آفریقا در محاصره خاموش

در سایه تمرکز جهانی بر خاورمیانه، اوکراین و تایوان، چین با اعطای وامهای کلان، توسعه زیرساختها و تسلط بر منابع حیاتی، آینده آفریقا را در راستای اهداف ژئوپلیتیکی خود بازطراحی میکند
هفت صبح| قاره آفریقا با آنکه سرشار از منابع طبیعی است و مردمانی تابآور دارد، به جبههای خاموش در رقابت قدرتهای بزرگ بدل شده است؛ جبههای که در هیاهوی جنگ اوکراین، بحران تایوان و تحولات خاورمیانه، کمتر به چشم میآید اما در عمل به میدان آزمایش یک الگوی جهانی جدید تبدیل شده است.
چین تحت رهبری حزب کمونیست با بهرهگیری از وامهای بدون شرط، پروژههای زیربنایی عظیم و تسلط تدریجی بر مواد معدنی حیاتی، نهفقط آینده آفریقا که آینده نظم جهانی را بازتعریف میکند؛ الگویی که با جانشینی وابستگی به جای حاکمیت ملی، زنگ خطر را برای کشورهای دیگر نیز به صدا درآورده است. کشورهای دموکراتیک برای مقابله با این روند باید شراکتهایی برابر و بادوام با کشورهای آفریقایی تعریف کنند و با عبرتگیری از گذشته، اشتباهات پیشین را تکرار نکنند.
درک استیلای امروز چین، بدون شناخت زخمهای تاریخی قاره آفریقا ممکن نیست؛ از دوران استعمار که قدرتهای اروپایی مرزهای ساختگی کشیدند و منابع را تاراج کردند، تا دهههای پس از استقلال در دهه ۱۹۶۰ که دخالت قدرتهای خارجی، بهویژه در دوران جنگ سرد، باعث تقویت دیکتاتوریها و تضعیف نهادهای دموکراتیک شد.
ایالات متحده برای مقابله با نفوذ شوروی از چهرههایی چون موبوتو سسه سکو در زئیر (کنگوی امروزی) و زیادباره در سومالی حمایت کرد و مسیر دموکراسی را سد کرد. بحران بدهی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ که با سیاستهای ریاضتی صندوق بینالمللی پول نیز تشدید شد، اقتصاد کشورهای آفریقایی را فلج کرد. در دهههای بعد نیز، بهرغم فجایعی چون نسلکشی رواندا، کمکهای غربی کاهش یافت و آفریقا به حاشیه رانده شد.
این خلأ، فرصت طلایی برای چین فراهم کرد تا در سال ۲۰۰۰ با تشکیل مجمع همکاری چین و آفریقا، حضور خود را نهادینه کند. پکن از آن زمان تاکنون با اعطای بیش از ۱۷۰ میلیارد دلار وام بیقید و شرط، در بسیاری از پروژههای بزرگ زیربنایی مشارکت کرده است. از جمله این پروژهها میتوان به تأمین ۳.۶ میلیارد دلار برای ساخت راهآهن نایروبی–مومباسا در کنیا، ۴.۵ میلیارد دلار برای راهآهن آدیسآبابا–جیبوتی در اتیوپی، و ۸۵ درصد بودجه نیروگاه برقآبی ۲ میلیارد دلاری کافو جورج لوِر در زامبیا اشاره کرد که بازپرداخت آن از سال ۲۰۲۰ با بحران مواجه شده است.
راهبرد حزب کمونیست چین در آفریقا نهتنها شامل اعطای وام و ساخت پروژههاست، بلکه با بهرهگیری از شرکتهای چینی و نیروی کار خود، تضمین دسترسی به منابع طبیعی، ایجاد زیرساختهای دیجیتال نظارتی و جذب نخبگان سیاسی از طریق قراردادهای پرمنفعت دنبال میشود. شرکت هوآوی با همکاری دولت اوگاندا، در سرکوب مخالفان نقش ایفا کرده و دادههای مقر اتحادیه آفریقا در آدیسآبابا که توسط چین ساخته شده، طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ شبانه به سرورهایی در شانگهای منتقل میشد.
در مرکز این راهبرد، منابع معدنی حیاتی آفریقا قرار دارند. جمهوری دموکراتیک کنگو بهتنهایی ۸۰ درصد کبالت جهان را تولید میکند و ۷۲ درصد معادن این کشور در اختیار شرکتهای چینی است؛ از جمله معدن تنکه فونگورومه. لیتیوم زیمبابوه در ساخت باتریهای چینی کاربرد دارد؛ مس زامبیا و کنگو برای انرژیهای تجدیدپذیر حیاتیاند و منگنز غنا و آفریقای جنوبی در صنعت فولاد کاربرد دارد، درحالیکه ۵۸ درصد آن به چین صادر میشود.
عناصر خاکی کمیاب کنگو و تانزانیا نیز برای فناوریهای پیشرفته و صنایع دفاعی اهمیت راهبردی دارند. امروز چین کنترل ۶۰ درصد از تولید و ۸۵ درصد از فرآوری مواد معدنی حیاتی جهان را در اختیار دارد؛ زنجیرهای که برای ساخت خودروهای برقی، پنلهای خورشیدی و تجهیزات نظامی حیاتی است. تهدید چین در سال ۲۰۲۰ به توقف فروش این عناصر به پیمانکاران دفاعی آمریکا، وابستگی متقابل کشورها را عیان کرد و در تنشهای تجاری اخیر نیز بار دیگر این ابزار به کار گرفته شد.
اما چین تنها با ابزار اقتصادی پیش نمیرود؛ بلکه از روایت تاریخی خود بهره میگیرد. رهبران پکن با این ادعا که خود نیز قربانی استعمار بودهاند و درد آفریقا را درک میکنند، توانستهاند اعتماد بسیاری از رهبران قاره را جلب کنند. اِمرسون منانگاگوا، رئیسجمهور زیمبابوه، با وجود تحریمهای غرب، سرمایهگذاری ۲.۷ میلیارد دلاری چین در بخش معدن و انرژی کشورش را «غیردخالتجویانه» توصیف میکند. ملس زناوی، نخستوزیر فقید اتیوپی نیز با ستایش الگوی چین، موفق به دریافت ۷ میلیارد دلار برای ساخت سد و راهآهن شد.
با اینحال، هزینههایی که مردم آفریقا بهناچار میپردازند، جایی در این روایت ندارد. افکار عمومی آفریقا اما بیتفاوت نماندهاند. کارگران معدن تنکه فونگورومه در کنگو به دستمزدهای پایین و شرایط نامطلوب اعتراض کردهاند. در کنیا، فعالان مدنی پروژه نظارتی «شهر امن» با مشارکت هوآوی را به دادگاه کشاندهاند.
در زامبیا، رئیسجمهور هاکاینده هیچیلما خواستار شفافسازی و مذاکره مجدد درباره بدهی ۶ میلیارد دلاری به چین شده و در غنا، هزاران معدنچی غیرقانونی چینی از کشور اخراج شدهاند. همزمان، شرکتهای نوپای فناوری در نیجریه و صنایع نساجی تحت مدیریت زنان در اتیوپی با حمایت سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل، در پی افزایش استقلال اقتصادی کشورهای خود هستند. در پاسخ به این مقاومت، کشورهای دیگر جهان نیز دست به کار شدهاند.
ایالات متحده راهبرد خود را بهسمت رشد مبتنی بر تجارت و سرمایهگذاری سوق داده و با تمرکز بر بازار ۴۳۵ میلیارد دلاری وارداتی آفریقا و اقتصاد دیجیتال ۱۸۰ میلیارد دلاری آن، در پی توسعه دیپلماسی اقتصادی خود است؛ بازاری که تا سال ۲۰۵۰ میتواند به ۷۰۰ میلیارد دلار برسد. کشورهای گروه هفت نیز وعده دادهاند که تا سال ۲۰۲۷ حدود ۶۰۰ میلیارد دلار در قالب «طرح مشارکت در زیرساخت جهانی و سرمایهگذاری» اختصاص دهند. پروژه ۲ میلیارد دلاری ساخت راهآهن کریدور لوبیتو میان آنگولا، زامبیا و کنگو برای تأمین ایمن کبالت، از جمله این طرحهاست.
همچنین، شرکت مالی توسعه آمریکا تأمین مالی پروژه انرژی خورشیدی ۴۰۰ میلیون دلاری رِداستون در آفریقای جنوبی را برعهده گرفته و اتحادیه اروپا نیز از احداث نیروگاه زمینگرمایی ۱.۵ میلیارد دلاری در کنیا پشتیبانی میکند. برنامه «قدرت آفریقا» دسترسی میلیونها نفر به برق را هدف گرفته و ابتکار «رهبران جوان آفریقا» تاکنون ۲۲ هزار جوان را آموزش داده است.
طرح ۲۲.۷ میلیارد دلاری اتحادیه اروپا نیز بر توسعه حملونقل و آموزش متمرکز است. در حوزه دیجیتال، ابتکار «اِلالینک» در توسعه کابلهای فیبر نوری برای مقابله با سلطه زیرساختی چین دنبال میشود. باید منتظر ماند و دید که آینده آفریقا با این شرایط و نیز تحت رهبری افرادی که هنوز خطر را احساس نکردهاند، چه خواهد شد.
تیمور ایتای(اپکتایمز) ترجمه هفت صبح