قتل شوهر با همدستی دوست صمیمی
مادر قاتل در تماس با پلیس راز جنایت دخترش را فاش کرد.
روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| ظهر روز یکشنبه اول بهمن ماه امسال زن میانسالی در تماس با مرکز فوریتهای پلیس 110 در حالی که بریده بریده صحبت میکرد و به شدت مضطرب به نظر میرسید، ادعای عجیبی را مطرح ساخت. این زن به اپراتور پاسخگو گفت:«چند دقیقه قبل دخترم با من تماس گرفت و گفت که شوهرش را کشته است.
او میگفت با همدستی دوستش دست به این جنایت زده است و بعد از قتل جسد را به حمام خانهشان بردهاند. میگفت میخواستند با کمک همدیگر جسد را مثله کنند اما از پس انجام این کار برنیامدهاند و از من خواست به خانهشان بروم تا برای سر به نیست کردن جسد راهی پیدا کنیم.»
این زن در ادامه گفت:«من در ابتدا گمان میکردم که دخترم میخواهد با من شوخی کند اما چند دقیقهای که گذشت متوجه شدم صحبتهای او کاملا جدی است. برای همین تصمیم گرفتم با پلیس تماس بگیرم و موضوع را در میان بگذارم. اما هنوز خودم به خانه دخترم نرفتهام و جزئیاتی از ماجرا نمیدانم.»
این زن در ادامه آدرس خانه دخترش واقع در اتوبان نواب را در اختیار ماموران پلیس قرار داد و به این ترتیب تیمی از ماموران کلانتری برای بررسی این ادعا به خانه زن جوان مراجعه کرده و در حمام خانه این زن جسد غرق در خون شوهرش را کشف کردند.
به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار محمدجواد شفیعی بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت و تیم جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل وقوع جنایت حاضر شدند. این در حالی بود که متهم به قتل و همدستش در محل وقوع قتل حضور داشته و توسط ماموران جنایی بازداشت شدند.
کشف جسد مرد با 12 ضربه چاقو
جسد مرد جوان که با 12 ضربه چاقو از پا در آمده بود در حمام خانه لای کیسههای زباله قرار داده شده بود. در حالی که تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی اولین تحقیقات را روی جسد متوفی آغاز کرده بودند متهمان در همان محل وقوع قتل به ارتکاب جنایت اقرار کردند.
سپس به دستور بازپرس جنایی جسد برای انجام معاینات و آزمایشهای لازم به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد. متهمان پرونده نیز برای انجام تحقیقات لازم به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند.در ادامه این گزارش گفتوگوی خبرنگار ما با متهم اصلی پرونده را بخوانید.
شوهرم بداخلاق بود کشتمش
چند سال داری؟
33 سال.
چند سال بود که با مقتول ازدواج کرده بودی؟
حدود 6سالی از ازدواج ما میگذشت.
فرزند داری؟
بله یک پسر خردسال دارم.
چطور شد که تصمیم گرفتی نقشه قتل شوهرت را عملی کنی؟
شوهرم خیلی بداخلاق بود و بدرفتاریهایش امان من را بریده بود. برای همین میخواستم او را سر به نیست کنم و به همه بگویم یک روز خانه را ترک کرد و برای همیشه رفت.
چه شد که دوستت قبول کرد در انجام این نقشه تو را همراهی کند؟
چند ماهی میشد که دوستم در خانه ما زندگی میکرد. او از شهرستان به تهران مهاجرت کرده بود و از من خواسته بود تا زمانی که خانه پیدا کند در منزل ما بماند. در این مدت او شاهد بدرفتاریهای شوهرم بود و به چشمش میدید که شوهرم با تحقیر کردن من چه زجری به من میدهد. برای همین وقتی نقشه را به او گفتم قبول کرد که کمکم کند.از همه اینها گذشته شوهرم حق من و دوستم را از کارمان نداده بود.
ماجرای کار چه بود؟
چند ماه پیش با پیشنهاد یکی از دوستان مشترک با شوهرم، وارد کار خرید و فروش رمز ارز شدیم و درآمد خوبی به دست آوردیم.در همین زمان بود که دوستم که در شهرستان زندگی میکرد به خانه ما آمد و وقتی متوجه نوع کار ما شد پیشنهاد شراکت داد و شوهرم قبول کرد.
وقتی کارمان خوب پیش رفت و درآمد خوبی به دست آوردیم از شوهرم خواستم تا سهم من و دوستم را جداگانه حساب کند اما او قبول نکرد، اصرار ما فایدهای نداشت. برای همین من و دوستم با هم تصمیم گرفتیم او را از سر راهمان برداریم.
از روز حادثه بگو.چطور شوهرت را کشتی؟
در حالی که داشت تلویزیون تماشا میکرد، ناغافل به او حمله کردم و با چاقو به جانش افتادم. ضربات چاقو را به او وارد میکردم و دوستم هم با چاقوی دیگر در کنار من بود و چند ضربه به شوهرم زد تا نتواند مقاومت کند.
بعد میخواستی چه کنی؟
قرار بود جسد را داخل حمام خانهمان مثله کنیم و داخل کیسه زباله بریزیم و بقایای جسد را در قسمتهای مختلف شهر بیندازیم اما وقتی جسد را به داخل حمام بردیم فهمیدیم که از پس تکهتکه کردن آن برنمیآییم. همین باعث شد نقشهمان آنطور که فکرش را میکردیم پیش نرود.
فکر میکردی مادرت راز این جنایت را فاش کند؟
نه اصلا! فکر میکردم هرطور شده کمکم میکند تا از شر آن جسد خلاص شوم.
بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران در جریان تحقیقات قرار دارد