تعطیلش کنید قبل از مرگ بـعدی| پیست اتومبیلرانی آزادی؛ مسابقه روی لبه تیغ

فریم آخر زندگی حمیدرضا درجاتی؛ سند ناکارآمدی پیست اتومبیلرانی آزادی و ضعف مدیریت مسابقهها
هفت صبح| حمیدرضا درجاتی، عکاس باسابقه و عاشق دنیای سرعت، در دل پیستی جان داد که نامش «آزادی» بود اما جانها را اسیر بیتدبیری میکند. این مرگ نه بهدلیل ماهیت خطرناک مسابقه، بلکه نتیجه مستقیم ناکارآمدیهای سیستماتیک و فقدان استانداردهای ایمنی در تنها پیست پایتخت بود. حالا زمان آن رسیده که ماسکها کنار بروند و حقیقت در برابر افکار عمومی عیان شود: پیست آزادی دیگر صلاحیت میزبانی هیچ رویداد موتوراسپرتی را ندارد. پیستی بدون گرید، بدون تجهیزات ایمنی و بدون مجوز است. درنتیجه هر مسابقه در آزادی یعنی بازی با جان انسانها.
بازسازی تراژدی؛ فریم آخر دوربین، تصویر مرگ بود
روز مسابقه، همه چیز طبق روال همیشگی آغاز شد؛ صدای غرش موتورها، اشتیاق تماشاگران و دوربینهایی که آماده ثبت لحظهها بودند. حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی باسابقه، اما هیچگاه آخرین عکسش را منتشر نکرد. در نقطهای بدون حفاظ، بدون هشدار و بدون حداقل فاصله ایمنی، یک خودرو از مسیر خارج شد و در غیاب موانع مهندسیشده، جان او را گرفت. این حادثه نه اولین بود و نه آخرین، اگر چارهای اندیشیده نشود.
فکت اول: پیست آزادی در هیچ یک از فهرستهای رسمی FIA گرید ایمنی ندارد
طبق مقررات فدراسیون جهانی اتومبیلرانی (FIA)، هر پیست برای برگزاری رقابت باید متناسب با سطح خطر و نوع خودرو، گرید ایمنی داشته باشد. گرید ۴، حداقل سطح لازم برای رقابتهای آماتور و ملی است و الزاماتی چون گاردریل سهلایه، مناطق فرار، مسیر امداد اختصاصی و دیوارههای لاستیکی چندلایه را شامل میشود. اما پیست آزادی حتی در پایینترین سطح این رتبهبندی هم جایی ندارد. در فهرست رسمی منتشر شده تا سال ۲۰۲۵، هیچ نامی از این پیست دیده نمیشود. پیست آزادی نه گرید ایمنی دارد، نه استاندارد. فقط نام دارد و سابقهای تلخ از مرگ.
تماشاگران، قربانیان بعدی؟
طبق استاندارد جهانی، جایگاه تماشاگر باید فاصلهای امن از پیست داشته باشد، با موانع چندلایه و مسیر خروج اضطراری. در پیست آزادی، فاصله کمتر از ۷ متر است، حفاظها ناقصاند و کنترل جمعیت وجود ندارد. هر لحظه ممکن است تراژدی بعدی نه میان رانندگان، که در دل تماشاگران رخ دهد.
پیست اتومبیلرانی آزادی؛ مسابقه روی لبه تیغ
طبق مقررات FIA، حتی برای برگزاری سادهترین رقابتهای ملی، پیست باید حداقل گرید ۴ ایمنی داشته باشد—با گاردریل سهلایه، مناطق فرار و مسیر امداد اختصاصی، اما پیست آزادی نه گرید FIA دارد، نه حتی در فهرست پیستهای رسمی این نهاد جهانی ثبت شده است.
در حالی که گرید ۴ شرط پایه برای رقابتهای آماتوری است، آزادی فاقد نیوجرسی مهارشده، فاقد گاردریل استاندارد و بدون مسیر امداد مطمئن است. بنابر این هر مسابقهای که در آن برگزار میشود، از نظر فنی و حقوقی غیرقانونی و از نظر انسانی، یک ریسک مرگبار است.
آزادی و استاندارد؟ آخرین بار کی این دو با هم معنا داشتند؟
پیست آزادی، یکی از قدیمیترین اماکن مسابقات اتومبیلرانی ایران، سالهاست از استانداردهای جهانی فاصله گرفته است. سوالی که همواره در ذهن علاقهمندان این رشته مطرح است، این است که آخرین بار کی این پیست توانست مجوز رسمی فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی (FIA) را دریافت کند؟ بررسی مدارک و لیستهای رسمی FIA تا سال ۲۰۲۵ نشان میدهد نام پیست آزادی در هیچ ردهبندی یا گریدی ثبت نشده است. به این معنا که یا هیچگاه مجوز رسمی نداشته یا مدتهاست این مجوز را از دست داده است.
در دهه ۱۳۵۰ شمسی، شرایط سادهتر و زیرساختها به گونهای بود که پیست آزادی میزبان مسابقات بینالمللی بود و احتمالاً مجوزی از FIA دریافت کرده بود، اما طی سالهای اخیر هیچ بهروزرسانی جدی در زیرساختها انجام نشده و استانداردهای ایمنی مدرن در این پیست رعایت نمیشود.
استانداردهای غایب در آزادی
از اصلیترین موارد ایمنی که پیست اتومبیلرانی آزادی را از تمام معیارهای جهانی خارج کرده است، میتوان به این موارد اشاره کرد. البته شاخصههای استاندارد بسیار بیشتر از این موارد هستند این موارد تنها اصلیترین و اساسیترینها هستند.
اولین نقطه ضعف، موانع حفاظتی (نیوجرسیها)
طبق معیارهای FIA، موانع حفاظتی باید کاملاً به یکدیگر متصل بوده، در زمین مهار شده و با محاسبات مهندسی دقیق در نقاط پرخطر نصب شوند. ارتفاع، ضخامت و زاویه آنها باید کنترل شده باشد تا توانایی جذب ضربه را داشته باشند. اما در پیست آزادی، نیوجرسیها به صورت جدا از هم، بدون مهار صحیح و با زاویههای نامناسب رها شدهاند؛ برخی از آنها پلاستیکی و برخی بتنیاند که عملاً به جای محافظ، تهدیدی بالقوه برای جان رانندگان شدهاند.
دیواره لاستیکی (Tyre Barrier)؛ به جای جذب ضربه، عامل خطر
استانداردهای جهانی مقرر میدارد لاستیکها باید چندلایه و به کمک کابلهای فولادی محکم شوند تا انرژی برخورد را جذب کنند. اما لاستیکهای پیست آزادی فرسوده، تکی و بدون مهار روی هم انباشته شدهاند؛ این وضعیت باعث میشود که این دیوارهها به جای کاهش خطر، تبدیل به سلاحی مرگبار در هنگام تصادفات شوند.
کمبود فضای فرار (Run-off Zone)؛ فرصتی برای خطا نیست
در قوانین FIA تاکید شده است که پس از پیچهای خطرناک، باید فضای کافی آسفالته یا شنریزی شدهای برای کاهش سرعت و جلوگیری از برخورد فراهم باشد. در آزادی اما دیوارها و گاردریلها درست کنار مسیر مسابقه قرار دارند و هیچ فضای فراری برای راننده باقی نمانده است. کوچکترین اشتباه مساوی است با برخورد سهمگین و احتمالا مرگبار.
گاردریلهای ناکارآمد و تهدید جان رانندگان
گاردریلهای استاندارد باید حداقل سهلایه باشند، به درستی مهار شده و ارتفاع آنها بسته به موقعیت از ۱۰۰ تا ۱۷۱ سانتیمتر تغییر کند. در پیست آزادی، گاردریلها زنگزده، تکلایه و کوتاه بوده و در برخی نقاط اصلاً وجود ندارند؛ جای آنها سیم خاردار یا موانع غیراستاندارد دیده میشود که نه تنها محافظت نمیکند بلکه به تهدیدی جدی بدل شده است.
مسیر امداد؛ چالش بزرگی برای نجات جانها
دسترسی سریع و اختصاصی آمبولانس و نیروهای امدادی یکی از اصول حیاتی در هر مسابقه است. متأسفانه در آزادی، مسیر امداد یا با مسیر مسابقه مشترک است یا کاملاً مسدود؛ این موضوع باعث تأخیر در رسیدن کمکهای حیاتی میشود و هر ثانیه تأخیر، احتمال نجات را کاهش میدهد.
مارشالها و پرسنل ایمنی؛ کمبود آموزش و تجهیزات
نیروهای ایمنی باید آموزش دیده، مجهز و با لباسهای قابل شناسایی حاضر باشند. در پیست آزادی، کمبود نیرو، آموزش ناقص و واکنش غیرحرفهای به حوادث دیده میشود؛ در جایی که ثانیهها طلاییاند، فقدان مهارت و آمادگی میتواند به قیمت جان افراد تمام شود.
محل خبرنگاران؛ امنیتی که وجود ندارد
جایگاه خبرنگاران طبق استاندارد باید پشت حفاظ مستحکم و در فاصله ایمن قرار داشته باشد. اما در آزادی، خبرنگاران بدون حفاظ و در نزدیکی مستقیم مسیر مسابقه ایستادهاند؛ وضعیتی که آنان را نه دیدهبان مسابقه بلکه قربانیان بالقوه میکند.
ممیزی ایمنی؛ تنها یک روی کاغذ
پیش از هر مسابقه، تیمهای مستقل باید تجهیزات و مسیر را بررسی و گزارش کنند. اما در آزادی، این روند ظاهری و بدون نظارت واقعی است. برگزاری مسابقه در چنین شرایطی قمار مرگباری است که نتیجه آن قابل پیشبینی است.
ایمنی تماشاگران؛ قربانیان فراموششده
جایگاه تماشاگران باید حداقل ۱۵ متر از لبه مسیر فاصله داشته باشد و مجهز به موانع چندلایه و مسیر خروج اضطراری باشد. در آزادی، تماشاگران تنها ۵ تا ۷ متر از پیست دور هستند و موانع حفاظتی ناقص یا غایباند؛ مردم روی سکوهای سیمانی یا پشت موانع غیرایمن ایستادهاند، در حالی که هیچ کنترل جمعیتی و مسیر خروج اضطراری اصولی وجود ندارد.
نه صلاحیت، نه اراده؛ حکایت پیستی که جان میگیرد
پیست آزادی سالهاست که فرسوده و ناایمن است، اما فدراسیون اتومبیلرانی و نهادهای بالادستی حتی کوچکترین تلاشی برای بهبود وضعیت نکردهاند. این پیست نه گرید FIA دارد، نه گاردریل سهلایه، نه نیوجرسیهای مهارشده،نه دیوارههای لاستیکی چندلایه و نه سیستمهای ایمنی دیجیتال که در دنیای امروز استانداردهای حداقلی هر پیست حرفهای به شمار میروند.
تجهیز یک پیست به امکانات ایمنی، نه فناوری پیچیده میطلبد و نه سرمایه فضایی؛ شرکتهای متعدد اروپایی، آسیایی و حتی منطقهای، خدماتی استاندارد و مطمئن ارائه میکنند. خود FIA هم آماده مشاوره و اجرای پروژههای استانداردسازی است.
پس تحریم دیگر بهانهای نیست، بلکه یک دیوار شیشهای دروغین است که جان انسانها پشت آن قربانی میشود. وقتی یک کارگاه کوچک در جنوب تهران میتواند رولکیج مطابق با استاندارد FIA تولید کند، چرا فدراسیون نمیتواند گاردریل سهلایه بخرد؟ چرا مسابقات تایماتک در کشورهای همسایه با نظم و امنیت برگزار میشود، اما در ایران، پیست ملی پایتخت به قتلگاه تبدیل شده است؟ پاسخ ساده است: بیارادگی و بیکفایتی سیستماتیک.
مسئولانی که باید بروند؛ استعفا کافی نیست، باید فرار کنند
فدراسیون اتومبیلرانی، کانون جهانگردی، وزارت ورزش؛ همه شما در مرگ تلخ حمیدرضا درجاتی سهیمید. سالها هشدار داده شده، فیلمها و تصاویر تصادفهای مکرر منتشر شده، کارشناسان بارها فریاد زدهاند، اما کسی نشنیده و اقدامی نشده است. این فدراسیون که سالها بدون سند توسعه، بدون برنامه و شاخص عملکردی مشخص فعالیت میکند، امروز نهادی بیاثر و خطرناک است.
ساختار ایمنی مسابقات در پایینترین سطح ممکن است و کانونی که باید بازوی آموزشی و نظارتی باشد، به بنگاه صدور مجوز برای رویدادهای آماتوری تبدیل شده است. روز حادثه، حتی وبسایت رسمی فدراسیون بالا نمیآمد، نه بیانیهای منتشر شد، نه اطلاعرسانی صورت گرفت؛ گویی مرگ یک انسان، نه فاجعهای انسانی، که یک دردسر رسانهای بود. اینبار دیگر استعفا هم کافی نیست. شرم و ناتوانی آنها باید آنقدر باشد که فرار کنند، پیش از آنکه دوباره جان انسانی را بگیرند.
* پیست آزادی حتی حداقل گرید ایمنی فدراسیون جهانی اتومبیلرانی را هم ندارد
* فاصله جایگاه تماشاگران با مسیر مسابقه بسیار کمتر از استاندارد جهانی است
*دیوارههای لاستیکی در پیست آزادی فرسوده، مهارنشده و خطرناک هستند
*مسیر امداد با مسیر اصلی مسابقه تداخل دارد و موجب تاخیر در عملیات نجات میشود
*گاردریلها در برخی نقاط زنگزده و در برخی نقاط اصلاً وجود ندارند
*سطح پیست ناهموار است و باعث آسیب دیدن خودروها میشود
*نورپردازی شبانه ضعیف است و دید رانندگان را محدود میکند