کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۱۶۵۹
تاریخ خبر:

مهاجرت، نان در غربت

مهاجرت، نان در غربت

مهاجران در سه کشور کانادا، فرانسه و چین با واقعیت‌هایی متفاوت روبه‌رو هستند؛ از فرصت‌های طلایی و درآمدهای بالا تا چالش‌های زبانی، تبعیض پنهان و شکاف درآمدی‌

هفت صبح|    مهاجرت کاری، قرن‌هاست که در جست‌وجوی نان و امنیت، انسان‌ها را از مرزها عبور داده است؛ اما در دنیای امروز که پیچیدگی‌های اقتصادی، تفاوت‌های فرهنگی و تبعیض‌های ساختاری چهره کار را دگرگون کرده‌اند، تجربه مهاجران از اشتغال، دیگر یکسان و یک‌دست نیست.

 

این گزارش، با نگاهی مقایسه‌ای به سه کشور کانادا، فرانسه و چین، به عنوان ۳ نمونه موفق اقتصادی از سه قاره متفاوت جهان، روایتگر تجربه‌های متفاوت مهاجران در بازار کار جهانی است؛ جایی که معادله‌ ساده‌ «کار مساوی با درآمد و آسایش» به‌سادگی برقرار نمی‌شود و هر سرزمین، غربت را با رنگی خاص ترسیم می‌کند.

 

 کانادا: سرزمین فرصت با دروازه‌های نیمه‌باز

کانادا برای بسیاری از مهاجران، تصویر یک رویای زمینی است: کشوری با نظام سلامت پیشرفته، اقتصاد پایدار و قانونی‌ترین مسیرهای مهاجرت. بازار کار پویا در حوزه‌هایی چون فناوری، بهداشت و مهندسی، کانادا را به مقصدی محبوب بدل کرده است؛ به‌ویژه در کلانشهرهایی مانند تورنتو و ونکوور. اما این رویا، برای همه با واقعیت هم‌سطح نیست. مهاجران تازه‌وارد، به‌رغم تحصیلات عالی، با دشواری‌هایی نظیر به‌رسمیت ‌شناخته ‌نشدن مدارک خارجی، فقدان تجربه کاری کانادایی و نیاز به تسلط بر زبان مواجه‌اند.

 

در استان فرانسوی‌زبان کبک، این دشواری با الزامات زبانی دوچندان می‌شود. بر اساس داده‌های رسمی، میانگین درآمد مهاجران در کانادا حدود ۴۰۹۷ دلار در ماه است، درحالی‌که متوسط درآمد ملی به ۶۲۵۰ دلار می‌رسد. مهاجران موقت یا تازه‌وارد حتی درآمدی کمتر از این نیز دارند. با وجود این، سطحی از درآمد نزدیک به ۳۰۰۰ دلار در ماه برای یک زندگی متوسط با احتساب اجاره‌بهای مسکن، کافی است و برای مهاجران دارای مدرک لیسانس یا بالاتر قابل دستیابی است. 

 

   فرانسه: قاره‌ای از تضادها و چالش‌های طبقاتی

فرانسه، با قوانین سخت‌گیرانه کار، بیمه‌های اجتماعی گسترده و حمایت‌های دولتی، از منظر قانونی پناهگاهِ طبقه کارگر است‌ اما گزارش‌های اروپایی نشان می‌دهند که شرایط واقعی کار در این کشور، به‌ویژه از نظر ایمنی و سلامت، ضعیف‌تر از بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی است.

 

برای مهاجران، این شرایط با پیچیدگی‌های مضاعفی همراه است: بروکراسی سنگین، نیاز به تسلط بر زبان فرانسه، کمبود مسکن و گاه تبعیض‌های ساختاری. با این حال، مشاغل تخصصی، از فناوری اطلاعات گرفته تا سلامت و مهندسی، برای مهاجران ماهر، دریچه‌های امید را باقی گذاشته‌اند. درآمد مهاجران در فرانسه، بسته به نوع شغل، می‌تواند به ۲۹۹۸ یورو در ماه برسد، رقمی که با درآمد خالص ملی یعنی ۲۴۳۳ یورو هم‌سطح یا حتی بالاتر است.

 

از سوی دیگر، برای داشتن یک زندگی متوسط در پاریس یا دیگر شهرهای اصلی، درآمدی بین ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ یورو در ماه لازم است؛ رقمی که برای مهاجران کم‌درآمد، به‌ویژه در بخش خدمات، گاه دست‌نیافتنی و خیلی دور است. فرانسه، اگرچه دروازه‌های قانونی فراوانی به روی مهاجران دارد‌ اما تجربه زیسته آن‌ها گاه از خستگی، فشار و ناهمسانی طبقاتی لبریز است.

 

  چین: رشد اقتصادی و واقعیت‌های چندلایه فرهنگی

در نگاه اول، چین ممکن است مقصدی غیرمنتظره برای مهاجرت کاری باشد  اما در دهه گذشته، این کشور با اقتصاد در حال رشد و تقاضای شدید برای مهارت‌های تخصصی، میزبان هزاران مهاجر شاغل شده است. مهاجران در چین اغلب در مشاغل تخصصی مانند تدریس زبان انگلیسی، فناوری اطلاعات، مهندسی و مدیریت فعال‌اند. با درآمد ماهانه‌ای بین ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار یوان، معادل ۱۴۰۰ تا ۲۸۰۰ دلار، آن‌ها اغلب بالاتر از متوسط محلی که حدود ۳۵۰ دلار است، حقوق می‌گیرند.

 

هزینه زندگی در شهرهای بزرگی مانند شانگهای یا پکن نیز بین ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ دلار در ماه برآورد می‌شود‌ که مهاجران متخصص به‌راحتی از پس آن برمی‌آیند. اما در پسِ این اعداد، چالش‌های قابل‌توجهی نهفته‌اند: تفاوت‌های فرهنگی، نبود آشنایی با زبان ماندارین، استرس محیط کاری چندفرهنگی و محدودیت‌های قانونی و سانسور و خفقان دولتی برای برخی فعالیت‌ها و آزادی‌های اجتماعی. این عوامل، گرچه مانع ورود نیستند‌ اما زیستن را دشوار می‌کنند. چین برای مهاجران، سرزمین فرصت است‌ اما نه همیشه همراه با آرامش.

 

  غربت و معادله معیشت

کار کردن در سرزمین بیگانه، اگرچه با سودای زندگی بهتر آغاز می‌شود اما واقعیت آن در هر کشور، با چهره‌ای متفاوت بروز می‌کند. در نهایت، درآمد کافی تنها بخشی از ماجراست؛ کیفیت زندگی، امنیت شغلی و احساس تعلق، همان چیزهایی‌اند که در نمودارهای آماری جایی ندارند اما سرنوشت مهاجران را رقم می‌زنند.

 

به ویژه اینکه مهاجران دو وزنه اصلی خود را برای قدم برداشتن روی زمین از دست می‌دهند؛ زبان مادری و روابط اجتماعی. این‌ها هزینه‌هایی است که به طور مستقیم بر روح و جان آدمی وارد می‌آید و باید آن را در محاسبات مهاجرت دخیل کرد.

 

آخرین تحولاتجهانرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۱۶۵۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر