در طلب میوه ارزان؛ از مغازهدار تا وانتی

گرانی میوه، شهروندان بیشتری را راهی میادین میوه و ترهبار شهرداریکرده است
هفت صبح| همزمان با گران شدن قیمت میوه، مراجعه مردم به میادین میوه و ترهبار شهرداری افزایش پیدا کرده است. دلیل آنهم واضح است؛ شهرداری مدعی است که قیمتهای میادین میوه و ترهبار نسبت به مغازههای سطح شهر پایینتر است. با این حال برخی از شهروندان و مشتریان بازارهای میوه و ترهبار میگویند که کیفیت میوههای عرضه شده در بازارهای شهرداری چندان قابل رقابت با میوههای مغازهها نیست.
گروهی دیگر نیز میگویند، نرخهای برخی از میوهها در بازار میوه و ترهبار، گرانتر از وانتیها و حتی در بعضی موارد همپای میوههای مغازهدارهاست. با این حال شهرداری مدعی است که نرخ میوههای عرضهشده در بازارهای میوه و ترهبار حداقل 30درصد کمتر از سایر نقاط شهر است.
از میدان امینالسلطان تا261 بازارچه تهرانی
شاید بد نباشد که بدانید تاریخچه بازارچههای میوه و ترهبار در تهران به دوران قاجار بازمیگردد. آن زمان میدان امینالسلطان به عنوان نخستین و بزرگترین بارانداز میوه و سبزیجات در شهر احداث شد تا نیازهای مردم تهران را در مورد میوه و سبزیجات مرتفع کند. یعنی این تصور که شهرداری در سالهای اخیر وارد موضوع عرضه میوه و ترهبار شده، چندان درست نیست. اولین بازارچه میوه و ترهبار با نظارت مستقیم شهرداری تهران در سال ۱۳۲۳، در خیابان فردوسی افتتاح شد که بعدها به پشت سفارت انگلیس منتقل شد.
پس از آن هم شهرداری چند بازار محلی در نقاط مختلف ایجاد کرد تا اینکه پس از پیروزی انقلاب و در بهمن سال ۱۳۵۸، سازمان میادین میوه و ترهبار تهران به منظور تهیه، توزیع میوه و ترهبار و کاهش واسطهها تاسیس شد. حالا و با توجه به جمعیت 12- 10 میلیونی تهران، این بازارچهها که تعدادشان به 261 بازار رسیده، نقش قابل توجهی در تامین میوه تهرانیها دارند.
هر چقدر پول بدهی همانقدر آش میخوری
این نقاط شهری، تابلوهای رنگهاست؛ از شلیل قرمز و سفید گرفته تا سیبهای سفید شبنمزده، از کلم بروکلیهای زیبا و سبزرنگ تا فلفل دلمهایهایی که خودشان ملغمهای از رنگهای قرمز، سبز و زرد هستند. از یاقوتهای قرمز و سفید انگور تا زردآلوهای زردرنگ خندان. تابلویی چشمنواز از رنگها و طعمها.
با این وجود شهروندان گلایههایی نیز از کیفیت و قیمت میوه، مرغ و تخممرغی دارند که در این بازارها عرضه میشود. پیرمردی 70 ساله که بازنشسته ارتش است و به گفته خودش هر هفته برای خرید میوه مورد نیاز خانواده به بازار میوه و ترهبار شهید بروجردی در شهرری میرود در مورد کیفیت محصولاتی که در این بازار عرضه میشود به «هفتصبح» میگوید:
«راضی هستم. میوههایی که اینجا میفروشند، بد نیست. تقریبا اکثر بازار روزهای این اطراف را رفتهام ولی کیفیت محصولاتی که اینجا میفروشند، متفاوت است. نمیدانم چطور اینهمه تفاوت وجود دارد ولی اینجا از بقیه بازار روزهایی که رفتهام، بهتر است.»
خانم دیگری که همراه با پسرش، همان جا مشغول سوا کردن میوهها هستند نیز در مورد وضعیت میوههای میادین میوه و ترهبار میگوید: «قیمت میوه در مغازهها آنقدر بالاست که واقعا وسع خیلیها نمیرسد که از آنجا خرید کنند. برای همین همیشه اینجا میآیم تا میوه بخرم.»
وقتی در مورد میزان رضایتش از میوههای عرضه شده میپرسم، میگوید: «از قدیم گفتهاند هر چقدر پول بدهی، همان قدر آش میخوری. نسبت به قیمتی که میوهها اینجا دارند، به نظرم کیفیت خوبی دارند.»
این خانم میانسال خانهدار البته گلایههایی هم دارد: «مرغی که اینجا عرضه میشود، اکثرا کوچک و لاغر است. همین باعث میشود ترجیح دهم از بیرون مرغ بخرم، به خصوص اینکه قیمتشان نیز با بیرون چندان تفاوتی ندارد.»
کیفیت پایین نیست، شما مشکلپسندی
اینجا بزرگتر و تمیزتر از بازار بروجردی شهرری است. به هر حال شمال شرق تهران است و شاید باید با جنوب تهران تفاوت داشته باشد! مشتریان اینجا نیز با آنجا تفاوت دارند. اکثرا با ماشین میآیند، چرخی میزنند، خریدی میکنند و میروند با این تفاوت که نسبت به مشتریان بازارهای جنوبشهر، اگر مشکلی در کیفیت یا قیمت ببینند، به صراحت به غرفهدارها شکایت و حتی بحث میکنند.
خانم میانسالی که خودش را لیلا و کارمند معرفی میکند در حالیکه مشغول جداکردن خیار از پالت مخصوصش در بازار روز «شیان» است نسبت به کیفیت پایین برخی از میوهها در میادین گلایه میکند. وی میگوید: «از آنجایی که کارمندم و وقت چندانی ندارم، هفتهای یکبار میآیم تا میوه، مرغ و تخممرغ مورد نیاز خانه را بخرم. کیفیت و قیمت میوهها کلا بد نیست ولی به این خیارها نگاه کنید...»
چند خیار رسمی دستش میگیرد و ادامه میدهد: «نگاه کنید چقدر پلاسیده و کهنه هستند. این مشکلی است که معمولا هر بار که به بازار میآیم در مورد یک یا چند میوه و صیفیجات میبینم. وقتی هم که اعتراض میکنیم میگویند بار امروز اینطوری است، اینکه مشکلی ندارد و ما مشکلپسند هستیم!»
مرد جوان دیگری هم که یک شانه تخممرغ در دست دارد و شاهد گفتوگوی ماست، شانه تخممرغی که خریده را نشان میدهد و میگوید: «ببینید چقدر ریز دارد. اگر از بیرون تخممرغ بخرید معمولاً تخممرغهای درشتتری گیرتان میآید، هر چند شاید 10هزار تومانی گرانتر باشد. اگر از اینجا تخممرغ میخرم به خاطر این است که بهروز هستند و برایم ریز بودن تخممرغها چندان مهم نیست.»
دفاع شهرداری تهران از کیفیت و قیمت محصولات میادین میوه و ترهبار
«مهدی بختیاریزاده» رئیس سازمان میوه و ترهبار شهر تهران در مورد سازوکار تهیه میوه مورد نیاز بازارهای شهرداری به «هفتصبح» میگوید: «قریب 30درصد از غرفهها و بازار روزهای ما تحت اجاره مستقیم تولیدکنندگان محصولات کشاورزی است. آنها با توجه به شناخت و آشنایی که با دیگر تولیدکنندگان و کیفیت میوهها دارند، معمولا بدون واسطه میوههای تولیدی خوبی عرضه میکنند.
بقیه هم از روشهای دیگر مثل خرید از غرفهدارهای میدان میوه و ترهبار مرکزی، اجناسشان را تامین میکنند ولی در هر صورت باید کیفیت آنها توسط بازرسانی که در میادین مستقر هستند، تایید شود. نرخ آنها نیز توسط کمیتهای که در همین زمینه ایجاد شده و نهادهای مختلف در آن عضویت دارند، تعیین میشود.»
وی در مورد گلایه برخی مشتریان از کیفیت پایین بعضی محصولات میگوید: «یکسری استاندارد برای عرضه میوههایمان داریم. مثلا وزن پرتقال باید در یک محدوده مشخصی باشد یا سیب باید یکسری استانداردها را داشته باشد. بسیاری از مردم، تصور میکنند که اندازه و وزن میوهها هر چقدر بالاتر باشد، بهتر است در حالیکه مثلا پرتقال از یک حدی بزرگتر باشد، ارزانتر هم هست. همین مسئله در مورد مرغ و تخممرغ هم صادق است.
وزن هر شانه تخممرغ یا یک مرغ کامل باید مطابق استانداردهای موجود باشد. به عنوان نمونه مرغ باید بین 1300 تا 1600 گرم باشد که عالیترین نوع مرغ محسوب میشود. اصلا مرغها و تخممرغها و... برندهای متفرقه حق ورود به میادین ما را ندارند. ما حتی نمونهبرداریهای دورهای توسط جهاد کشاورزی داریم تا کیفیت محصولات سنجیده شود ولی در عین حال سلایق مردم متفاوت است.»
این مقام مسئول در شهرداری در پاسخ به این سوال که چرا قیمت میوههای میادین از وانتیهای میوهفروش سطح شهر بالاتر است نیز میگوید: «همانطور که گفتم میوههای عرضه شده در میادین ما کاملا تحت نظارت انتخاب میشوند و کیفیت مطلوبی دارند. از آنجاییکه خرید میوه سلیقهای است، ممکن است یک میوه بهزعم کسی خوب باشد ولی دیگری آن را بیکیفیت بداند.
در مورد قیمت پایینتر وانتیها هم باید بگویم میوههایی که توسط وانتیها عرضه میشود اکثرا بیکیفیت هستند و نظارتی روی انتخاب آنها نمیشود. فروشنده فقط دنبال آن است که میوه را با قیمت کمتری بخرد و با قیمت قابل رقابتی هم بفروشد و کیفیت اصلا برایش مهم نیست. با این حال آنها نیز نمیتوانند چندان با نرخهای ما رقابت کنند و اگر هم قیمت پایینی داشته باشند، در حد ناچیزی با نرخهای ما فاصله دارند.
قزل قلعه نصف قیمت
حمید: یک سالی میشود که میوه و صیفیجات مورد نیاز هفته را از میدان میوه و ترهبار قزلقلعه تامین میکنم؛ چهارشنبه عصر یا پنجشنبه صبح. با این حال حجم تردد این روزها در این میدان، با ماههای قبل به خصوص در سال گذشته قابل مقایسه نیست. برای پیدا کردن جای پارک در محوطه نسبتا بزرگ این میدان، حداقل باید 10 تا 15 دقیقهای معطل شوی. اینها همه نشان میدهد که خرید بسیاری از مردم اطراف این میدان که اغلب هم باید جزو طبقه متوسط باشند، از سمت و سوی مغازههای سطح شهر به سمت قزلقلعه تغییر مسیر داده است.
نکته جالبتر اینکه در ساعات پایانی کار میدان و هر چه به سمت ساعت 20 نزدیکتر میشویم، میوه و ترهبار عرضه شده در میدان با تخفیف حتی نصف قیمت عرضه شود و بارفروش ته باری خود را نصف قیمت میفروشد و همین باعث شده که تعداد مراجعان هم از قضا بیشتر شود. نگاهی گذرا و مقایسه وضعیت فعلی با ماههای قبل، نشان میدهد که اقبال از این میادین بیشتر شده و دلیل آن قطعا چیزی جز کوچکتر شدن اندازه جیب و موجودی کارت بانکی مردم نیست.
خرید از وانتی با قیمت نصف مغازه!
در راه برگشت از بهشتزهرا کنار جاده اغلب وانتیهای متعددی ایستادهاند و میوه، سیبزمینی، پیاز، گوجهفرنگی حتی میوههای لوکس هم میفروشند. تا اینجای کار تعجبی ندارد. کاسبند و کنار جاده کاسبی میکنند. قیمتهای فروش آنها البته خیلی جای تعجب دارد. یک سوم تا نصف قیمت مغازهدار میفروشند. البته آنها جاهایی ایستادهاند که پشتسرشان مزارع بزرگ صیفیجات قرار دارد و برای خودروهای عبوری این تلقی را ایجاد میکنند که لابد کشاورزند و محصول زراعی خود را بیواسطه و دلال به مشتریان عرضه میکنند.
نوجوانان آفتابسوخته در دمای خرماپزان وسط تابستان کنار جاده و نزدیک مزارع تصویر کاملی از یک فضای صمیمی خلق میکند تا احمد، پدر خانواده که از زیارت اهل قبور بازمیگردد لختی کنار جاده بایستد و برای خانه میوه و صیفیجات بخرد آن هم با قیمت مناسب از دست افرادی که به زعم او احیانا کشاورز همان زمینها هستند. در کل بیست کیلوگرم انواع میوه و صیفیجات میخرد از پیاز و سیبزمینی تا گوجه و هندوانه.
به منزل که میرسد احساس میکند پیاز خریداری شده وزن لازم را ندارد و کمتر از چهار کیلویی است که باید باشد. آن را با وسواس روی ترازوی دیجیتالی میگذارد که هرروز صبح با آن خودش را وزن میکند. یک کیلو کمتر از آنی است که باید باشد. کاسب حبیب خداست. اما برخی کمفروشی میکنند. اینجاست که بیآنکه به روی خود بیاورد چه کلاهی سرش رفته است زیرلب میگوید هیچ ارزانی بی نکبت نیست!