کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۴۴۱۶
تاریخ خبر:

عملیات نجات در دریای توفانی؛ هفت زندگی که ناخدا بیژن نجات داد

عملیات نجات در دریای توفانی؛ هفت زندگی که ناخدا بیژن نجات داد

گاهی وقت‌ها همه‌‌چیز دست به‌دست هم می‌دهد که یک اتفاق بزرگ رقم بخورد؛ اتفاقی مثل نجات سرنشینان یک لنج باری از مرگ حتمی در وسط دریا، آن‌هم توسط ناخدای ایرانی و ملوان‌هایش. ماجرایی عجیب که با پایانی شیرین همراه شد و 7ملوان توانستند فرصت زندگی دوباره پیدا کنند. اما این اتفاق چه بود و چطور رقم خورد؟

به گزارش هفت صبح و به نقل از همشهری،  ناخدا بیژن در همه سال‌هایی که برای صیادی به دریا می‌رود، به یاد ندارد که در یک روز توفانی دل به دریا زده باشد اما روز پنجم بهمن‌ماه ماجرا فرق داشت. انگار مقدر شده بود که او راهی دریای مواج شود تا قهرمان حادثه هولناکی شود که در پیش بود.

ناخدا سیدبیژن جمشیدی 22سال سابقه دریانوردی دارد و 17سال است که ناخداست. او روز حادثه قرار بود به همراه ملوانانش برای جمع‌آوری قفس ماهی‌ها به دریا بروند اما اتفاقات عجیبی برایش افتاد تا آن روز در زمان و در محلی مناسب باشد و بتواند جان 7نفر را نجات دهد.

او می‌گوید: 5بهمن‌ماه قرار بود که برای جمع‌آوری گرگور (قفس ماهیگیری) به دریا برویم. قرارمان صبح بود اما سوخت قایق صیادی تمام‌شده بود. هر چه تلاش کردم نتوانستم بنزین تهیه کنم تا به موقع به دریا برویم. از آنجا که حواله بنزین دیر تأیید می‌شود، اغلب دچار چنین مشکلاتی می‌شویم. با این حال غروب بود که خیلی اتفاقی بنزین به دست‌مان رسید تا بتوانیم راهی دریا شویم.

بعدازظهر اما شدت گرفتن وزش باد باعث مواج و توفانی شدن دریا شده بود.

ناخدا بیژن ادامه می‌دهد: وقتی دیدم دریا توفانی است، با 2 ملوانم به نام‌های مسعود دربندی و پرویز نورزهی تصمیم گرفتیم به دریا نرویم. راستش در همه این سال‌ها که صیادی کرده‌ام، به‌خاطر ندارم که در هوای توفانی به دریا زده باشم اما آن روز همه‌‌چیز فرق داشت. انگار ندایی در درونم مرا دودل کرده بود. به همین دلیل با همه خطرهایی که در روزهای توفانی در دریا وجود دارد، ملوان‌هایم را قانع کردم که راهی دریا شویم. درنهایت به همراه مسعود و پرویز سوار شناورمان شدیم و از اسکله جلالی  راه افتادیم.

ناخدا بیژن می‌گوید: در 50مایلی بوشهر بودیم و همینطور در دریا پیش می‌رفتیم که ازدور دود غلیظی دیدم. ابتدا فکر کردم که دود لنج یدک‌کش است. اما بعد نظرم تغییر کرد. دود لنج یدک‌کش رنگش فرق داشت. دودی که ما می‌دیدیم به‌نظر می‌رسید دود ناشی از آتش‌سوزی است.

ناخدا و ملوان‌هایش با گفتن این جمله که «نکند قایقی آتش گرفته؟» تغییر مسیر دادند و به سمت دود حرکت کردند.او می‌گوید: نزدیک‌تر که شدیم، همه‌‌چیز معلوم شد. یک لنج باری دچار حریق شده بود و در آتش می‌سوخت. حدود ساعت 3:30  بعدازظهر بود که به لنج رسیدیم. شدت حریق به حدی بود که سرنشینان لنج، برای نجات جانشان در آب پریده بودند. او ادامه می‌دهد: سرنشینان لنج 7نفر بودند که یکی از آنها به‌شدت سوخته بود. بقیه او را داخل یک یخچال گذاشته و یخچال را به آب انداخته بودند. با توجه به توفانی بودن دریا، هر لحظه ممکن بود سرنشینان لنج باری که روی آب شناور بودند غرق شوند. برای همین به سرعت عملیات نجات آنها را شروع کردیم.

نجات سرنشینان لنج باری کاملا سخت بود؛ چرا که شدت حرارت ناشی از آتش‌سوزی اجازه نمی‌داد که ناخدا بیژن و ملوان‌هایش به آنها نزدیک شوند. او ادامه می‌دهد: با تلاش و زحمت زیادی توانستیم سرنشینان لنج باری را یکی بعد از دیگری از آب بگیریم و به شناور خودمان منتقل کنیم. هر چه آذوقه داشتیم برایشان آوردیم اما برای فردی که سوخته بود، پماد و دارویی نداشتیم؛ بنابراین تصمیم گرفتیم روی جراحات و سوختگی‌هایش آرد بریزیم تا دردش تسکین یابد.

سید بیژن می‌گوید: بعد از نجات جان ملوانان متوجه شدیم که این قایق باری از دوبی به مقصد آبادان در حال حرکت بوده که در بین راه دچار حریق شده بود. بار قایق، لوازم خانگی و پوشاک بود و آتش‌سوزی از دینام موتور آغاز شده و با سرعت همه جا را فرا گرفته بود؛ طوری که سرنشینان حتی فرصت پیدا نکردند قایق‌های نجات را به آب بیندازند. تنها راهی که داشتند پریدن در آب بود. او اضافه می‌کند: برای اینکه فرد مجروح را سریع‌تر به مرکز درمانی برسانیم از امداد و نجات دریایی کمک خواستیم. در حال رسیدگی به حادثه دیدگان بودیم که یک کشتی بزرگ باری خارجی از کنار ما رد شد اما هیچ کمکی به ما نکرد. ما درخواست کمک کردیم اما آنها برای کمک به ما توقف نکردند. درصورتی که طبق قوانین دریانوردی آنها باید برای کمک به ما توقف می‌کردند. ناخدا ادامه می‌دهد: شناور ناجی حدود ساعت 8:30 عصر خود را به ما رساند و مجروح را از ما تحویل گرفت و او اکنون در یک مرکز درمانی در گناوه بستری و حالش رو به بهبودی است. ناخدا بیژن در پاسخ به این سؤال که از نجات 7نفر از مرگ حتمی چه احساسی داری، می‌گوید: نجات یافتن آن ملوانان خواست خدا بود. چرا که من هرگز با قایقم وارد دریای توفانی نمی‌شوم.

 

کدخبر: ۵۷۴۴۱۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر