سارقان بیرحم خانههای ویلایی | گفتگو با سارقانی که با کلاشینکف به ۲۸ خانه حمله کردند

این سارقان خشن میلیاردها تومان پول و طلا را با رعب و وحشت به یغما بردند
هفت صبح| این شاید بزرگترین باند سرقت مسلحانه منازل باشد که دستگیر شدهاند. سارقانی که در پروندهشان حمله مسلحانه به 28 خانه عمدتا ویلایی در غرب تهران و شهرکهای اعیانی اطراف کرج ثبت شده است. ارزش سرقتها حتی از صد میلیارد تومان هم فراتر میرود.
کمترین رقمی است که از سوی مالباختگانی که طعمه سارقان مسلح قرار گرفتهاند به عنوان خسارت اعلام شده 5 میلیارد تومان است. تنها یکی از مالباختگان میگوید بیش از ۵۰ میلیارد تومان از خانهاش سرقت شده، اما سارقان مسلح بعد از اینکه به دام ماموران پلیس افتادند این رقم را گردن نمیگیرند و میگویند از مجموع این سرقتها چیزی کمتر از ۱۰ میلیارد تومان نصیبشان شده است.
مدتی قبل رسیدگی به شکایتهای سریالی برخی اهالی غرب تهران و کرج با موضوع سرقت از منزل در دستور کار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. شاکیان در طرح شکایت خود اظهار داشتند که سارقان با شکستن در ورودی خانهها که اغلب ویلایی بودند، زمانی وارد خانه میشدند که صاحبخانه نیز در منزل حضور داشت.
باند سارقان خشن با تهدید صاحبخانه به وسیله سلاح کلاشینکف و کلت کمری و همچنین استفاده از قمه و چوب بیسبال آنها را وادار به تسلیم اموالشان میکردند.متهمان بعد از دستگیری در اداره یکم پلیس آگاهی تهران تحت تحقیقات قرار گرفتند.در ادامه این گزارش گفتوگوی خبرنگار هفت صبح با مالباختگان و متهمان پرونده را بخوانید.
حمله مسلحانه به خانهها
اولین کسی که در اداره یکم پلیس آگاهی برای تشریح گزارش روز سرقت سراغش میرویم مرد میانسال کرجی است که همراه پسرش آمده است.این مرد میانسال در مورد روز حادثه میگوید:«شهریور ماه امسال بود که با خانمم در خانهمان واقع در مهر شهر کرج تنها بودیم. من جلوی تلویزیون نشسته بودم که اصلا نفهمیدم در ورودی خانه چطور باز شد و ناگهان 4 مرد مسلح بالای سرم ظاهر شدند. آنها فریاد میزدند و من را در خانه خودم تهدید میکردند که اگر هر کاری میگویند انجام ندهم من را آتش میزنند.»
این مرد ادامه داد:«اینقدر وحشت کرده بودم که نزدیک بود زبانم بند بیاید. وقتی سارقان من را در این حالت دیدند خودشان به حدی برایم دلشان سوخت که یکی از آنها سیگاری برایم روشن کرد و گفت بکش... همه آنها اسلحه به دست داشتند و فقط فریاد میزدند و میگفتند جای پول و طلاهایم را به آنها بگویم. من هم برای نجات خودم و زنم هر چه میخواستند در اختیارشان گذاشتم.آنها چیزی حدود 15 میلیارد تومان از خانهام طلا و دلار سرقت کردند و بعد از مهلکه گریختند.»
مالباخته بعدی که در این اداره حاضر است نیز مرد میانسال دیگری است که حدود شش و نیم میلیارد تومان از او سرقت شده است. این مرد که ساکن خانهای ویلایی در شهرک غرب تهران است در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید:«روز حادثه در راهروی خانهمان واقع در شهرک غرب بودم و داشتم به سمت ورودی میرفتم که صدایی از پشت سرم شنیدم. متوجه شدم که بعد از من کسی وارد خانه و برگشتم ببینم چه کسی است.
چون آن روز مهمان داشتیم و من میدانستم که قبل از رسیدن من به خانه تعدادی از مهمانها رسیدهاند؛ برایم جای تعجب نداشت که پشت سرم در باز شود. به محض اینکه برگشتم پشت سرم را نگاه کردم چهار مرد درشت هیکل را دیدم که با کلاشینکف پشت سرم ایستاده بودند.یکی از آنها دستانم را از پشت گرفت و با توهین و فحاشی من را به سمت در خانه بردند. دختر 27 ساله من که از شنیدن سر و صدا وحشت کرده بود سراسیمه جلوی در دوید و وقتی من را در آن وضعیت دید و با مردان مسلح مواجه شد بیاختیار فریاد میزد.
یکی از سارقان برای اینکه او را ساکت کند با قمه ضربهای به سر او زد که خون از سر و صورتش جاری شد و نقش زمین شد. همه اهالی خانه وحشت کرده بودند و یکی از مهمانها هم از ضربه چاقوی سارقان بینصیب نماند و او نیز زخمی شد. من در این میان فقط به فکر جان خانوادهام و مهمانهای خانهام بودم.برای همین هر چه میخواستند به آنها دادم حتی رمز گاوصندوق خانهام را نیز به آنها گفتم که تمام دلار و طلاهایمان را برداشتند و فرار کردند.» شکایتهای مشابه یکی پس از دیگری مطرح شد و رسیدگی به آنها در دستور کار قضایی قرار دارد.در ادامه گزارش گفتوگوی اختصاصی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.
گفتوگو با متهم
محسن نام سردسته این باند مخوف پنج نفره است.او سی و پنج ساله است و به همراه خواهرزادهاش به نام نادر و سه نفر از دوستانش این باند سرقت را راه انداخته بودند.
محسن سابقه داری؟
بله قبلا یک بار دیگر به اتهام سرقت منزل دستگیر شده بودم.
چرا سراغ خانههای خالی نمیرفتید؟
چون مردم یاد گرفتهاند وقتی در خانه نیستند دزدگیر را روشن میکنند و معمولا در خانههای خالی اموالشان را نگهداری نمیکنند.
اسلحه را چطور تهیه کردید؟
وقتی نقشه سرقت را کشیدیم دوستم برایمان خرید اما نمیدانم از کجا خرید.
خانهها را چطور شناسایی میکردید؟
در خیابانها پرسه میزدیم و خانههای ویلایی لاکچری را نشان میکردیم و سراغ همان میرفتیم.
چه زمانی از روز سرقت میکردید؟
اول شب که خیابان خلوتتر میشد و تردد کمتر بود نقشه را عملی میکردیم.
چرا خانه ویلایی؟
چون در آپارتمان تعداد نفرات حاضر در ساختمان بیشتر است و نمیخواستیم ریسک کنیم.
فکرش را کرده بودید که اگر اهالی خانه سد راهتان شوند یا با شما درگیر شوند به آنها شلیک کنید؟
نه ما قصد کشتن کسی را نداشتیم و قرار بود اگر مقاومت کردند فرار کنیم.ما فقط برای اینکه بترسند اسلحه میبردیم.
چند فقره ماشین لاکچری هم سرقت کردهاید.چه شد از سرقت منزل به سرقت خودرو هم رسیدید؟
ما فقط یک خودروی جنسیس سرقت کردیم.
اما خودروهای دیگری هم موقع دستگیری شما از محل زندگیتان کشف شده و مالباختگان هم در گزارش خود سرقت خودرو اعلام کردهاند.
نه من قبول ندارم.بقیه خودروها برای خودمان بود!
با پول اموال سرقتی آنها را خریده بودی؟
نه از قبل داشتیم.
قبل از سرقتها شغلت چه بود؟
من کشاورز بودم.
اگر درآمد کشاورزی اینقدر خوب بود که ماشین لاکچری بخری چرا سرقت میکردی؟
مجبور شدم چون یک بار وسوسه شدم و سرقت کردم و حالا باید برای رد مال دست به سرقت میزدم.
سهم تو از این اموال سرقتی چقدر بود؟
حدود4 یا 5 میلیارد.
با این پول چه کردی؟
خرج شد! خرج زندگی و گذران عمر!
یک قتل در کارنامه
بعد از دستگیری باند سارقان مشخص شد که آنها بعد از انجام سرقتهای میلیاردی در پایتخت و استان البرز راهی کرمانشاه شده و خواننده کرمانشاهی را که با او از قبل خرده حساب و کینه توزی داشتند به قتل رسانده بودند.در حالی که در تحقیقات ابتدایی مشخص شده که انگیزه این قتل به ماجرای سرقتها بیارتباط بوده و در جریان درگیری قدیمی نقشه قتل کشیده شده بود، رسیدگی به پرونده جنایی با توجه به اینکه محل وقوع آن شهر کرمانشاه بود در مراجع قضایی این شهر در حال رسیدگی است.بنابر این گزارش رسیدگی به اتهامات اعضای باند در جریان تحقیقات و روال قضایی قرار دارد.