روایت دستاول از عملیات ۱۷ ساعته جستجوی بالگرد رئیسی
جستجو، با دلهره در دل کوههای بارانزده و تپههای مهآلود «دیزمار» شروع شد؛ جایی میان روستای اوزی و پیرداوود
روایت آنچه را از ظهر یکشنبه تا دوشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ گذشت، شاید بعدها در روایات تاریخی سرزمین پرتب و تاب ایران بنویسند.
- مردم محلی اول از همه صدای انفجار را شنیدند، اما فکر کردند یکی از صداهای همیشگی معدن مس «سونگون»، در همان نزدیکی است.
- خبر هنوز به همه ایران نرسیده بود که تیمهای امدادی و جستوجو و واکنش سریع به سمت منطقه سقوط به راه افتادند؛ چیزی حدود ۲۴۰ تیم. امدادگران هلالاحمر، تکاوران ارتش، نیروهای سپاه و مردم محلی، در مسیر بازگشت، دستبهدست هم دادند تا بتوانند پیکرها را از شیب تند کوهستان بالا بیاورند؛ در اوج خستگی و ناامیدی
- یکی از امدادگران میگوید: پس از نزدیک به ۵۶ دقیقه، در قالب چند تیم امدادی حدود ساعت دوونیم ظهر روز یکشنبه به محل حادثه رسیدیم، شرایط آب و هوایی بسیار نامناسب بود، مه شدیدی در منطقه دیده میشد و زمین گلآلود بود که مجموعه این اتفاقات، روند عملیات را کُند کرده بود. در کنار همه اینها هم بهدلیل ابعاد سیاسی ماجرا و حساسیتهای زیاد، امدادرسانی بسیار سخت شده بود. درنهایت هم پس از اینکه برای دو، سه ساعت مه کم شد، تیمهای امدادی توانستند به محل سقوط هلیکوپتر برسند و پیکرها را ببینند کل عملیات از ابتدا تا انتها، حدود ۲۰ ساعت زمان برد.
- منطقه از نظر پوشش گیاهی و جانوری بسیار وضعیت پیچیدهای دارد، جنگلهای ارسباران، محل زندگی حیوانات وحشی مثل خرس، گراز، گرگ، شغال و... است و در کنار همه اینها همیشه در وضعیت مهآلودگی و بارندگی قرار دارد. چندسال پیش هم، یک هلیکوپتر نظامی در این منطقه سقوط کرده بود
- منطقه مهآلود و جنگلی است و هر چقدر به سمت غروب و تاریکی هوا میرفت، این احتمال وجود داشت که افراد مسیر را گم کنند، البته تمام امدادگران به تجهیزات ناوبری مجهز بودند، چه با دستگاههای مخصوص و چه با گوشیهایشان. به هر حال بهدلیل پوشش گیاهی، وجود حیوانات وحشی و گلآلود بودن منطقه، وضعیت برای حضور امدادگران هم خطرناک بود و ممکن بود در پرتگاهها سقوط کنند
- حدود ساعت هفت و پنج دقیقه صبح دوشنبه، به لاشه هواپیما رسیدیم، پیکرها هم در کنار هلیکوپتر بودند، یعنی به فاصله دورتری نیفتاده بودند. اغلب هم دچار سوختگی شده بودند. پیکرها بعد از پیدا شدن، در کیسه جسد قرار گرفتند و با بسکت بهصورت زمینی به معدن منتقل شدند. حتی زمانی که پیکرها در حال انتقال بودند هم منطقه مهآلود بود.
- محل هلیکوپتر، از طریق نیروهای موتوری محلی و پهپادهایی که فرستاده شده بود، شناسایی شد. ابتدا مشخص نبود کجا سقوط کرده، حتی اگر دود ناشی از آتشسوزی هم بلند شده باشد، بهدلیل مهآلودگی منطقه، نمیشد آن را تشخیص داد. اصلاً امکان دید وجود نداشت، نزدیکترین روستا به محل حادثه، خوینهرود بود. اهالی صدای کوبیدهشدن در منطقه را شنیده بودند، اما نمیدانستند چه اتفاقی افتاده است.
- ساعات نزدیک صبح خبر کمک ترکیه به ایران با استفاده از یک پهپاد شنیده میشود. امدادگران مس سونگون تعریف میکنند که پهپاد بعد از اذان صبح بلند میشود و ابتدا مختصاتی را نشان میدهد و نیروهای امدادی برای شناسایی بهسمت این محدوده حرکت میکنند، اما به نتیجه نمیرسند.
- فتحالله امی، عضو گروه هوافضا دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سابق پژوهشگاه هوافضا، درباره علت احتمالی و اصلی سقوط هلیکوپتر رئیسجمهور به «انتخاب» گفت: شرایط اصلاً مناسب پرواز نبوده و همان اتفاقی که برای هواپیمای آسمان در یاسوج و هواپیمای آقای دادمان اتفاق افتاد، تکرار شد. البته به آقای دادمان گفته بودند که پرواز نکنید و خلبان ایران هم قبول نکرد و یک خلبان روس نشسته بود. مسئله پرواز برای مقامات باید حساب شده باشد، استاندارد پرواز مقامات از استاندارد افراد معمولی بیشتر است این هلیکوپتر که رئیسجمهور سوار بوده است، جزء هلیکوپترهای آمریکایی است و سابقه طولانی در پرواز دارد. عموماً هلیکوپترهایی که در اختیار ماست، آمریکاییاند.
- نزدیک طلوع آفتاب برای لحظهای مه کنار رفت و لاشه هواپیما از دور پیدا شد. امدادگران برگشتند. پیکرها منتقل شدند. جنگل تنها ماند و روز تمام شد.