پایان تلخ رویای مهاجرت برای دختر و پسر جوان
پسر جوان بعد از فرار به جنوب کشور با دختر مورد علاقهاش دستگیر شد
هفت صبح| مدتی قبل رسیدگی به ادعای فقدان مرد جوان از سوی پدر میانسال او در دستور کار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.این مرد در اظهارات ابتدایی خود گفت:«روز گذشته متوجه شدم پسرم از خانه فرار کرده است.او مقداری وسایل شخصیاش را برداشته و رفته،گوشی تلفن همراهش را هم پاسخ نمیدهد.
وقتی از روی نگرانی پیگیر موضوع از آشنایان شدم،تازه فهمیدم که پسرم وسیله نقلیهاش را هم به صورت قولنامهای فروخته و علاوه بر این مبلغی بالغ بر 300 میلیون تومان نیز از دوستان و آشنایان قرض گرفته، سپس به مکان نامعلومی رفته است.حالا من هم نگران سلامتی فرزندم هستم و هم نمیدانم در نبود او در حالی که این مبالغ سنگین را با خود برده چطور باید از پس قرض و بدهکاریهایی که بالا آورده بربیایم.»
رسیگی به این موضوع برای یافتن ردی از پسر 20 ساله به نام آرین ادامه داشت تا اینکه گزارش مشابهی به دست ماموران پلیس رسید.
گم شدن دختر جوان
با گذشت زمان کوتاهی از زمان ثبت گزارش گم شدن آرین زن جوانی هراسان و سراسیمه به پلیس آگاهی مراجعه کرده و گم شدن ناگهانی دختر 17 ساله خود به نام سوگل را گزارش کرد.این زن در اظهارات ابتدایی خود گفت:«عصر روز حادثه دخترم به بهانه خرید لوازم تحریر از خانه بیرون رفت.اما ساعتی گذشت و خبری از بازگشت او نشد که این موضوع باعث شد من به شدت مضطرب شوم و هر جایی که فکرش را میکردم دنبال او گشتم اما انگار آب شده و در زمین فرو رفته بود.»
با اطلاعاتی که مادر سوگل در اختیار کارآگاهان اداره چهارم قرار داد، ماموران به بررسی تماسهای اخیر او پرداخته و متوجه شدند که سوگل اخیرا با آرین در تماس بوده و ارتباط آنها نشان از آن داشت که با هم اقدام به فرار کرده بودند به دلیل اینکه گوشی تلفن همراهشان نیز همزمان خاموش شده بود.
ردزنی دختر و پسر
در ردیابیهای بعدی مشخص شد که پسر جوان چند روز بعد از ناپدید شدن همراه با دختر مورد علاقهاش از یک مغازه در یکی از شهرهای جنوب کشور خریدی انجام داده است.به این ترتیب ماموران سراغ آن مغازه رفته و در حالی که احتمال میرفت سوگل و آرین در همان حوالی ساکن شده باشند، ماموران در همان منطقه اقدام به تحقیق برای یافتن ردی از آنها کردند.
تا اینکه بالاخره فردی با دیدن عکس این زوج جوان به ماموران گفت:«من فقط یک بار این دختر و پسر را در حال صحبت با فردی به نام منصور دیدم که همه میدانند منصور به صورت قاچاقی مسافر به خارج از کشور میبرد.» ماموران پلیس در قدم بعدی اقدام به ردزنی منصور کرده و سرانجام او را پیدا کردند که او به ماموران گفت:
«چند وقت قبل پسر جوان به نام آرین سراغم آمد و تقاضا کرد که او را به همراه یک دختر جوان به خارج از کشور بفرستم.من هم مبلغ هزینه سفر را به او گفتم و قرار شد که آرین پول را تامین کرده و سراغم بیاید اما دیگر از او خبری نشد.تنها ردی هم که از او دارم این است که میدانم از فردی به نام هومن اتاقی را به صورت روزانه کرایه کرده بود.»
در قدم بعدی از تحقیقات ماموران رد هومن را زده و از این طریق موفق به پیدا کردن نشانی مخفیگاه آرین و سوگل شدند.به این ترتیب دختر و پسر جوان در اقدامی غافلگیرانه توسط کارآگاهان پلیس دستگیر شده و به پلیس آگاهی تهران منتقل شدند.
علت فرار چه بود؟
آرین در اولین اظهارات خود در برابر ماموران پلیس گفت:«من قصد اغفال سوگل را نداشتم و فقط به او علاقه پیدا کرده بودم اما میدانستم که خانوادههایمان به خاطر سن و سال هر دوی ما و همچنین نداشتن شرایط ازدواج هرگز با این امر موافقت نمیکنند.برای همین نقشه فرار کشیدیم تا بتوانیم مهاجرت کرده و خارج از کشور کار و زندگی کنیم.»
آرین در ادامه گفت:«مرد قاچاقبر از ما خواست به او دلار بدهیم و چند روزی طول کشید تا من بتوانم پولی را که تهیه کرده بودم به دلار تبدیل کنم.اما درست در همان موقع یک سارق دلارها را از من دزدید و من مستاصل شدم و دیگر نمیدانستم چه کنم.» بنابراین گزارش متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و رسیدگی به اتهام او در جریان رسیدگی و تحقیقات است.