راز جنایت هولناک و جسد در بشکه آبی اسید برملا شد
مرد جوان که نقشه قتل دوستش را ماهرانه طراحی و اجرا کرده بود، فکرش را نمیکرد دستش برای بازپرس جنایی رو شود
هفت صبح| اوایل اردیبهشتماه امسال بود که گزارش کشف یک جسد در بشکه آبی حوالی لواسانات در صفحه حوادث منتشر شد و حالا با اعتراف قاتل، راز این جنایت هولناک برملا شده است. ماجرا از این قرار بود که 25اسفندماه سال 1402 مرد میانسالی با مراجعه به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران مفقود شدن ناگهانی پسر 27ساله خود به نام سینا را گزارش کرد.
به اینترتیب، با تشکیل پرونده در شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران مطابق دستورات بازپرس غلامحسین صادقزاده، تحقیقات برای یافتن ردی از فقدانی آغاز شد.برادر مرد جوان گمشده در نخستین تحقیقات به پلیس گفت: «بعد از گمشدن برادرم، یکی از دوستانش به نام میلاد با من تماس گرفت و گفت که سینا با او تماس گرفته و گفته که مرتکب قتل شده است. میلاد میگفت که سینا برای از بین بردن جسد از او کمک خواسته بود.»
با اطلاعاتی که برادر سینا در اختیار ماموران قرار داد، میلاد به دادسرا احضار شد و در اولین اظهارات خود گفت: «من و سینا حدود یک سال قبل در جریان یک معامله با هم آشنا شدیم. من در سایت دیوار موتورسیکلتی برای فروش گذاشته بودم که سینا آن را از من خرید و همین سبب شد که باب آشنایی بین ما باز شود و بعد با هم دوست شدیم تا اینکه چند روز قبل سینا با من تماس گرفت و گفت فردی را به قتل رسانده است.
میگفت برای دفن کردن جسد و همچنین از بینبردن مقدار زیادی مشروبات الکلی نیاز به کمک من دارد اما من به او گفتم نمیتوانم در مخفیکردن جسد به او کمک کنم. تنها برای امحای مشروبات به او کمک کردم. بعد که از هم جدا شدیم، او با من تماس گرفت و گفت به برادرم بگو من در حال فرار به کشور ترکیه هستم.»
فیلم دوربین مدار بسته
زمانی که بازپرس جنایی از میلاد پرسید چرا سینا موضوع فرارش به ترکیه را شخصا به برادرش اطلاع نداد و برای این کار از تو کمک خواست؛ او پاسخ قانع کنندهای نداشت.در ادامه تحقیقات مشخص شد فردای روزی که میلاد ادعا میکرد سینا به ترکیه رفته با کارت بانکی سینا تراکنش بانکی انجام شده و از یک مغازه پلاستیکفروشی خرید صورت گرفته است.
بررسی دوربینهای مداربسته در نزدیکی مغازه پلاستیکفروشی حکایت از این داشت که زن جوانی با کارت بانکی سینا یک بشکه 220لیتری خریداری کرده، سپس سوار خودروی امویام شده و از محل دور شده است.با بررسی پلاک خودرو، زن جوانی که مالک خودروی امویام بود، شناسایی شد و مشخص شد او دختر موردعلاقه میلاد است که اتفاقا در روز گمشدن سینا بیشتر از همیشه با میلاد تماس تلفنی داشته است.
زن جوان در توضیح علت استفاده از کارت بانکی سینا به ماموران پلیس گفت: «یک شب میلاد به من پیام داد و گفت که یکی از دوستانم را کشتهام و میخواهم برای سربهنیست کردن جسدش کمکم کنی. من آن شب حرفهایش را جدی نگرفتم و پیام را جواب ندادم؛ چون فکر کردم از این چالشهای اینستاگرامی است. روز بعد که او را دیدم، گفتم موضوع چیست که او خندید و گفت میخواستم ببینم تا کجا در کنارم میمانی.»
زن جوان در ادامه گفت: «آن روز میلاد پشت فرمان خودروی من نشست و گفت که باید برای یکی از مشتریان خود بشکهای خریداری کند؛ چون میلاد در کار خرید و فروش سموم گیاهی بود. بعد با هم به پلاستیکفروشی رفتیم. او ترافیک و کمبود جای پارک را بهانه کرد، از ماشین پیاده نشد و یک کارت بانکی به من داد و از من خواست بشکهای بخرم. بعد هم با هم به یک خانه مسکونی واقع در سهروردی رفتیم و از من خواست در ماشین منتظر باشم تا بشکه را به مشتریاش بدهد.»زن جوان آدرس خانه مسکونی را در اختیار ماموران قرار داد و مشخص شد که خانه مجردی سینا بوده است.
کشف جسد
در حالیکه تحقیقات برای یافتن حقیقت ادامه داشت، جسد مرد جوانی که در یک بشکه جاسازی شده و حوالی منطقه برگ جهان در نزدیکی جاده لواسان رها شده بود کشف شد. این در حالی بود که جسد با اسید سوخته شده بود. بررسیهای تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی حکایت از این داشت که این جسد متعلق به سیناست.
در حالیکه پازل معمای جنایت در حال تکمیل بود، میلاد همچنان منکر هرگونه ارتباط با جنایت بوده و ادعا میکرد سینا از او خواسته بشکهای بخرد.در همین حال پیامکی ارسال شده از خط موبایل میلاد برای فردی به نام حسن نیز پیدا شد که در آن نوشته بود: «بیل را خریدی؟»
به اینترتیب، دستور بازداشت حسن صادر شد و او نیز به انتقال جسد با همدستی میلاد اعتراف کرد و پرده از راز جنایت برداشت: «مدتی قبل میلاد که در جریان کاری با هم آشنا بودیم به من پیام داد و گفت فردی را به قتل رسانده و میخواهد جسدش را دفن کند.
او از من خواست با کمک همدیگر جسد را داخل یک بشکه قرار دهیم. آدرس خانه مقتول واقع در سهروردی را به من داد و وقتی به آنجا رسیدم با جسد دوست میلاد به نام سینا مواجه شدم که او را کشته و با اسید سوزانده بود. میلاد از من خواست بعد از انتقال بشکه حامل جسد به اطراف لواسان، بشکه را دفن کنم. برای همین کار هم از من خواسته بود یک بیل بخرم. من هم مطابق قرارمان جسد را با بشکه به اطراف لواسان بردم اما نتوانستم دفنش کنم.»
اعتراف به قتل
در حالی که میلاد، منکر هرگونه ارتباط با جنایت بود، رسیدگی به این پرونده تا روشنشدن ابعاد پنهان ماجرا در دستور کار بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.متهم ادعا میکرد که با دوستش مشروبات الکلی خوردهاند و سپس اقدام به مصرف موادمخدر کوکائین کردهاند و همین، باعث اُوردوز سینا شده و برای اینکه سناریوی قتل به گردنش نیفتد، جسد را داخل بشکهای پر از اسید گذاشته و با انتقال به محل کشف جسد سوخته، اقدام به آتشزدن آن کرده است.
این قاتل خونسرد و حرفهای در تمام دوران بازداشت فکر میکرد با توجه به اینکه جسد سوخته، علت مرگ قابل شناسایی نیست و به ادعاهایش اصرار داشت تا اینکه پزشکیقانونی در بررسی دقیق و سمشناسی از جسد سوخته متوجه شد که علت مرگ اُوردوز با مصرف موادمخدر و الکل نبوده است.
عامل جنایت سعی بر اثبات بیگناهی خود داشت تا اینکه 2روز قبل، از راز این جنایت پرده برداشت و اعتراف کرد سینا را بهخاطر اختلافات شخصی به قتل رسانده است. متهم در اعتراف خود، جزئیات دقیقی از انگیزه خود برای قتل رفیقش مطرح نکرد. رسیدگی به موضوع در دستور کار بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران قرار دارد.