قصاص؛ فرجام قتل پدر در برج زعفرانیه
موضوع آزار خواهرم را مادرم از طریق تماس واتساپی با من در میان گذاشت
هفت صبح| در خردادماه سال ۱۴۰۳ ساکنان یکی از برجهای مسکونی در زعفرانیه تهران با استشمام بوی تعفن از یکی از واحدها، مأموران پلیس را از ماجرا مطلع کردند. مأموران پس از ورود به واحد مذکور با جسد مردی ۶۵ ساله به نام حبیب، از تاجران متمول پایتخت مواجه شدند که در ملحفهای پیچیده و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
همچنین آثار پیچیده شدن کمربند به دور گردن وی مشاهده شد. در بررسیهای اولیه، نگهبان برج به مأموران گفت چند روز قبل سیاوش، پسر ۳۵ ساله مقتول، وارد منزل پدرش شده و پس از آن دیگر کسی به آن واحد تردد نداشته است. این موضوع موجب شد سیاوش به عنوان مظنون اصلی بازداشت شود. او در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که همراه یکی از دوستانش به نام ایمان، مرتکب قتل پدرش شده است.
اعتراف به قتل پدر
سیاوش در اعترافات خود گفت با ایمان در دوران تحصیل در هند آشنا شده و پس از بازگشت به ایران دوستیشان ادامه یافته است. به گفته او، مدتی پیش از حادثه، مادرش به او اطلاع داده که پدرش، خواهرش را مورد آزار قرار داده و این موضوع سبب شده تصمیم به قتل پدر بگیرد.
او اظهار داشت: «شش ماه نقشه قتل را در ذهن داشتم و شب حادثه آن را عملی کردم. کلید خانه را داشتم. ایمان پدرم را از پشت گرفت و من با چاقو چند ضربه به او زدم. سپس جسد را در ملحفه پیچیدیم.»سیاوش افزود که پس از قتل، سه قطعه طلا از گاوصندوق پدرش برداشته اما مدعی شد این طلاها متعلق به خودش بوده و سرقتی انجام نداده است. وی گفت دلارهای موجود در گاوصندوق متعلق به پدرش بوده که دو هزار دلار از آن را به ایمان بابت همکاری در قتل پرداخت کرده است.با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه وکیل دختر مقتول به عنوان ولیدم تقاضای قصاص متهم را کرد. سپس سیاوش در دفاع از خود در برابر اتهام قتل عمد گفت:«مادر و خواهرم از حدود یک سال قبل از حادثه به پرتغال مهاجرت کرده بودند و موضوع آزار خواهرم را مادرم از طریق تماس واتساپی با من در میان گذاشت. من پس از اطلاع از ماجرا، تصمیم گرفتم پدرم را بکشم زیرا معتقد بودم پدرم مستحق مرگ است.»
سپس ایمان به عنوان متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد و اتهام مشارکت در قتل را رد کرد. او گفت: «من و سیاوش سالها دوست بودیم و گاهی مواد مخدر مصرف میکردیم. شب حادثه سیاوش به خانه من آمد. او غمگین بود و گفت خواهرش به دلیل آزار پدرش دست به خودکشی زده است. سپس گفت باید پدرم را بکشم اما من او را از این کار منع کردم. بعد از مدتی به بهانه بردن خودروی لکسوس نزد پدرش از من خواست همراهش بروم.
وقتی وارد ساختمان شد، من پشت در بودم که صدای درگیری را شنیدم. وارد خانه شدم و دیدم سیاوش روی پدرش افتاده و او را با چاقو زده است. سیاوش لباسهایش را عوض کرد و از من خواست برای خروج از ساختمان کمربند و لباسی از کمد بردارم. سپس از ساختمان خارج شدیم.» ایمان افزود: «کمربند را تنها برای بستن دستان مقتول استفاده کردم، نه دور گردنش. بعد از خروج با خودروی پژو ۲۰۶ از ساختمان دور شدیم و سیاوش در ادامه همان شب، دو هزار دلار از پولهای گاوصندوق را برای خرید مواد مخدر پرداخت کرد.
من هیچ سهمی از آن پول نداشتم.» در جلسه رسیدگی، وکیل اولیای دم به نمایندگی از مادر پرتغالی و خواهر سیاوش در قرائت اظهارات مادر و خواهر مقتول بیان کرد: «سیاوش برخلاف ادعای خود مبنی بر بینیازی مالی، مدتی قبل از حادثه مقدار زیادی از اموال پدرش از جمله تجهیزات کارخانه تولید کپسول اکسیژن را به بهای ناچیز فروخته بود، زیرا گرفتار اعتیاد بود. او پیشتر بارها به دلیل مصرف مواد و درگیری با پلیس بازداشت شده و پدرش برای آزادیاش ضمانت کرده بود.»
به گفت وکیل، خانواده مقتول اعلام کردهاند که مبلغ دلارهای سرقتشده از گاوصندوق ۱۵ هزار دلار بوده و علاوه بر آن، سرویسهای گرانبهای طلا و جواهر مادر خانواده نیز ناپدید شده است. وکیل اولیای دم افزود: «سیاوش با طرح موضوع آزار جنسی، قصد داشته برای اقدام خود توجیهی فراهم کند. در حالی که خواهرش در اظهارات صوتی که برای من ارسال کرده، گفته است پدرشان ممکن است رفتارهایی نامناسب داشته اما هیچ تجاوزی در میان نبوده و خود نیز از طرح این اتهام ناراحت است.
او تأکید کرده که سیاوش از کودکی نسبت به او بیتفاوت بوده و تنها زمانی با پدرش رابطه خوب داشت که از او پول میگرفت. خواهر مقتول گفته برادرش، پدرشان را نه از سر غیرت، بلکه برای دستیابی به اموال و پول کشته است.» به گفته وکیل، متهم پس از بازداشت در زندان با استناد به مفهوم «مهدورالدم» تلاش کرده قتل را موجه جلوه دهد اما شواهد نشان میدهد انگیزه اصلی او مالی بوده است.
در ادامه جلسات، سیاوش ضمن تأیید قتل گفت: «پدرم به خواهرم ظلم کرده بود و وجدانم آرام نمیگرفت. میدانستم قصاص میشوم اما وجدانم راحت است.» ایمان نیز گفت: «در قتل نقشی نداشتم و فقط قربانی اعتماد به دوستم شدم.»
قضات شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پس از چند جلسه رسیدگی، مشورت و بررسی اظهارات طرفین، رأی نهایی را صادر کردند. بر اساس حکم صادره، سیاوش به جرم قتل عمد پدرش به قصاص نفس محکوم و ایمان به عنوان همدست در جرم و سرقت به ۲۵ سال حبس تعزیری محکوم شد