کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۶۵۲
تاریخ خبر:

درباره مارال

درباره مارال

زنی که 10 روز از گم شدنش می‌گذرد...

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری| عکس را تقریباً به صورتم چسباند و پرسید: «ندیدیش؟» نیاز داشتم نیم متری عقب‌نشینی کنم تا بتوانم در دل آن خطوط و اشکال مبهم، انسانی را ببینم. زنی حدوداً 30ساله با چشم‌های نسبتاً ریز و ابروهایی نازک و کمرنگ و لباسی ساده به دوربین لبخند زده بود.

 

شبیه یکی از آن صدها زنی بود که هر روز در خیابان از کنارمان رد می‌شوند، یا توی اتوبوس و مترو پایینِ میله‌ای اشتراکی را می‌گیرند تا سر جایشان محکم بایستند. از آن قیافه‌های معمولی که کمتر به یاد کسی می‌ماند. شبیه آدم‌های گمشده نبود. گمشده‌ها معمولاً یا بچه‌ای کم سن و سالند یا سالخورده‌ای که احتمالاً اسم خودش را هم از یاد برده. زنِ توی عکس نمی‌توانست گم شود. جواب دادم: «نه.» 

 

مرد با ناامیدی عکس را توی جیبِ داخل کاپشن سیاهش گذاشت. خودش هم سی و چند ساله به نظر می‌رسید. با موهای روی شقیقه‌ای که شروع کرده بود به سفید شدن. چهره‌اش شبیه کسی بود که می‌خواهد آدرس نزدیک‌ترین رادیولوژی دندان را بپرسد، نه مردی که دنبال زنی مفقود می‌گردد.

 

پرسیدم: «کجا گم شده؟» دست‌هایش را توی جیب فرو کرد و گفت: «نمی‌دونم.» دوباره پرسیدم: «کی گم شده؟» انگار وظیفه داشتم سرنخی برای این پرونده پیدا کنم. جواب داد: «ده روزی می‌شه.» با دست‌های توی جیب و سری پایین به راه افتاد. از پشتِ کله‌اش پرسیدم: «به پلیس خبر دادی؟» بدون آن‌که برگردد گفت: «لازم نیست.» 

 

برنامه‌اش چه بود؟ می‌خواست همین‌طور توی شهر بچرخد و عکس را به صورت غریبه‌ها بچسباند و سراغ گمشده را بگیرد؟ گفتم: «شاید دزدیدنش.» صدایش گفت: «ندزدیدنش. خودش رفته. از زندگی من رفته. خواستم بگم اگر دیدیش، خوش به حالت. من 10روزه که زیباترین زن دنیا رو ندیدم. خوش به حال هر کسی که این روزها مارال رو دیده.»

رفت و من دیگر صورت به یاد ماندنی مارال را از یاد نخواهم برد.

 

کدخبر: ۵۵۳۶۵۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر