قتل مادرزن بعد از قرار سفر به آمریکا

هفت صبح| شامگاه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1401 صدای درگیری و بگومگو از خانه‌ای در سعادت‌آباد به گوش همسایه‌ها می‌رسید.هر لحظه صدای مشاجره بالا می‌رفت و کم‌کم صدای جیغ بر وحشت همسایه‌ها اضافه می‌کرد. تعدادی از اهالی محل با چشمانی نگران به خانه‌ای که در آن اعضای خانواده با هم دعوا می‌کردند، چشم دوخته بودند که در همان لحظه داماد خانواده از لای در نیمه‌باز ورودی خانه بیرون جهید و پا به فرار گذاشت.

هم‌زمان صدای فریاد و کمک‌خواهی دختر جوان خانواده به نام صنم بلند شد و وقتی اهالی محل برای کمک پا به خانه آنها گذاشتند با جسم نیمه‌جان و غرق در خون مادر صنم مواجه شدند که به دلیل اصابت ضربه چاقو روی زمین افتاده بود. همچنین تعدادی دیگر از اعضای خانواده نیز زخمی شده بودند.

رسیدگی به یک قتل

با تماس همسایه‌ها خیلی سریع امدادگران اورژانس از راه رسیدند و مادر صنم و بقیه مجروحان را به بیمارستان منتقل کردند اما شدت جراحات مادر خانواده به حدی زیاد بود که زن میانسال جان باخت و به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد. تحقیقات ابتدایی نشان می‌داد داماد خانواده به نام صابر با چاقو به خانه پدرزنش حمله‌ور شده و همسر، پدر، مادر و خواهرزنش را زخمی کرده است. پدر صنم در اولین تحقیقات به ماموران گفت: روز حادثه دامادم به خاطر اختلافی که با دخترم داشت با عصبانیت به خانه ما آمد و  در جریان درگیری با چاقو به ما حمله کرد.

دستگیری متهم

عملیات ردیابی متهم فراری آغاز شد و روز بعد از این ماجرا ماموران رد صابر را یافتند و او را بازداشت کردند. متهم در همان برخورد ابتدایی با ماموران به جنایت خانوادگی اعتراف کرد و در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه ایستاد.

حکم قصاص 

در جلسه  دادگاه پدر مقتول، دو دختر و پسر قربانی درخواست قصاص را مطرح  کردند. همسر متهم و خواهر و پدرش نیز به خاطر جراحت‌ها دیه خواستند. وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد در تشریح جزئیات ماجرا گفت: دو ماه بود با همسرم به‌شدت اختلاف داشتم. من به رفتارهای او مشکوک شده بودم. تا اینکه گوشی موبایلش را بررسی کردم و فهمیدم او با کسی در ارتباط است.

من و همسرم با هم درگیر شدیم و من او را به خانه پدرش فرستادم. همان شب چند پیام به عنوان مدرک برای پدرزنم ارسال کردم. من از رفتار همسرم گلایه داشتم. اما صبح وقتی از خواب بیدار شدم و گوشی را بررسی کردم، فهمیدم پدرزنم پیامک‌ها را دیده اما پاسخی نداده است. به همین خاطر عصبانی شدم و مقابل خانه آنها رفتم. او ادامه داد: وقتی مادرزنم در را باز کرد این موضوع را به او گفتم.

اما او شروع به فحاشی کرد و  حتی به خواهرم ناسزا گفت. به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به او ضربه زدم. من به قصد درگیری یا قتل مقابل خانه پدرزنم نرفته بودم. قبول دارم همسر، پدر و خواهرزنم را هم زخمی کردم.  قاضی گفت : فیلم دوربین مداربسته نشان می‌دهد کمی قبل‌تر از خانه پدرزنت، چاقو را در پارچه مشکی پنهان و زیر لباست جاساز کردی. چطور مدعی هستی به قصد درگیری آنجا نرفته بودی؟

که متهم پاسخ داد: نه من چاقو را مخفی نکرده بودم. من مقابل خانه پدرزنم رفته بودم تا از رفتار همسرم گلایه کنم. اما وقتی مادرزنم شروع به فحاشی کرد کنترل اعصابم را از دست دادم و به سمت آنها حمله‌ور شدم.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، داماد خشن را به قصاص  و پرداخت دیه محکوم کردند.

آخرین دفاع

با اعتراض داماد خشن به حکم صادر شده، پرونده در دیوان‌عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و  قضات دیوان‌عالی کشور با توجه به ادعای متهم مبنی بر اینکه در دفاع از خودش دست به جنایت زده حکم صادره را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند.  به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صابر برای دومین‌بار از خود دفاع کرد. در این جلسه بار دیگر اولیای‌دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

وقتی صابر روبه‌روی قضات ایستاد ادعای دفاع مشروع را مطرح کرد و گفت: من و همسرم به‌شدت با هم اختلاف داشتیم و برای اینکه درگیری میان ما بالا نگیرد او را به خانه پدرش فرستادم. اما در بررسی گوشی موبایل او به رابطه پنهانی‌اش با یک مرد غریبه پی بردم. آنها با هم نقشه کشیده بودند تا قاچاقی از کشور خارج شوند و  برای زندگی به آمریکا بروند. حتی پیام‌های آنها موجود است که این موضوع را تایید می‌کند.

متهم ادامه داد: من پیام‌ها را برای پدرزنم فرستادم تا به ماجرا پی ببرد و جلوی دخترش را بگیرد. اما صبح متوجه شدم او  پیام‌ها را دیده و هیچ پاسخی نداده است. من از رفتار او عصبانی شدم و  مقابل خانه‌شان رفتم. اما باور کنید قصد آسیب زدن به کسی را نداشتم.

وقتی مادرزنم در را باز کرد به من و خانواده‌ام فحاشی کرد و کنترلم را از دست دادم. خانواده همسرم به سمت  من حمله‌ور شدند و من در دفاع از خودم چاقو کشیدم. من از این ماجرا پشیمانم و هرگز راضی به مرگ مادرزنم نبودم. قاضی به فیلم دوربین مداربسته اشاره کرد و گفت: در فیلم مشخص است که چاقو را در پارچه مشکی زیر لباست پنهان کردی و این موضوع ادعای تو مبنی بر دفاع مشروع را رد می‌کند. چه می‌گویی؟  که متهم پاسخ داد: قبول دارم چاقو همراه داشتم اما نمی‌خواستم از آن استفاده کنم. اما وقتی خانواده همسرم به سمتم حمله‌ور شدند، مجبور به استفاده از چاقو شدم.  در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.