ماجرای تعقیب و گریز هالیوودی در غرب تهران+گفتوگو با متهم

سارق جوانی که اقدام به سرقت یک خودرو در غرب تهران کرده بود، در جریان یک تعقیب و گریز هالیوودی دستگیر شد.
تابستان امسال، مأموران پلیس تهران در حال گشتزنی در غرب پایتخت بودند که متوجه یک پراید مشکوک با پلاک دستنویس شد. خودرو که به طرز خطرناکی در بین دیگر ماشینها لایی میکشید، بلافاصله توقف این وسیله نقلیه در دستور کار مأموران قرار گرفت.
با وجود اعلام ایست از طریق چراغ گردان، آژیر و بلندگو، راننده نهتنها متوقف نشد، بلکه با افزایش سرعت، فرار پرخطری را در خیابانهای غرب تهران رقم زد. سرانجام مأموران با رعایت قانون بهکارگیری سلاح، 5 تیر به سمت لاستیک عقب خودرو شلیک کردند که موجب از دست رفتن کنترل خودرو شد. پراید با جدول کنار خیابان برخورد کرد و واژگون شد.
راننده، مردی حدوداً 30 ساله، بلافاصله از خودرو خارج و توسط مأموران دستگیر شد. در ادامه نیز مشخص شد که سابقه سرقت نیز در پروندهاش به چشم میخورد.
استعلام شماره پلاک واقعی خودرو مشخص کرد این پراید در تاریخ هفتم خرداد امسال از محدوده جنتآباد سرقت شده است. متهم و خودرو به پایگاه دوم پلیس آگاهی منتقل شدند و پرونده در حال پیگیری است.
گفتوگو با متهم
چرا از مأموران پلیس فرار کردی؟
ـ چون میدانستم خودرویی که سوار آن هستم، سرقتی است. تصورم این بود که اگر متوقف شوم، بلافاصله بازداشت میشوم و راهی زندان.
آیا خودرو را خودت سرقت کرده بودی؟
بله در یکی از خیابانهای جنتآباد آن را سرقت کردم.
پلاک دستنویس روی خودرو نیز توسط خودت نصب شده بود؟
ـ بله. چون پلاک اصلی مربوط به این خودرو نبود، بهناچار پلاک جعلی تهیه کردم تا جلب توجه نکند. این کار، اشتباه بزرگی بود.
آیا میدانستی این نوع فرار میتوانست به حادثهای جدی منجر شود؟
ـ بله، پس از اصابت گلوله به لاستیک خودرو و واژگونی آن، تازه بهدرستی متوجه شدم که این مسیر، یا به مرگ ختم میشود یا به زندان. اما در آن لحظه، تصمیم اشتباهی گرفتم که اکنون بابت آن پشیمانم.
قصد داشتی با این خودرو چهکنی؟
ـ میخواستم بفروشمش به اوراقی. پول بیشتری گیرم میآمد. شبها جایی برای خواب نداشتم و توی همین ماشین میخوابیدم. از وقتی اعتیاد گرفتم، همه چیزم را از دست دادم.
چه شد که به اعتیاد کشیده شدی؟
ـ چند سال پیش گرفتار شدم. اول تفننی بود، بعد دیگه نتونستم کنار بذارم. زندگیام بههم ریخت. همسرم نتوانست تحمل کند و ترکم کرد. بعدش کارم رو از دست دادم، خونهم رفت، دیگه چیزی برام نمونده بود.