کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۶۷۴۵
تاریخ خبر:

افشای راز قتل مرد گمشده با کشف جسد در بشکه آبی

افشای راز قتل مرد گمشده با کشف جسد در بشکه آبی

پیامکی با مضمون خرید یک بیل، راز جنایت علیه مرد جوان گم‌شده را برملا کرد

هفت صبح| 25 اسفند سال 1402 مرد میانسالی با مراجعه به اداره چهارم پلیس‌آگاهی تهران مفقود شدن ناگهانی پسر 27 ساله خود به نام سینا را گزارش کرد.

 

به‌این ترتیب، با تشکیل پرونده در شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران مطابق دستورات بازپرس غلامحسین صادق‌زاده، تحقیقات برای یافتن ردی از فقدانی آغاز شد.

 

برادر مرد جوان گم‌شده در نخستین تحقیقات به پلیس گفت: «بعد از گم‌شدن برادرم یکی از دوستانش به نام میلاد با من تماس گرفت و گفت که سینا با او تماس گرفته و گفته که مرتکب قتل شده است. میلاد گفت که سینا برای از بین‌بردن جسد از او کمک خواسته بود.»

 

با اطلاعاتی که برادر سینا در اختیار ماموران قرار داد،‌ میلاد به دادسرا احضار شد و در اولین اظهارات خود گفت: «من و سینا حدود یک سال قبل در جریان یک معامله با هم آشنا شدیم. من در سایت دیوار موتورسیکلتی برای فروش گذاشته بودم که سینا آن را از من خرید و همین سبب شد که باب آشنایی بین ما باز شود و بعد با هم دوست شدیم. تا این‌که چندروز قبل سینا با من تماس گرفت و گفت فردی را به قتل رسانده است. می‌گفت برای دفن‌کردن جسد و همچنین از بین بردن مقدار زیادی مشروبات الکلی نیاز به کمک من دارد اما من به او گفتم نمی‌توانم در مخفی کردن جسد به او کمک کنم. تنها برای امحای مشروبات به او کمک کردم. بعد که از هم جدا شدیم، با من تماس گرفت و گفت به برادرم بگو من در حال فرار به کشور ترکیه هستم.»

   

فیلم دوربین مداربسته

 

زمانی که بازپرس جنایی از میلاد پرسید چرا سینا موضوع فرارش به ترکیه را شخصا به برادرش اطلاع نداد و برای این کار از تو کمک خواست؛‌ او پاسخ قانع‌کننده‌ای نداشت.

 

در ادامه تحقیقات مشخص شد فردای روزی که میلاد ادعا می‌کرد سینا به ترکیه رفته با کارت بانکی سینا تراکنش بانکی انجام شده و از یک مغازه پلاستیک‌فروشی، خرید صورت گرفته است.

 

بررسی دوربین‌های مدار بسته در نزدیکی مغازه پلاستیک فروشی حکایت از این داشت که زن جوانی با کارت بانکی سینا یک بشکه 220 لیتری خریداری کرده، سپس سوار خودروی ام‌وی‌ام شده و از محل دور شده است. با بررسی پلاک خودرو، زن جوان که مالک خودروی ام‌وی‌ام بود، شناسایی شد و مشخص شد او دختر موردعلاقه میلاد بوده که اتفاقا در روز گم‌شدن سینا بیش از همیشه با میلاد تماس تلفنی داشته است.

 

زن جوان در توضیح علت استفاده از کارت بانکی سینا به ماموران پلیس گفت: «یک شب میلاد به من پیام داد و گفت من یکی از دوستانم را کشته‌ام و می‌خواهم برای سر به نیست‌کردن جسدش کمکم کنی. من آن شب حرف‌هایش را جدی نگرفتم و پیام را جواب ندادم؛ چون فکر کردم از این چالش‌های اینستاگرامی است. روز بعد که او را دیدم، گفتم موضوع چیست که او خندید و گفت می‌خواستم ببینم تا کجا در کنارم می‌مانی.»

 

زن جوان در ادامه گفت: «آن روز میلاد پشت فرمان خودروی من نشست و می‌گفت باید برای یکی از مشتریان خود بشکه‌ای خریداری کند؛ چون میلاد در کار خریدوفروش سموم گیاهی بود. بعد با هم به پلاستیک‌فروشی رفتیم و میلاد، ترافیک و کمبود جای پارک را بهانه کرد و از ماشین پیاده نشد. کارت بانکی را به من داد و از من خواست بشکه‌ای بخرم. بعد با هم به یک خانه مسکونی واقع در سهروردی رفتیم و میلاد از من خواست در ماشین منتظر باشم تا بشکه را به مشتری اش بدهد.» زن جوان آدرس خانه مسکونی را در اختیار ماموران قرار داد و مشخص شد که خانه مجردی سینا بوده است.

  

کشف جسد

 

هنگامی‌‌که تحقیقات برای یافتن حقیقت ادامه داشت، جسد مرد جوانی که در یک بشکه جاسازی شده و حوالی منطقه برگ‌جهان در نزدیکی جاده لواسان رها شده بود، کشف شد. درحالی‌که جسد با اسید سوخته بود. بررسی‌های تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی حکایت از این داشت که این جسد متعلق به سینا است.

 

درحالی‌که پازل معمای جنایت در حال تکمیل بود، میلاد همچنان منکر هرگونه ارتباط با جنایت بوده و ادعا می‌کرد سینا از او خواسته بود، بشکه‌ای بخرد.

 

در همین حال پیامکی ارسال شده از خط موبایل میلاد برای فردی به نام حسن نیز پیدا شد که در آن نوشته بود: «بیل را خریدی؟»

 

به این ترتیب دستور بازداشت حسن صادر شد و او نیز به انتقال جسد با هم‌دستی میلاد اعتراف کرد و پرده از راز جنایت برداشت: «مدتی قبل میلاد که در جریان کاری با هم آشنا بودیم، به من پیام داد و گفت، فردی را به قتل رسانده و می‌خواهد جسدش را دفن کند. او از من خواست با کمک همدیگر جسد را داخل یک بشکه قرار دهیم. آدرس خانه مقتول واقع در سهروردی را به من داد و وقتی به آن‌جا رسیدم با جسد دوست میلاد به نام سینا مواجه شدم که او را کشته و با اسید سوزانده بود. میلاد از من خواست بعد از انتقال بشکه حامل جسد به اطراف لواسان، بشکه را دفن کنم. برای همین کار هم از من خواسته بود یک بیل بخرم. من هم مطابق قرارمان جسد را با بشکه به اطراف لواسان بردم اما نتوانستم دفنش کنم.» همچنان که میلاد منکر هرگونه ارتباط با جنایت است، رسیدگی به پرونده تا روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در دستور کار بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفته است.

 

 

کدخبر: ۵۵۶۷۴۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر