کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۱۴۸۰
تاریخ خبر:

اختلاف خونین با همسایه بر سر قبض برق

اختلاف خونین با همسایه بر سر قبض برق

متهم بعد از قتل با خریدو‌فروش خشاب و گوسفند امرار‌ معاش می‌کرد تا اینکه دستگیر شد

هفت صبح| اردیبهشت‌ماه سال 99 صدای شلیک گلوله با صدای جیغ‌های ممتد ناشی از وحشت در یکی از محله‌های پیشوای ورامین در هم آمیخت.در همین حین مرد میانسالی که در جریان تیراندازی همسایه‌اش مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود با قدم‌های لرزان، شش قدم راه رفت و بعد نقش بر زمین شد.

 

شاهدان ماجرا خیلی سریع او را به بیمارستان منتقل کردند و اقدامات درمانی برای نجات جانش آغاز شد اما علیرغم تلاش کادر درمان به دلیل اصابت گلوله مستقیما با قلب مرد میانسال؛‌ او جان خود را از دست داد.به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تیم‌جنایی به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی و همچنین تیم تشخیص هویت در سردخانه بیمارستان بالای سر جسد حاضر شده و تحقیقات جنایی برای رازگشایی از ماجرا کلید خورد.

 

 تحقیقات جنایی

تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که مقتول به نام شاهین در حمله مرد همسایه به نام عرفان، زخمی و به بیمارستان منتقل  شده بود که به دلیل شدت جراحات جان سپرد. جسد مقتول که با شلیک مستقیم گلوله به سینه‌اش از پا درآمده بود با دستور قضایی به پزشکی‌ قانونی منتقل شد و پلیس برای ردیابی عرفان  به تکاپو افتاد. ولی شواهد نشان می‌داد همسایه خشن همزمان با شلیک خونین به مکان نامعلومی گریخته است.

 

ردیابی در کوهدشت

در حالی که چندماه از این ماجرا گذشته بود ماموران رد عرفان را در کوهدشت یافتند و او را  در حالی بازداشت کردند که از او 99 فشنگ جنگی کشف شد. این مرد به درگیری با مرد همسایه اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت اما مدعی شد قصد کشتن مرد همسایه را نداشته و برای ترساندن او به رویش اسلحه کشیده است.عرفان در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. 

 

درخواست قصاص از سوی سه فرزند صغیر قربانی 

در این جلسه پدر قربانی که قیم سه نوه 8،3 و 12 ساله‌اش است  درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: متهم با تفنگ ساچمه‌ای  دست به شلیک  زد و سه نوه‌ام را یتیم کرد. من از خون پسرم گذشت نمی‌کنم و قصاص می‌خواهم. وقتی عرفان در جایگاه متهم ایستاد گفت: من و برادرم سال‌هاست در پیشوا ورامین صاحب یک ملک هستیم.

 

شاهین در همسایگی ما زندگی می‌کرد و سال‌ها بود او را می‌شناختیم. مدتی بود او از برق ملک ما استفاده می‌کرد و هرگز پول قبض را نمی داد. آخرین بار وقتی مبلغ قبض بالا آمد، سر همین موضوع با او درگیر شدیم. اما او قبول نمی‌کرد پول برق را بپردازد. به همین خاطر من وبرادرم  کابل‌های  برق را قطع کردیم تا شاید نتواند از آن استفاده کند. 

 

متهم ادامه داد: ما به  شاهین گفتیم دیگر اجازه ندارد از برق ملک ما استفاده کند. یک ماه و نیم بود که همین موضوع موجب درگیری میان ما شده بود. یک هفته قبل از کشته شدن شاهین یک نفر که کلاهی سیاه را  روی صورتش کشیده بود مقابل ملک ما آمد و با اسلحه شروع به تیراندازی به سمت من و برادرم کرد.اما گلوله‌ای به ما برخورد نکرد و معجزه‌آسا زنده ماندیم.

 

ولی من مطمئن بودم مردی که صورتش را  آن شب پوشانده بود، شاهین بوده که کینه ما را به دل گرفته بود و می‌خواست من و برادرم را بکشد، آخرین‌بار او را مقابل در دیدم که شروع به فحاشی کرد. من هم در اوج عصبانیت اسلحه ساچمه‌ای را برداشتم و برای ترساندن شاهین  مقابل خانه‌اش رفتم. من فقط یک تیر به سمت او شلیک کردم اما ناخواسته تیر به سینه او برخورد کرد و موجب مرگش شد. ولی من واقعاً قصد کشتن او را نداشتم و پشیمان هستم. 

 

متهم در ادامه گفت:«بعد از اینکه مرتکب قتل شدم خیلی ترسیده بودم و هر شب کابوس چوبه دار می دیدم. برای همین بار و بندیل را جمع کرده و به همراه خانواده‌ام به شهرستان رفتیم. آنجا زندگی مخفیانه‌ای آغاز کرده بودم. از قاچاقچیان اسلحه فشنگ جنگی می‌گرفتم و به مشتریان می‌فروختم اما در ازای آن گوسفند می‌گرفتم تا بتوانم از راه این معاملات زندگی‌ام را بگذرانم. اما خیلی سریع شناسایی و دستگیر شدم.»

 

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، وی را به قصاص  و به خاطر حمل 99 فشنگ جنگی به 2سال زندان محکوم کردند.

 

جلب رضایت

در حالی که این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و قطعی شده بود عرفان توانست رضایت اولیای‌دم را جلب کند و از قصاص رهایی یابد.وی از جنبه عمومی جرم از خود دفاع کرد.

 

در این جلسه عرفان بار دیگر به تشریح درگیری با مرد همسایه پرداخت. متهم گفت :آخرین‌بار همراه همسر و فرزندانم از میهمانی به خانه برمی‌گشتیم که با شاهین روبه‌رو شدیم. او شروع به فحاشی کرد و به من و زن و بچه‌ام فحش ناموسی داد. من  که کنترل اعصابم را از دست داده بودم، تفنگ ساچمه‌ای را برداشتم. می‌خواستم به پای او شلیک کنم اما او حرکت کرد و تیر ناخواسته با سینه‌اش برخورد کرد. من که ترسیده بودم فرار کردم و به کوهدشت رفتم. آنجا برای امرار معاشم از قاچاقچی‌ها فشنگ جنگی می‌خریدم  و آن را می‌فروختم و به جای آن گوسفند می‌گرفتم که بازداشت شدم.

 

متهم که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: باور کنید من از قتل مرد همسایه پشیمان هستم و با سختی زیاد توانستم رضایت اولیای‌دم را جلب کنم. حالا تقاضای بخشش دارم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا ازجنبه عمومی جرم وی را به زندان محکوم کنند.


 

کدخبر: ۵۷۱۴۸۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر