چه کسانی دنیای ساعت را میگردانند؟
با درخت مالکیت و صاحبخانههای دنیای ساعت آشنا شوید
روزنامه هفت صبح، حامد توکلی | در «تایمگراف» هفته پیش از بازه زمانی مهمی در تاریخ دنیای ساعت نوشتم که نیمکره شرقی آن را انقلاب کوارتز مینامد و نیمکره غربی از آن با عنوان بحران کوارتز یاد میکند.
با تولد مدل «استرون» توسط کمپانی سیکو و تبدیل ساعت کوارتز به تکنولوژیای با قابلیت تولید انبوه در چارچوب هزینهای کمتر، صنعت ساعتسازی سوئیس به تکاپوهای بسیار افتاد و پس از سالها تلاش و دستوپا زدن در باتلاق ورشکستگی و انحلال، سرانجام مجموعهای از برندهای قدیمی ساعت و موومنت (که همان موتور پیشران ساعت است) ذیل چتر یک هلدینگ بزرگ توانستند صنعت ساعت سوئیس را به ریل برگردانند.
این گروه صنعتی بعدها به افتخار نقش نجاتبخش برند سواچ، نام هلدینگ «سواچگروپ» را به خود پذیرفت.به بهانه اشاره به هلدینگ سواچگروپ در این شماره از یکی از مهمترین مبانی دنیای ساعت خواهیم گفت؛ چیزی که تا وقتی آن را درک نکنیم، نمیتوانیم قدرت فهم و تحلیل درستی از این صنعت و بازار گسترده داشته باشیم: درخت مالکیت.
از سواچگروپ که حرف میزنیم، در واقع داریم به تعداد قابل توجهی از برندهای ساعت اشاره میکنیم. هلدینگ سواچگروپ علاوه بر چندین شخصیت حقوقی صنعتی که هر کدام در یک حوزه فنی توان نقطهای دارند (مثل ساخت بدنه، ساخت کریستال، ساخت سرکوک، ساخت عقربه، فنرهای حلزونی و...)
مالک برندهای ساعت بلانپن، برگه، میدو، سرتینا، امگا، تیسو، همیلتون، هریوینستون، ژاکهدرو، رادو، فلیکفلک، بالمن، کلوینکلاین، یونیونگلاسهوته و سواچ است. از سوی دیگر یک کمپانی بزرگ دیگر به نام ETA نیز وجود دارد که جزو مهمترین تولیدکنندگان موومنت ساعت در دنیاست و تعلق برندهای مذکور و این کمپانی سازنده موومنت به سواچگروپ یعنی بخش بزرگی از نیازهای برندها با تکیه بر توان تکنیکال و لجستیک ETA رفع میشود؛
دارم از یک کیفیت صنعتی مهم حرف میزنم که بر آن عنوان «ساختار عمودی» گذاشتهاند: یک کمپانی زمانی میتواند به بیشترین حاشیه سود ممکن دست پیدا کند که توانسته باشد بزرگترین کسر ممکن از زنجیره تامین را نیز بر عهده بگیرد. بخش قابل توجهی از برندهای سواچگروپ همه موومنتهای مورد نیاز برای ساعتهایشان را یا مستقیما از کمپانی ETA میگیرند و یا با کمک ظرفیتهای فنی و صنعتی ETA میسازند.
حالا باید بدانید سواچگروپ به هیچ وجه تنها هلدینگ بزرگ دنیای ساعت نیست. هلدینگ دیگری به نام «ریچمونت» وجود دارد که مالک برندهای مهمی مثل وشرونکنستانتن، پنرای، روژهدوبویی، مونبلان، کارتیه، بوماندمرسیه، ونکلیفاندآرپلز، ژژهلکولت، پیاژه و... است و در کنار این اسامی بزرگ، یک کمپانی بزرگ سازنده موومنت هم دارد و بخشی از نیازهای برندهای مذکور به پیشرانهای مکانیکی را تامین میکند.
هلدینگ بزرگ دیگری در دنیای ساعت که خوب است نامش را شنیده باشید، «گروه ساعت سیتیزن» است: برندهای مهمی از جمله سیتیزن، بولووا، آرنولداندسان، آلپینا و فردریککنستانت به گروه ساعت سیتیزن تعلق دارند و کمپانی موومنتسازی مهم «میوتا» نیز از آن سیتیزن است.
یا مثلا هلدینگ بزرگ LVMH وجود دارد که آن را بزرگترین گروه سازنده کالاهای لوکس میدانند. الویاماچ که مخفف «موئههنسیلوییویتون» است، برندهای مهم و اثرگذاری چون بولگاری، زنیت، تگهویر و اوبلو را در مالکیت خود دارد و سهم قابل توجهی از ساعت و بسیاری از کالاهای لوکس بازار جهان را تأمین میکند.
درست مثل دنیای عینک که در آن تعداد زیادی از برندهای اصلی متعلق به هلدینگی به نام «لوکساتیکا» هستند، کسر انبوه دنیای ساعت نیز زیر چتر مالکیت چند هلدینگ اصلی ساخته و فروخته میشوند. این دیوارکشی صنعتی از یک سو به یکپارچگی زنجیره تامین قطعات و متمرکزسازی فروش کمک میکند و از سوی دیگر طبیعتا به دغدغهها و نگرانیهای بسیاری دامن میزند که در مورد عدم استقلال برندهای ساعت ادعاهای بعضا بهحق و بهجا دارند.
از حالا به بعد اگر یک ساعت بسیار گرانقیمت از برندی مثل «وشرونکنستانتن» دیدید، میدانید از زیر سقف هلدینگی در آمده که سرنوشت «کارتیه» و «پیاژه» را هماو تعیین میکند.