۴۰ ضربه چاقوی عموی بی‌رحم بر بدن دختر ۱۵ساله
با درخواست مصرانه اولیای دم، متهم به قتل قصاص شد
هفت صبح| اول خرداد سال 86 مرد جوانی با مراجعه به کلانتری غیاثی به وارد کردن ضربات متعدد چاقو به سه نفر از اعضای خانواده خود اعتراف کرد.در ادامه مشخص شد که این مرد جوان به نام ناصر، ظهر همان روز در منزل برادرش، پدر خود، همسر برادرش و همچنین دختر 15 ساله برادر خود را هدف حمله ضربات چاقو قرار داده است.
در این حادثه، پدر خانواده جان خود را از دست داد و به این ترتیب رسیدگی به ماجرا وارد فاز جنایی شد. این در حالی بود که دختر 15 ساله از ناحیه دو دست به شدت آسیب دید.این صدمه به حدی زیاد بود که پس از این ماجرا هر دو دست دختر نوجوان برای همیشه از کار افتاد.
همچنین به علت وارد شدن صدمات خیلی شدید در اثر وارد کردن 40 ضربه چاقو به دختر نوجوان به نام مینا، او توانایی راه رفتن و صحبت کردن را برای همیشه از دست داد.مادر مینا نیز با وارد شدن دو ضربه چاقو به کمرش در این حادثه مجروح شده بود که او نیز تحت معالجه قرار گرفت و درمان شد.در ادامه رسیدگی قضایی به این پرونده، ناصر تحت بازجویی قرار گرفت تا انگیزه او از این اقدام مجرمانه مشخص شود.
اعترافات متهم
ناصر که با اتهام قتل عمدی پدرش تحت بازجویی قرار گرفته بود، در نخستین اعترافات خود گفت:«من همیشه با برادرم اختلاف داشتم و از حدود هشت سال قبل با همدیگر قهر بودیم.برادرم به نام احمد همیشه من را تحقیر می‌کرد و جلوی همه اقوام و فامیل من را دست می‌انداخت.
او همسر و فرزند داشت، خانه و زندگی خوبی داشت و بابت همه اینها همیشه به من سرکوفت می‌زد چون من تشکیل خانواده نداده بودم. همه این رفتارهایش باعث شده بود از او کینه به دل بگیرم اما زمانی کینه من نسبت به او خیلی عمیق‌تر شد که قرار بود در یک ارگان دولتی استخدام شوم اما برادرم با مانع‌تراشی‌هایش از این کار جلوگیری کرد .
از همان موقع که فهمیدم او به خاطر حسادت به من کاری کرده که آینده‌ام تباه شود، اینقدر از او ناراحت بودم که تصمیم گرفتم تلافی همه این کارهایش را سرش در بیاورم. می‌خواستم کاری کنم که داغ ببیند و عذاب بکشد؛ برای همین تصمیم به قتل دخترش گرفتم. فکر کردم اگر جگرگوشه‌اش را از او بگیرم، نهایت رنج و عذاب را به او وارد کرده‌ام.»
نقشه قتل
متهم برای اجرای نقشه قتل بعد از قهر طولانی‌مدت تصمیم گرفت به بهانه عیادت از پدر خود به خانه برادرش برود.او در ادامه اعترافات خود گفت:«مدتی بود که پدرم در بستر بیماری بود و برادرم برای مراقبت از پدرمان او را به خانه خودش برده بود.وقتی فهمیدم که پدرم در خانه برادرم تحت پرستاری همسر اوست، احساس کردم که این موقعیت بهترین فرصت است که نقشه خودم را عملی کنم.برای همین با خانه برادرم تماس گرفتم و گفتم که می‌خواهم برای عیادت از پدرمان به آنجا بروم.آنها هم قبول کردند و من یک جعبه شیرینی هم خریدم که کسی به من شک نکند و با چاقویی که از قبل همراه داشتم، به خانه‌شان رفتم.»
روز حادثه
این متهم در ادامه درباره روز حادثه گفت:«چند ساعتی در خانه برادرم بودم اما چون سر ظهر بود، برادرم سر کار بود. همسرش و مینا و پدرم در خانه بودند. ظهر پدرم به خواب رفته بود و مادر مینا هم در حال استراحت بود.مینا پشت کامپیوترش در اتاق خودش تنها بود. موقعیت را مناسب دیدم و سمت مینا رفتم و با چاقو به او ضربات متعددی وارد کردم. او شروع به جیغ کشیدن کرد و با سر و صدای او مادرش از خواب بیدار و وارد اتاق شد.مینا از روی صندلی افتاد و نقش برزمین شد .
مادرش سمت او رفت تا کمکش کند که بلند شود؛ در همان حال دوضربه به کمر زن برادرم نیز وارد کردم. همان موقع بود که پدرم هم وحشت‌زده وارد اتاق شد و گفت اینجا چه خبر است؟ من چند ضربه به او نیز زدم و از خانه خارج شدم و فرار کردم.»با اعترافات صریح متهم به قتل، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم پای میز محاکمه رفت.
این در حالی بود که تحقیقات از خانواده متهم نشان می‌داد او پیش از این شناسنامه چند نفر از اعضای خانواده خود را آتش زده بود تا آنها در آینده نتوانند از اموال پدرشان ارث ببرند.به این ترتیب اعضای خانواده متهم ادعای او در عنوان انگیزه قتل را کذب دانسته و عقیده داشتند متهم فردی بیکار بوده که به هر طریقی می‌خواسته صاحب همه اموال پدری خود شود.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر مینا به عنوان یکی از اولیای دم پدر خود، تقاضای قصاص متهم را کرد و گفت:«امکان ندارد که از تقاضای خود گذشت کنم.»اما دختر مقتول به عنوان دومین ولی دم پرونده از قصاص متهم در ازای دریافت دیه پدرش گذشت کرد که در این قسمت از رسیدگی پدر مینا گفت:«حتی حاضرم سهم دیه خواهرم را بپردازم تا برادرم به اتهام قتل پدرمان قصاص شود.» همچنین در این جلسه مینا به خاطر نقص عضو تقاضای دریافت دیه کرد.
نوبت به دفاع متهم از خودش رسید و گفت:«قبول دارم که ضربات وارد شده به پدرم از سوی من باعث مرگ پدرم شد اما من قصد به قتل رساندن او را نداشتم.من فقط برای کشتن مینا به خانه برادرم رفته بودم.حالا هم برای پرداخت دیه مینا هیچ پولی ندارم.»قضات دادگاه بعد از مشورت بنا به درخواست ولی دم حکم قصاص متهم را صادر کردند اما چون پرداخت سهم دیه دختر مقتول از سوی پدر مینا طول کشید، اجرای این حکم چند بار به تعویق افتاد و نهایتا آذرماه سال 1403 متهم پای چوبه دار رفت و با اجرای حکم قصاص به مجازات عمل خود رسید.
دیه مینا
در حالی که عامل نقص عضو شدن مینا قصاص شده بود، او با مراجعه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تقاضای دریافت دیه خود را از صندوق بیت‌المال کرد.قضات دادگاه بعد از بررسی پرونده با توجه به اینکه متهم اموال ماترک پس از مرگش نداشت و تنها عاقله او پدر مینا بود ؛به این ترتیب رای به پرداخت دیه مینا از صندوق بیت‌المال داده شد.
