شکافها هم بین راست و چپ و هم در میان خود اصولگرایان و جریان ضد اصولگرا شفافتر خواهد بود. بنابراین برای شفافترشدن نقشه انتخابات کمی باید تامل کرد.