ادعای عجیب زن خیانتکار و مرد جوان
فیلم سیاه با هوش مصنوعی تهیه شده
هفت صبح| صدای جاروجنجال فرشته و پیمان امان همسایه ها را بریده بود. این دعوا و سروصداها کار هر شب آنها شده و همین کافی بود تا هر کسی که اندک رابطهای هم با آنها داشت جدایی آنها را محتمل بداند.اما آن رشته نخ نامرئی که هنوز زندگی آنها را سر پا نگهداشته بود علاوهبر وجود دو فرزند در این زندگی مشترک، مال و اموالی بود که در کنار یکدیگر کسب کرده بودند.
جدایی بدون طلاق
سرانجام رشته ارتباط فرشته و پیمان به خاطر اختلافات عمیق و کهنه آنها هر روز پوسیدهتر و نازکتر شد تا جایی که زمستان سال 1402 پیمان به این نتیجه رسید که دیگر قادر به ادامه زندگی با همسرش نیست.انگار او یکباره قید همه چیز را زد و از زندگی خود دل برید.
دست بچهها را گرفت و راهی زادگاه خود در یک شهرستان دور از تهران شد و زندگی موقت خود را در خانه پدریاش آغاز کرد و منتظر ماند تا تکلیف زندگی مشترکش یکسره شود. اما در همین حین حادثهای تکاندهنده رخ داد که سبب شد پای پیمان به پلیس آگاهی باز شده و از همسرش به اتهام زنای محصنه شکایت کرد.
رابطه با تعمیرکار موبایل
رسیدگی به شکایت پیمان از شهریورماه امسال آغاز شد. او به ماموران گفت: من و همسرم چند سال است باهم ازدواج کردهایم و دو فرزند داریم. اما از مدتی قبل به خاطر اختلافاتی که داشتیم جدا از هم زندگی میکنیم. مدتی بود من به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم.
تا اینکه تصمیم گرفتم از کارش سر در بیاورم برای همین بدون اطلاع او به تهران آمدم و یک روز که همسرم در محل کارش بود، پنهانی به خانه برگشتم و در کانال کولر دوربین مداربسته جاساز کردم. من پس از یک هفته بار دیگر به خانه رفتم و فیلمهای دوربین مداربسته را بررسی کردم و به رابطه پنهانی همسرم با یک مرد غریبه پی بردم.»
انکار اتهام
با این شکایت زن جوان بازداشت شد. فرشته که منکر رابطه پنهانی با مرد غریبه بود به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من و همسرم سالهاست با هم اختلاف داریم. به همین خاطر از زمستان سال گذشته تصمیم به جدایی گرفتیم. همسرم و فرزندانم به شهرستان رفته بودند و آنجا زندگی میکردند و من به تنهایی در خانه بودم و سر کار میرفتم.
مدتی قبل گوشی موبایلم خراب شده بود. به همین خاطر آن را پیش یک تعمیرکار بردم تا آن را درست کند. چون بهشدت احساس تنهایی میکردم با مرد تعمیرکار به نام بابک آشنا شدم و با او درد دل کردم. او پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد ما با هم تلفنی صحبت میکردیم اما من رابطه پنهانی با او را قبول ندارم و گمان میکنم فیلم سیاه را همسرم با استفاده از هوشمصنوعی تهیه کرده تا از من انتقام بگیرد»
با اظهارات زن جوان مرد تعمیرکار ردیابی و بازداشت شد .او نیز ادعا کرد فیلم سیاه متعلق به او نیست. به این ترتیب آنها به مرکز تشخیص هویت معرفی شدند و کارشناسان تشخیص هویت اعلام کردند فیلم سیاه حاصل هوش مصنوعی نیست و متعلق به این زن و مرد بوده است.
در دادگاه
با افشای رابطه سیاه آنها در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند. در این جلسه پیمان بار دیگر شکایتش را مطرح و به اتهام زنای محصنه برای همسرش اشدمجازات خواست. وقتی فرشته روبهروی قضات ایستاد گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم. به همین خاطر میخواستیم از هم جدا شویم. من درخواست مهریه را مطرح کرده بودم. اما چون یک مغازه به نامم بود شوهرم گفته بود باید مغازه را به نام او سند بزنم و حضانت فرزندانم را هم به او بسپارم تا حاضر به طلاق شود. پیمان و فرزندانم در مدت ۶ ماه در شهرستان ساکن بودند و من اصلا آنها را ندیده بودم. من و همسرم از هم طلاق عاطفی گرفته بودیم و هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. من اتهام زنای محصنه را قبول ندارم .»
سپس تعمیرکار موبایل به عنوان دومین متهم روبهروی قضات ایستاد و گفت: زن جوان برای تعمیر موبایلش به مغازهام آمد با من درددل کرد و این موضوع شروع آشنایی میان ما بود. او گفته بود از همسرش طلاق گرفته. من هم حرف او را باور کرده بودم و نمیدانستم شوهر دارد. من به او علاقمند بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. اما اتهام برقراری رابطه در حد زنا را قبول ندارم.»
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.