همسرم را به خاطر کشتن پسرم در شب عروسی قصاص کنید
پدر مقتول در گفتوگوی اختصاصی با هفت صبح: روزی که همسرم قصاص شود شادی بزرگی میکنم
صبح روز شنبه 16 فروردین ماه امسال در حالی که میلاد هنوز در رختخواب خود بود پدرش بالای سر او رفت و سعی کرد او را بیدار کند تا برای انجام دادن تدارکات عروسی خود که دو روز بعد بود آماده شود. اما پسر جوان غرق در خون در جای خواب خود به کام مرگ فرو رفته بود.خیلی سریع رسیدگی به موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و مشخص شد که میلاد مورد حملات مرگبار قرار گرفته و جان خود را از دست داده است.
به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تحقیقات برای مشخص شدن راز قتل میلاد آغاز شد.با توجه به اینکه میلاد شب قبل از حادثه در خانه پدریاش بود و جایی نرفته بود در شاخه ابتدایی از تحقیقات اعضای خانوادهاش تحت تحقیقات قرار گرفتند.
در همان بررسیهای نخستین ماموران با توجه به لباسهای شسته شده داخل ماشین لباسشویی نسبت به مادر میلاد مظنون شده و فرضیه شستن البسه خونین شکل گرفت. با ادله به دست آمده زن میانسال را بازداشت کردند که او به ارتکاب قتل فرزند خود با همدستی دخترش اقرار کرد. سپس مشخص شد قتل میلاد بین ساعات 2 نیمه شب تا 4 صبح اتفاق افتاده است و عاملان جنایت با چاقو و چوبدستی به جان مقتول افتاده بودند. این در حالی است که احتمال میرود میلاد قبل از خواب مسموم هم شده باشد.
سرهنگ منصور احدی، فرمانده انتظامی شاهین دژ درباره این خبر گفت: «در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی مبنی بر یک فقره قتل در یکی از روستاهای شاهین دژ رسیدگی به موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. با حضور به موقع ماموران در محل مشخص شد مقتول با ضربه سلاح سرد به قتل رسیده است.با انجام تحقیقات فنی قاتلین این فرد که مادر و خواهرش بودند در محل دستگیر و پس از اعتراف به بزه انتسابی با سلاح سرد، تحویل مراجع قضائی شدند.»
گفتوگو با پدر مقتول
قتل میلاد آن هم درست دو روز مانده به عروسیاش اهالی روستای قازانلو از توابع شاهین دژ آذربایجان غربی را در شوک فرو برده است. دوستان میلاد از او تعریف میکنند و میگویند که او به فکر خانواده بود و مادرش را دوست داشت حتی زمانی که مادرش نیاز به ماشین لباسشویی داشت برای او خریده بود.
اما مادر میلاد گمان میکرد با ورود عروس به خانهشان دیگر جایگاه قبل را در خانه ندارد و ممکن است همسرش از او جدا شود. او حتی به پدر میلاد گفته بود هر اندازه که برای عروس طلا بخرید باید برای من هم بخرید. مادر میلاد گمان میکرد با ابراز مخالفت میتواند جلوی عروسی را بگیرد اما زمانی که دید همه چیز جدی است دست به قتل زد.
توفیق ایمانیان پدر میلاد بعد از قتل پسرش خواهان مجازات همسر و دختر خود است. او نمیداند که پسرش قبل از اینکه مورد حمله خونین قرار بگیرد مسموم شده است یا نه اما حالا میگوید تنها چیزی که میخواهد قصاص همسرش است.
در ادامه گزارش گفتوگوی خبرنگار ما با پدر میلاد را بخوانید.
میلاد و همسرش چطور با یکدیگر آشنا شده بودند؟
آنها خودشان همدیگر را پیدا کرده بودند و آشنایی بین آنها شکل گرفته بود. همسر میلاد به نام عطیه اهل روستایی در نزدیکی روستای ما بود. یک بار که میلاد برای کاری به آن طرف رفته بود عطیه را دیده بود و به همدیگر علاقه پیدا کرده بودند.
وقتی موضوع را با شما مطرح کرد مادرش گفت که مخالف است؟
بله از همان ابتدا گفت که دلش نمیخواهد میلاد ازدواج کند.
فرد دیگری را برای او در نظر گرفته بود؟
نه اصلا دلش نمیخواست فرزندان ما ازدواج کنند. همین دخترم که با او همدستی کرده هم قبلا یک بار با یکی از اقوام مادرش ازدواج کرده بود اما بعدا جدا شد و همسرم حتی دوست نداشت دخترمان هم دوباره ازدواج کند.دخترم سی و سه سال دارد و مجرد است.میلاد هم با اینکه 28 ساله بود اما مادرش با ازدواجش مخالف بود.
چند روز مانده به عروسی که این اتفاق افتاد؟
قرار بود دوشنبه عروسی میلاد باشد که روز شنبه این اتفاق افتاد. ما تالار گرفته بودیم و طلا خریده بودیم.همه کارها را برای برگزاری مراسم عروسی کرده بودیم.
از شب حادثه بگویید.
آن شب من با پسر کوچکم که متولد 77 است به یک جشن عروسی در بوکان رفته بودیم و دیر وقت به خانه رسیدیم.من متوجه ماجرا نشدم و صبح که از خواب بیدار شدم دیدم که میلاد هنوز در جایش خوابیده و از او خواستم بیدار شود چون هنوز تعدادی از کارتها را پخش نکرده بودیم.چند بار صدایش کردم و دیدم جوابی نمیدهد.همسر و دخترم هم هیچ عکسالعملی نشان نمیدادند. وقتی بالای سر میلاد رفتم دیدم غرق در خون است.شروع کردم به هوار کشیدن و به سر و صورتم میکوبیدم. روز بعد همسرم و دخترم در آگاهی شاهین دژ اعتراف کردند که میلاد را کشتهاند.
همسرتان در اعتراف به قتل چه گفته؟
حرف درستی نمیزند.دروغ میگوید و ادعا میکند که نمیداند چطور ضربهها را وارد کرده است.
ارتباط شما با همسرتان چطور بود؟
خوب نبود!
تقاضای شما چیست؟
دلم میخواهد دخترم و همسرم مجازات شوند.روزی که همسرم قصاص شود شادی بزرگی میکنم.