تهران؛ سه میلیارد کیسه پلاستیکی

از نانوایی محله تا فروشگاههای زنجیرهای؛ پلاستیک مرگبار در غیاب زنبیل که از خانهها رفت به فرهنگ خرید ایرانیان بدل شده است
هفت صبح، حمید سلیمانی| در شهری که روزانه هزاران تُن زباله تولید میشود، ردپای کیسههای پلاستیکی از نانوایی محله تا میدان میوه و ترهبار و فروشگاههای بزرگ زنجیرهای خود را به رخ میکشد. کافیست ساعتی را در خیابانهای تهران قدم بزنید تا با چشم خود ببینید که چطور پلاستیکهایی سبک اما مخرب، بخشی از زندگی روزمره شدهاند. کیسههای پلاستیکی از جنس مواد پلیمری ساخته شدهاند که تجزیه آنها در طبیعت ممکن است دستکم ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سال طول بکشد؛ یعنی صدها سال باقی میمانند و میهمان ناخوانده زمین و آب و خاک ما خواهند بود.
طول عمر مفید این کیسهها در دست ما اما بسیار کوتاه است؛ معمولاً کمتر از ۲۰ دقیقه از زمان خرید استفاده و سپس به زبالههایی تبدیل میشوند که تا قرنها در طبیعت باقی میمانند. این انباشت بیوقفه، آینده جنگلها، رودخانهها، دریاها و حتی بیابانهای ایران را تهدید میکند و علاوه بر آلودگی بصری، به دلیل نفوذ مواد شیمیایی و تغییر حالت زیر نور و حرارت، سلامت جانوران، گیاهان و انسانها را به خطر میاندازد.
خاکهای کشاورزی نیز از این مهمان ناخوانده آسیب میبینند و باروری خود را از دست میدهند. در چنین وضعیتی، وقتی مصرف روزانه کیسههای پلاستیکی به میلیاردها عدد در تهران میرسد، خطرات محیطزیستی فراتر از حد تصور است. این گزارش تلاش دارد ریشهها و تبعات این معضل و نیز تلاشهای خاموش مردمی را که در دل این بحران، چراغی برای تغییر روشن کردهاند، روایت کند.
نان و نایلون
اگر امروز سری به نانوایی محلهتان بزنید و گوشهای بایستید با صحنهای تکراری اما تأملبرانگیز روبهرو میشوید. مشتریها یکی پس از دیگری نانهای داغ را بیهیچ نگرانی و پرسشی در کیسههای نایلونی میگذارند. نانوایان هم دیگر زحمت پرسیدن نمیدهند و نان داغ و نایلون سرد را با هم میفروشند و این کار چنان با هم عجین شده، گویی بخشی از فرهنگ مصرف ماست. حتی کودکانی که برای خرید نان میآیند دیگر مثل قدیمترها زنبیل برای خرید ندارند تا نان را در زنبیل بگذارند و یاد بگیرند از کیسه پلاستیکی کمتر استفاده کنند. این فرهنگ غلط متاسفانه به یک عادت دیرپا اما پرخطر تبدیل شده است.
مصرف سه میلیارد کیسه پلاستیکی در پایتخت
در دل این عادت فراگیر موضوعی فراموششده نهفته است. موضوعی که با هر کیسه نایلونیِ سبک، بار سنگینی بر دوش محیطزیست گذاشته میشود. کیسههای پلاستیکی یکبار مصرف از اصلیترین منابع آلودگی خاک و آب هستند. بر پایه گزارش سازمان حفاظت محیط زیست ایران، هر شهروند ایرانی سالانه حدود ۳۰۰ کیسه نایلونی مصرف میکند. کیسههای پلاستیکی دو درصد وزن کل پسماندهای جامد شهری را تشکیل دادهاند.
حال با احتساب میزان پسماند جامد شهری تولیدی در پایتخت حدود سه میلیارد کیسه پلاستیکی در سال دور انداخته میشود. میزان پلاستیکهای تولیدی در ایران بیش از 177هزار تن در سال تخمین زده میشود. این رقم معادل 500 تن در هر روز است و با این آمار ایران در زمره 10 کشور نخست پرمصرف ظروف یکبار مصرف پلاستیکی قرار گرفته است. این زبالهها یا در مراکز دفن زباله تلنبار میشوند یا در فضای باز رها شده و وارد کانالهای آب و رودخانهها میشوند.
سوزاندن آنها نیز خود به معضل دیگری تبدیل میشود، زیرا دود ناشی از سوختن نایلون آلایندههای خطرناک وارد هوا میکند. در بسیاری از کشورهای دنیا، استفاده از کیسههای نایلونی با مالیات، ممنوعیت یا سیاستهای تشویقی برای جایگزینی با کیسههای پارچهای یا تجزیهپذیر کنترل شده است. استفاده از نایلکسهای پلاستیکی از ابتدای سال ۲۰۱۶میلادی در سراسر اروپا ممنوع شده اما در ایران، نهتنها چنین سیاستهایی فراگیر نشده، بلکه تولید و توزیع بیرویه کیسههای نایلونی ارزانقیمت، همچنان ادامه دارد.
زنان، خط مقدم تغییر
در میدان میوه و ترهبار جلال آلاحمد، خانمی چند نوع میوه را داخل یک کیسه گذاشته است؛ با کنجکاوی آنها را میشمارم. پنج عدد سیب، 10 خیار، چهار فلفل دلمهای سبز رنگ و پنج هویج. متصدی صندوق با نارضایتی میگوید: «خب هر کدام را داخل کیسهای میریختی که وقت ما و بقیه مشتریها را نگیری.» اما واکنش اطرافیان چیز دیگری است.
اغلب مشتریان از رفتار این زن استقبال کرده، حتی برخی خریدهای خود را در همان لحظه با او هماهنگ کردند تا کیسهای اضافی مصرف نکنند. این صحنه کوچک اما پرمعنا نشان میدهد که تغییر میتواند از کنش فردی آغاز شود؛ بهویژه وقتی توسط زنانی هدایت شود که نقشی محوری در رفتارهای مصرفی خانوادهها دارند.
وقتی «زنبیل» از فرهنگ خرید حذف شد
فرهنگ مصرف نایلون، از نانوایی تا سوپرمارکت به بخشی از سبک زندگی ما تبدیل شده است؛ سبکی که با سرعت و سهولت، از مخاطرات آن غافل مانده. اگر راهحلی برای این معضل نیابیم، آلودگی ناشی از همین کیسههای کوچک، فردای ما را تیرهتر خواهد کرد. آنها که دهه 60 و 70 را تجربه کردهاند میدانند مردم در آن روزگار برای خرید از کیسههای پلاستیکی استفاده نمیکردند و هر خانواده برای خرید «زنبیل» داشت و کیسه پلاستیکی هنوز در خانهها جا باز نکرده بود.
این کیسهها معمولاً پس از چند دقیقه استفاده به زبالههایی تبدیل میشوند که صدها سال در طبیعت باقی میمانند و در این مدت، نهتنها خاک را آلوده میکنند، بلکه از راه نفوذ به منابع آبی، وارد چرخه زیستی جانوران و حتی بدن انسان میشوند. اما در دل همین تاریکی، نورهای کوچکی سوسو میزنند. نانوایی سادهای در یوسفآباد، انتشاراتی قدیمی در خیابان انقلاب، یا خانمی در میدان میوه و ترهبار جلال آلاحمد که تصمیم گرفتهاند راهی متفاوت بروند.
راهی که با «کیسه» پارچهای آغاز میشود، با چند تومان تخفیف ادامه پیدا میکند و به فرهنگی نو ختم میشود: فرهنگی برای کمتر مصرف کردن کیسه پلاستیکی. در غیاب قوانین مؤثر برای کاهش تولید زبالههای پلاستیکی و نبود سیاستگذاری کلان محیطزیستی، همین کنشهای خُرد مردمی است که میتواند آغازگر موجی تازه در جامعه شهری باشد.
در حالی که برخی فروشگاهها هنوز مشتری را با حجم عظیمی از پلاستیک بدرقه میکنند، بعضی دیگر به سادهترین شکل ممکن، از تخفیف تا ترغیب، به فرهنگسازی روی آوردهاند. این گزارش به روایت همین تلاشهای خاموش میپردازد؛ تلاشهایی که با وجود بیصدایی، تأثیری ماندگار در ذهن و رفتار مصرفکنندگان بهجای میگذارند تا شاید کیسههای پارچهای را جانشین زنبیل کنند و باری از دوش محیط زیست ایران بردارند.
انتشاراتی خیابان انقلاب؛ کیسههای پارچهای
در خیابان انقلاب، جایی میان مغازههای کتاب و چاپ و کافینتها، انتشاراتی قدیمی وجود دارد که سالهاست کتابها را در کیسههای پارچهای به دست مشتری میدهد. آقای کریمی، صاحب انتشاراتی، میگوید: «هزینهاش که بالاتر است اما سعی کردم به سهم خودم در کاهش تولید نایلون و نایلکس که آسیبهای زیادی به محیط زیست وارد میکنند، نقشی داشته باشم.»او تأکید میکند که مشتریان وفادار، بعد از یکی دو بار، کیسههای پارچهای را همراه خود میآورند. این تغییر رفتار نشان میدهد که فرهنگسازی اگر با احترام، خلاقیت و پیوستگی همراه باشد، میتواند به عادتهایی ماندگار تبدیل شود.
فروشگاههای زنجیرهای و انبوه کیسههای پلاستیکی
در سوی دیگر ماجرا، فروشگاههای زنجیرهای بزرگی قرار دارند که هنوز درکی از بحران پلاستیک ندارند. در صف ایستادهام و شاهدم که یک خرید ساده که شامل فقط قلم کالا بوده، منجر به مصرف دستکم هفت کیسه نایلونی شده است. از جمله دو کیسه برای غذای حیوان خانگی که در هر کدام فقط بسته کوچکی قرار دارد.
در فروشگاه بزرگ زنجیرهای مثل شهروند کیسههای نایلونی در ابعاد مختلف بدون محدودیت در دسترس مشتریاناند. یکی از مشتریان میگوید از این کیسهها برای سطل زباله استفاده میکند چون «آب کثیف زبالههای تَر درون سطل میماند و بو میگیرد». این منطق البته سالهاست که به شکل غیررسمی در ذهن مصرفکنندگان تهنشین شده و چالشی جدی برای حذف پلاستیک در کشور ایجاد کرده است.
تخفیف بهجای تهدید؛ نانوایی یوسفآباد
ساعت حدود هفت بعدازظهر است که وارد نان فانتزی محله یوسفآباد میشویم. بالای پیشخوان، تابلویی چشم را میگیرد: «از ساعت ۲۰ تا ۲۲، تمامی محصولات فروشگاه با تخفیف ۱۵درصدی به فروش میرسند.» اما جمله بعدی مهمتر است: «مشتریان محترم با همراه داشتن کیسه و بگ همه ساعات روز از تخفیف ۱۵درصدی بهرهمند خواهند شد.»
در سکوت نهادهای مسئول، این مغازهدار خلاق راهی برای تشویق مردم به استفاده از کیسههای قابل بازیافت یافته است. این اقدام ساده اما هوشمندانه، نهتنها به کاهش مصرف کیسههای نایلونی کمک میکند، بلکه رابطهای تازه میان فروشنده و مشتری میسازد؛ رابطهای که بر پایه مسئولیتپذیری متقابل استوار است.
ریشه تغییر در دل جامعه است
در کشوری که سیاستهای محیطزیستی یا وجود ندارند یا در حد شعار باقی ماندهاند، نباید از نهادهای رسمی انتظار معجزه داشت. اما وقتی یک نانوایی ساده میتواند با یک تابلوی تخفیف، الگوی مصرف را تغییر دهد، یا یک انتشاراتی با هزینه بیشتر حاضر است فرهنگسازی کند یا یک زن بادرایت میتواند تشر متصدی صندوق میدان میوه و ترهبار را تاب آورد و دیگران را به اصلاح رفتار وادارد، نشان میدهد که تغییر از همین رفتارهای خرد و کوچک و از دل جامعه ممکن است.
میتوان به جای برخوردهای قهری یا طرحهای نمادین و نمایشی نهادها و سازمانهای بیخاصیت که با بودجههای کلان فقط نمایش اجرا میکنند، از این تجربههای کوچک مردمی حمایت شود. فرهنگ مصرف، پیش از آنکه به قانون نیاز داشته باشد، به احترام، تشویق و مشارکت نیاز دارد شاید همین کیسه پارچهای ساده که میتوان آن را ارتقا یافته زنبیل دانست آغاز یک مسیر تازه باشد؛ مسیری که از خرید نان در نانوایی شروع میشود و به نجات سرزمین ختم خواهد شد.