قتل سبزی فروش دوره گرد به دست متهم ۱۶ ساله

هفت صبح| سوم اردیبهشت امسال رسیدگی به قتل هولناک پسر جوان 18 ساله‌ای که در جریان درگیری خیابانی در تقاطع مدرس ولیعصر با اصابت ضربه چاقو به گلویش جان باخته بود با اعلام از سوی ماموران کلانتری در دستور کار سالار صنعتگر بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.

در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد که مقتول بعد از اینکه هدف ضربه چاقو قرار گرفت توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان لقمان منتقل شد اما شدت ضربه وارد شده به حدی زیاد بود که ساعتی بعد او تسلیم مرگ شد. در اولین تحقیقات جنایی مشخص شد که مقتول به همراه دوستش با یک سبزی فروش دوره گرد درگیر شده بودند که این درگیری رنگ خون به خود گرفت.

شهادت شاهدان عینی

اولین افرادی که هدف تحقیقات جنایی قرار گرفتند شاهدان عینی ماجرا بودند که یکی از آنها در تشریح لحظه وقوع جنایت گفت:«متوجه نشدم درگیری دو جوان با سبزی فروش دوره گرد به چه علت آغاز شده بود اما وقتی دعوا بالا گرفت آنها با هم گلاویز شدند و در جریان درگیری فیزیکی ناگهان دوست مقتول چاقویی از جیبش بیرون کشید.او در حالی که خشمگین بود داشت با سرعت سمت مرد سبزی فروش می‌رفت که یکدفعه اشتباهی چاقو را در گلوی دوست خودش فرو کرد.» در حالی که این ادعا از سوی یکی از شاهدان به ثبت رسید شاهد دیگری اظهار داشت:«وقتی درگیری بالا گرفت هم مرد سبزی فروش چاقو داشت و هم دوست مقتول.سبزی فروش دوره گرد چاقو را پرتاب کرد که در گلوی مقتول فرو رفت.»

رسیدگی به موضوع در حالی ادامه پیدا کرد که اظهارات شهود در تضاد کامل با یکدیگر قرار دارد؛ دستور بازداشت دوست مقتول و همچنین مرد سبزی فروش دوره گرد صادر شد اما مرد سبزی فروش متواری شده و به مکان نامعلومی گریخته بود.

دستگیری دوست مقتول

تلاش برای یافتن ردی از او ادامه داشت اما دوست مقتول بازداشت شده و در اولین اظهارات خود ضمن انکار اتهام قتل دوستش در تشریح جزئیات جنایت گفت:«من و دوستم با مرد سبزی فروش شوخی کردیم و او که گمان کرد ما قصد تمسخر و دست انداختنش را داریم با ما کل کل را شروع کرد. یکدفعه درگیری بالا گرفت و همه چیز جدی شد.کار به فحاشی و کتک کاری کشید،که من یکدفعه دیدم مرد سبزی فروش چاقو کشیده است.نمی‌دانم چه شد که بحث آنها جدی شد و گمان می‌کنم از قبل هم با یکدیگر اختلافاتی داشتند.وقتی جوان دستفروش به ما حمله کرد، من هم برای دفاع از خودم و دوستم چاقویی از جیبم بیرون آوردم اما ضربه‌ای با آن به کسی نزدم.دوستم با اصابت ضربه چاقویی که جوان سبزی فروش وارد کرد به قتل رسید و من در این حادثه بی‌گناهم.»

این پسر جوان در ادامه گفت:«من هیچ وقت چاقو همراهم نمی‌بردم و آن روز هم دست خالی بودم. قبل از روز حادثه از دوستم خبر نداشتم  چون مدتی قهر بودیم و از او بی‌خبر بودم.بعد از اینکه آشتی کردیم اولین بار بود که او را می‌دیدم و این مدت بی‌خبری باعث شد که زیاد در جریان کارهای او نباشم.»

متهم در ادامه در مورد علت قهر با رفیق خود اینطور توضیح داد:«من پیک موتوری هستم اما چند وقت قبل همین دوستم که به قتل رسیده به من پیشنهاد داد که با هم سرقت و گوشی قاپی کنیم.من هم به خاطر اینکه پولی به جیب بزنم وسوسه شدم و قبول کردم اما ما در همان سرقت‌های اولیه لو رفتیم و پلیس دستگیرمان کرد.وقتی به دام افتادیم دوستم همه کاسه کوزه‌ها را سر من شکست و مجبور شدم برای جلب رضایت شاکی خودم به تنهایی هزینه ردمال را بپردازم.همین باعث شد که از دوستم ناراحت بوده و میان ما شکرآب شود.تا اینکه او دوباره سراغم آمد و من هم او را بخشیدم.»

در حالی که متهم بازداشت شده منکر اتهام قتل بود، تلاش کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از جوان سبزی فروش ادامه پیدا کرد.

بالاخره بعد از انجام تحقیقات روز گذشته متهم اصلی پرونده در مخفیگاه خود یعنی خانه پدری‌اش واقع در جنوب تهران آفتابی شده و در حالی که ماموران این خانه را تحت نظر داشتند خیلی سریع این متهم را شناسایی و دستگیر کردند.

به این ترتیب تحقیقات از متهم آغاز شد و او در نخستین برخورد با ماموران جنایی به قتل اقرار کرد و جزئیات ماجرا را شرح داد.

در ادامه این گزارش گفت‌وگوی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.

گفت‌وگو با متهم

چند سال داری؟

16 سال.

مقتول را از قبل می‌شناختی؟

بله قبلا هم یک بار با او درگیر شده بودم.

درگیری شما به چه علت بود؟

با هم چشم در چشم شدیم و من به او گفتم چرا نگاه می‌کنی؟ او هم با من دست به یقه شد.اما چند رهگذر از راه رسیدند و ما را از همدیگر جدا کردند.آن دفعه با پادرمیانی دیگران دعوای بین ما تمام شد و مقتول راهش را کشید و رفت.

برای همین دعوا بود که از او کینه به دل گرفتی؟

نه من اصلا از او کینه‌ای به دل نداشتم.من همیشه در همان محل بساط سبزی داشتم و به فکر کسب روزی بودم.کاری با کار کسی نداشتم و دلم نمی‌خواست به دردسر بیفتم.

پس چرا دوباره با او درگیر شدی؟

بعد از بار اول که با هم دست به یقه شدیم او هر بار من را می‌دید به من متلک می‌انداخت و کفرم را بالا می‌آورد.روز حادثه هم دوباره من را مسخره کرد و من خونم به جوش آمد.برای همین باز هم با او درگیر شدم.یکدفعه دیدم که دوستش چاقو کشید.من هم ترسیدم و چاقویی را که با آن بند سبزی‌ها را می‌بریدم برداشتم و از ترسم به او ضربه‌ای زدم تا آسیبی به من نزند.

بعد از قتل کجا رفتی؟

در خانه دوستان و اقوام آواره بودم.وقتی فکر می‌کردم آب‌ها از آسیاب افتاده به خانه‌مان برگشتم که دستگیر شدم.

بنابراین گزارش با توجه به اینکه متهم زیر 18 سال سن دارد، رسیدگی به پرونده در صلاحیت دادسرای اطفال بوده و ادامه روند رسیدگی در مرجع قضایی مربوطه ادامه پیدا خواهد کرد.