سوزاندن همسر در آتش خشم و کینه
دختر 12 ساله قاتل و مقتول راز آتش زدن مادر را جلوی چشمانش فاش کرد.
روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| 24 دی ماه سال 1401 رسیدگی به مرگ مشکوک زن جوانی به نام ناهید با اعلام از سوی کادر درمان بیمارستان مهر در دستور کار بازپرس جنایی قرار گرفت.در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که این زن جوان از حدود 10 روز قبل از فوت در حالی که به شدت سوخته بود به بیمارستان منتقل و به رغم تلاش کادر درمان به دلیل شدت سوختگی در نهایت تسلیم مرگ شد.
همچنین تحقیقات حکایت از آن داشت که ناهید تا دو روز بعد از انتقال به بیمارستان با اینکه توانایی صحبت کردن داشت اما در مورد علت سوختگی شدید خود چیزی نگفته بود و فقط به آرامی اشک میریخت.بعد از حدود 2 روز از انتقال او به بیمارستان قدرت تکلم خود را از دست داد و در حالی که نوع سوختگیهای او فرضیه سوزانده شدن عمدی را برای پزشکان پررنگ کرده بود، در نهایت راز علت سوختن زن جوان سر به مهر باقی ماند.
ادعای دروغین همسر
به دستور بازپرس جنایی جسد برای بررسیهای دقیق و انجام معاینات و آزمایشهای لازم به پزشکی قانونی منتقل شد.سپس همسر ناهید که او را به بیمارستان رسانده بود تحت بازجویی قرار گرفت و در نخستین اظهارات خود ادعا کرد که روز حادثه همسرش کنار بخاری نشسته بوده که ناگهان بخاری گر میگیرد و سبب سوختن ناهید میشود.
این ادعا در حالی مطرح شده بود که در بررسیهای بعدی مشخص شد هیچگونه آثار سوختگی در منزل زن جوان دیده نشده و همچنین بخاری خانه صحیح و سالم بود!بنابراین شوهر قربانی بار دیگر تحت تحقیقات قرار گرفت و این بار ادعای تازهای را مطرح کرده و گفت:
«همسرم بیماری روحی داشت.مدتی بود که افسردگی گرفته بود و میگفت که هیچ چیز خوشحالش نمیکند.شب حادثه من در خانه نبودم که او خودش را به آتش کشیده بود و میخواست با خودسوزی به زندگی خودش پایان دهد.زمانی که متوجه این حادثه شدم فورا همسرم را به بیمارستان رساندم اما شدت سوختگی او به حدی بود که نتوانستیم او را نجات دهیم.»
بررسی ادعای جدید متهم نیز نشان میداد که شب حادثه او در خانهشان واقع در خیابان انقلاب حضور داشته است.همین ضد و نقیض گوییهای شوهر ناهید کافی بود که ماموران به او شک کرده و دستور بازداشت او صادر شد.
دختر 12 ساله راز مرگ مادر را فاش کرد
در حالی که مرد جوان دستبند به دست راهی بازداشتگاه شد تا راز ماجرا مشخص شود؛ دختر 12 ساله مقتول با مراجعه به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران پرده از راز جنایت پدرش برداشت و گفت که پدرش مقابل چشمان او مادرش را به آتش کشیده است.
این دختر نوجوان در حالی که حال روحی به شدت نامساعدی داشت گفت:«روز حادثه خواهر 20 ساله من هنوز از دانشگاه به خانه نیامده بود و من با پدر و مادرم در خانه تنها بودم.پدر و مادرم از ساعتی قبل با هم جر و بحث میکردند.گاهی سر هم فریاد میزدند و فحاشی میکردند باز کمی آرام میشدند و دوباره چند دقیقه بعد صدایشان بالا میرفت.
در همین حین پدرم ناگهان به شدت عصبانی شد و از خانه بیرون رفت.دو سه دقیقه بعد او با یک دبه بنزین به خانه برگشت و آن را روی مادرم پاشید و فندک زد.یکدفعه مادرم جلوی چشمم گر گرفت.من جیغ میزدم و سریع از خانه بیرون دویدم و در راه پلهها گریه میکردم و کمک میخواستم.همان موقع پدرم با عصبانیت من را داخل خانه کشید.
بعد آتش را با یک پتو خاموش کرد و مادرم را به بیمارستان برد.»این دختر 12 ساله در ادامه گفت:«در تمام این روزها با پدرم در خانه بودم و از ترسم جرات نمیکردم به کسی چیزی بگویم.اما حالا که فهمیدم او بازداشت شده و بدون اجازه پلیس نمیتواند از زندان خارج شود تصمیم گرفتم به خاطر مادرم حقیقت را بگویم.»
متهم وقتی متوجه شد که دخترش راز جنایت هولناک او را فاش کرده است، بالاخره لب به اعتراف گشود و به آتش افروزی عمدی مرگبار خود اعتراف کرد.در همین حال کارشناسان پزشکی قانونی نیز تایید کردند که سوختگی ناهید بر اثر سوزانده شدن عمدی منجر به مرگ او شده است.به این ترتیب با طی روال قانونی پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم پای میز محاکمه رفت.
پدرم را قصاص کنید!
در ابتدای جلسه رسیدگی مادر ناهید به عنوان یکی از اولیای دم تقاضای قصاص متهم را کرد سپس دختران متهم به عنوان دو ولی دم بعدی نیز تقاضای قصاص کردند.دختر بزرگ ناهید خطاب به قاضی گفت:«دعواهای پدر و مادرم تمامی نداشت.بر سر هر موضوعی به جان هم میافتادند.
از حرف و حدیثهای فامیلی بگیر تا اختلاف نظر در مورد خرج و مخارج و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید.آنها با لجبازیهایشان اوضاع زندگی را برای من و خواهرم متشنج کرده بودند و هر قدر از آنها خواهش میکردیم که دست از این دعواها بردارند گوششان بدهکار نبود.»دختر متهم در حالی که به گریه افتاده بود ادامه داد:
«آخر سر هم پدرم به فجیعترین شکل خشمش را خالی کرد و انتقام گرفت.وقتی فکرش را میکنم که خواهرم شاهد چه صحنه وحشتناکی بوده قلبم درد میگیرد.باورش برایم سخت است که اینقدر بدبخت شده باشیم اما حالا که مادرمان راهی خاک سرد گورستان شده دلم نمیخواهد دیگر پدرم هم به خانه برگردد.برای همین من و خواهرم به هیچ عنوان از قصاص پدرمان گذشت نمیکنیم.»
سپس نوبت به متهم شد که برای دفاع از خود در جایگاه دفاع حاضر شود.او گفت:«روز حادثه من و ناهید با هم بحثمان شده بود و جر و بحث ما از همین بحثهای زن و شوهری بود که بر سر هیچ و پوچ شروع میشود اما در نهایت هر دو طرف خشمگین میشوند!
اصلا نمیدانم تا آن حد عصبانی بودم اما واقعا قصد آتشافروزی در خانه و در مقابل چشم فرزندم را نداشتم.به هیچ وجه نمیخواستم همسرم را آتش بزنم چه برسد به اینکه او را بکشم.من فقط برای ترساندنش و برای اینکه دیگر بحث را ادامه ندهد بنزین را آوردم و روی او پاشیدم اما چون اجاق گاز خانه روشن بود ناگهان ناهید آتش گرفت.
من بلافاصله سعی کردم دخترم را آرام کنم و آتش را خاموش کنم که در همین حین دستان خودم هم سوخت.من قصد کشتن همسرم را نداشتم و از فرزندانم و مادر ناهید تقاضای بخشش دارم.» به این ترتیب ختم جلسه دادرسی اعلام شده و قضات برای صدور رای وارد شور شدند.