شواهدی تازه درباره مرگ
وقتی بدنم را ترک کردم به من ثابت شد که میتوانیم خارج از بدن فیزیکی خود وجود داشته باشیم
روزنامه هفت صبح| جفری لانگ، نویسنده و محقق آمریکایی در زمینه تجربیات پس از مرگ (NDE) است. لانگ در بیمارستانی در کنتاکی روی تشعشعات سرطانزا کار میکند. لانگ بنیاد «تحقیقات پس از مرگ» را در 1998 تأسیس کرده و از آن زمان تا به حال، به مستندسازی و تحقیق در مورد این تجربیات پرداخته است. یافتههای کتابش هم (که در سال 2016 منتشر شده)، براساس نظرسنجی از کسانی است که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند.
نویسنده گزارشهای ارائهشده را خلاصه کرده و در یک مرکز داده ثبت میکند. اظهاراتی نظیر این جملات:
- «وقتی بدنم را ترک کردم به من ثابت شد که میتوانیم خارج از بدن فیزیکی خود وجود داشته باشیم.»
- «مرگی وجود ندارد، ما تا ابد وجود خواهیم داشت؛ مرگ بهسادگی رد شدن از یک خیابان یا بازگشتن به خانه است.»
- «میدانستم جایی که هستم بسیار باشکوه است و هنگامی که فهمیدم آنهایی که اطرافم هستند مردهاند، ناگهان سرشار از عشق شدم و دریافتم که آنها نیز مرگ خود را دوست دارند.»
عجیب اینجاست بسیاری از این افراد تا سالها از بیان تجربیاتشان احساس شرم میکردند. گرچه شکاکان معتقدند این گزارشها تخیلی هستند، اما برخی پزشکان با استفاده از ابزارهای دقیق اندازهگیری و تجزیه و تحلیل آماری در حال اثبات علمی این تجربهاند. در این مورد هیچ چیز ارزشمندتر از شاهدان زنده معتبری نیست که مستقیم از مرگ بازگشتهاند.
پس از آنکه فرد در اثر بیماری، ایست قلبی یا یک سانحه به لحاظ بالینی مرده اعلام میشود، ممکن است طی چند ثانیه آگاهی فوقالعادهای را تجربه کند. این درست زمانی است که فرد احتمالا قادر است تمام زندگی خود را در کسری از ثانیه در مغز مرور و حتی با بستگان درگذشته خود دیدار کند؛ ملاقاتهایی بسیار شیرین و مسرّتبخش. دکتر لانگ ثابت میکند که این تجربیات کاملاً ارزش علمی دارند.
بهعلاوه او معتقد است اگر بخواهد تمامی این تجربیات نزدیک به مرگ را در دو کلمه خلاصه کند، به دو واژه «صلح» و «عشق» اشاره خواهد کرد. جالب آنکه بسیاری از افرادی که پس از این تجربه به وجود نیروی برتر اذعان داشتهاند، انسانهایی مذهبی نبودند و هرکدام پیشینههای فلسفی و معنوی خاص خودشان را داشتند. این کتاب به افرادی که اضطراب ناشی از فقدان عزیزانشان را تجربه میکنند یا از مرگ خود واهمه دارند، کمک بسیاری خواهد کرد.
خواننده با مطالعه این کتاب درخواهد یافت یک نقطه مشترک بین تمام کسانی که تجربیاتشان را گفتهاند وجود دارد؛ اینکه آنچه برایشان از بیشترین اهمیت برخوردار بوده عشق است! عشق در واقع هم پیش از مرگ وجود دارد و هم پس از آن و لازم است به خاطر داشته باشیم که عشق را با قواعد عقلی، علمی و آزمایشگاهی نمیتوان به اثبات رساند. حتی معقول نیست باور کنیم که عشق، عوارض جانبی تعاملات بدن مادی و فیزیکی ماست.
نکته مهم در رابطه با افراد بازگشته از مرگ آن است که همگی آنها دستخوش تغییرات شگرفی در سبک زندگی و باورهایشان شدهاند؛ آنها دیگر کمتر از مرگ واهمه داشته و به زندگی علاقه بیشتری نشان میدادند. برخی از آنها شغلی را که سالها در آن مشغول بودند، اما علاقهای به آن نداشتند رها کردند.
ضمن اینکه بهنظر میرسد که تجربیات نزدیک به مرگ قرابت زیادی با تجربیات عرفانی داشته و مکمل یکدیگر هستند، اما بهطور اساسی با تجربیات متوهمانه فرق دارند. انتشارات «آن سو» کتاب «خدا و زندگی پس از مرگ» را بهتازگی با ترجمه علی قاسمیاننژاد و حمیده قمری راهی بازار کتاب کرده است.