جزییات جان باختن زن ۲۸ ساله توسط خواستگار در سنندج
سیروان، غزاله را به خاطر اینکه به خواستگاریاش پاسخ منفی داد به آتش کشید
۵ دی ماه جاری، «غزاله حدودی» زن ۲۸ سالهای که در یک مغازه مشغول به خیاطی بوده از سوی مردی حدودا ۳۵ ساله به نام «سیروان» که خواستگارش بوده به آتش کشیده میشود. سیروان، خود نیز در این آتشسوزی دچار سوختگی شده، اما بعد از متواری شدن از محل جنایت، خودزنی کرده است. روز حادثه مرد خواستگار با در دست داشتن بطری بنزین به مغازه زن مورد علاقهاش مراجعه کرده است. سپس با ریختن بنزین در داخل مغازه و روی بدن زن، فندک را روشن و فرار کرده است... .
۵ دی ماه جاری، «غزاله حدودی» زن ۲۸ سالهای که در یک مغازه مشغول به خیاطی بوده از سوی مردی حدودا ۳۵ ساله به نام «سیروان» که خواستگارش بوده به آتش کشیده میشود. سیروان، خود نیز در این آتشسوزی دچار سوختگی شده، اما بعد از متواری شدن از محل جنایت، خودزنی کرده است. قاتل در حال حاضر در بیمارستان کوثر بستری است، اما غزاله بعد از یک هفته که در بیمارستان بستری بوده بر اثر شدت جراحات جانش را از دست داده است.
روایتگر
چشمهایم را که میبندم هنوز هم میتوانم غزاله را ببینم که غروب چهارشنبه با بدنی سوخته از مغازه بیرون کشیده شد؛ زمستان است و در آن فضای نیمه تاریک، نوری از پشت شیشه مغازههای دیگر عبور میکند تا صورت سوخته غزاله را به تصویر بکشد. احتمالا تا قبل از این حادثه داخل مغازه روی میز خیاطی او مجلهای از کاغذ نرم و براق، عکس زنهای خوشگل درست شده که لباسهای عالی و معرکه پوشیده بودند، خودنمایی میکرده؛ شاید مجله وُگ. تصاویر زنان و دختران اینگونه مجلات و تصاویر زنان و دخترانی که گاهی به خاطر جواب منفی به خواستگارشان به آتش کشیده میشوند و میمیرند از گوشه ذهنم محو نمیشود. این فضاها و این تصاویر همیشه با من هستند.
غزاله یک هفته بعد در بیمارستان جانش را از دست داد
این حادثه در شهر نایسر سنندج واقع در استان کردستان رخ داده است. «یوسف حدودی» پدر غزاله در مورد جزییات روز حادثه به «اعتماد» میگوید: «ساعت ۵ بعدازظهر روز حادثه، سیروان با من به شهر آمد تا من کارم را انجام دهم. بعد به من گفت به خانهشان برمیگردد. تا آن روز من نمیدانستم این مرد از دخترم خواستگاری کرده است. غزاله هم در این باره هیچ چیز به من نگفته بود، اما آن روز حدود ساعت ۷ بعدازظهر پسرم با من تماس گرفت و گفت مغازه غزاله و خود غزاله به آتش کشیده شده؛ سریع خودم را به مغازه رساندم و غزاله را از مغازه بیرون آوردیم. غزاله حرف میزد و مرتب میگفت؛ سیروان این کار را انجام داده، حقم را از او بگیرید. وقتی هم آمبولانس آمد غزاله داخل آمبولانس همان حرفها را تکرار میکرد. غزاله یک هفته در بیمارستان کوثر بستری بود و بعد از یک هفته در بیمارستان جانش را از دست داد. دخترم دچار سوختگی ۶۰ درصدی شده بود و پزشکان به ما میگفتند دو بار او را جراحی کردند.»
پدر غزاله در ادامه میگوید: «سیروان بعد از اینکه مغازه و غزاله را به آتش کشیده خودش هم دچار سوختگی شده، اما سوختگی او شدید نبوده است. سیروان پس از فرار از مغازه به سمت خانه رفته، اما چون آشنایان با او تماس گرفتند و گفتند چرا مغازه غزاله را به آتش کشیدی، خودزنی کرده است. در حال حاضر هم در بیمارستان کوثر بستری است. ماموران تا الان به ما هیچی نگفتهاند. حتی نگذاشتهاند ما سیروان را ببینیم. اگر این مرد زنده بماند ما تقاضای قصاص داریم؛ غزاله تا لحظه آخر از من درخواست کرده بود که حقش را از این مرد بگیریم.»
سیروان چند بار قبل از حادثه غزاله را تهدید کرده بود
پدر غزاله در مورد زندگی دخترش میگوید: «غزاله از همسرش جدا شده بود و در یک مغازه به کار خیاطی مشغول بود. غزاله با دختر ۱۱ سالهاش در همان شهرکی که ما زندگی میکنیم، زندگی میکردند. غزاله ۱۶ ساله بود که ازدواج کرد، اما به خاطر اعتیاد همسرش از او جدا شد، اما ما نمیدانستیم که سیروان چند بار به مغازه دخترم رفته و او را تهدید کرده بود؛ سیروان به دخترم گفته بود اگر پیشنهاد ازدواج مرا رد کنی آتشت میزنم؛ اینها را دختر ۱۱ ساله غزاله به ما گفته است. غزاله به دخترش گفته بود در مورد سیروان نباید با کسی حرفی بزند، چون ماجرا برایش اهمیت ندارد. دخترم تهدیدهای سیروان را جدی نگرفته بود. غزاله قصد نداشت ازدواج کند. میخواست تمام وقتش را صرف دخترش کند. سیروان حدودا ۳۵ سال داشت. سال گذشته زنش بیماری سرطان گرفت و از دنیا رفت. سیروان یک فرزند خردسال داشت. وضع مالی او بد نبود، اما غزاله خودش مستقل بود و کار میکرد. شاهدان آن روز دیدهاند که سیروان بطری به دست داشته و وارد مغازه شده و غزاله و مغازه را با هم به آتش کشیده است. خودش هم دچار سوختگی شده، اما شدت سوختگی خفیف بوده و فرار کرده است. چند ساعت بعد از این اتفاق هم به ما خبر دادند که سیروان خودزنی کرده است. حالا هم که در بیمارستان بستری است. به ما گفتهاند حالش مساعد نیست.»