سایه سنگین کربن بر سر ایران

زیرساخت فرسوده، انرژی ارزان؛ سهم ایران در تغییرات اقلیمی
هفت صبح، مهدی حاجی مومنی| در دل هر صبح خاکستری تهران، وقتی خورشید به سختی از میان غبار و دود خود را به زندگی شهری تحمیل میکند، نفس کشیدن برای میلیونها ایرانی حکم یک مبارزه روزمره را پیدا کرده است. حالا دیگر ماجرای آلودگی هوا فقط تیتر خبرها نیست؛ لمسش میکنیم، میبلعیمش و هر روز اثرش را در چشمان و ریههایمان میبینیم. اما پشت این هوای سنگین و ترافیک همیشگی، یک واقعیت کمتر دیدهشده وجود دارد: سهم بیسابقه ایران در انتشار گازهای گلخانهای و بحران کربن جهانی.
عددها گاهی بیش از هزاران کلمه حرف میزنند. بر اساس گزارش اخیر ویژوالکپیتالیست، ایران در سال ۲۰۲۳ با انتشار حدود ۶۸۴ میلیون تن دیاکسید کربن در جایگاه هفتمین کشور آلاینده دنیا قرار گرفته است. این یعنی بیش از ۱.۹ درصد از کل انتشار جهانی فقط متعلق به سرزمینی است که تنها یک درصد از جمعیت دنیا را دارد. این نسبت، وقتی با کشوری مثل آلمان یا کانادا مقایسه میشود، شوکآورتر میشود؛ جایی که رشد جمعیت و تولید ناخالص ملیشان بسیار بالاتر از ایران است اما سهمشان از انتشار، پایینتر یا نزدیک به ایران قرار میگیرد.
سرانهای دو برابر جهان
آمارهای بینالمللی نشان میدهد که هر ایرانی به طور میانگین سالانه بیش از ۸.۶ تن دیاکسیدکربن تولید میکند. این رقم تقریباً دو برابر میانگین جهانی است. این وضعیت فقط به آلودگی شهرها یا زمستانهای خاکستری تهران محدود نمیشود؛ یک هشدار زیستمحیطی و انسانی است که میتواند آینده اقتصادی و حتی سلامت اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
چرا ایران چنین جایگاهی در جدول کربن جهان دارد؟
کلید پاسخ این سؤال را باید در ساختار انرژی ایران جستوجو کرد. اقتصاد کشور سالهاست که بر پایه نفت و گاز میچرخد؛ نه فقط در صادرات، بلکه حتی در تأمین برق و گرمایش خانهها. بیش از ۹۳ درصد برق ایران از نیروگاههای فسیلی تأمین میشود؛ ۸۰ درصد از گاز طبیعی و بیش از ۱۳ درصد از نفت. در مقابل، سهم انرژیهای تجدیدپذیر بهسختی به سه درصد میرسد؛ سهمی که در مقایسه با میانگین جهانی بسیار ناچیز است.
علاوه بر این، ایران یکی از بزرگترین کشورهای دنیا در زمینه سوزاندن گازهای همراه نفت است؛ فرایندی که نه تنها فرصت بهرهوری از منابع انرژی را هدر میدهد، بلکه سالانه میلیونها تن دیاکسید کربن را بیهدف روانه جو میکند.
زیرساختهای فرسوده، مصرف بیرویه
اما بحران فقط در انتخاب منابع سوخت نیست. بخش قابل توجهی از برق تولیدشده، پیش از رسیدن به خانهها و کارخانهها در شبکه توزیع هدر میرود. برآورد میشود که حدود ۱۳ درصد برق تولیدی در مسیر انتقال و توزیع از دست میرود؛ رقمی که برای کشوری با منابع محدود سرمایه و زیرساخت، یک زیان سنگین است.
از سوی دیگر، یارانه سنگین انرژی در ایران مصرف را تشویق میکند. قیمت پایین بنزین، گاز و برق، انگیزهای برای صرفهجویی یا استفاده از تکنولوژیهای جدید و کممصرف باقی نمیگذارد. نتیجه، مصرف بالاتر و تولید کربن بیشتر است. از همین روست که یک خانواده ایرانی، به مراتب بیش از میانگین جهانی انرژی مصرف میکند.
آلودگی هوا؛ پیامد خاموش سیاستهای انرژی
بحران کربن در ایران صرفاً یک بحران محیطزیستی نیست؛ یک تهدید جدی برای سلامت عمومی است. مطالعات وزارت بهداشت نشان میدهد که سالانه هزاران نفر به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند یا به بیماریهای تنفسی و قلبی دچار میشوند. تهرانیها این روزها با ماسک و دستگاه تصفیه هوا زندگی میکنند؛ اما آیا آینده روشنی در انتظار این شهر و سایر کلانشهرهای ایران خواهد بود؟
سیاست و بحران؛ گره کور توسعه پایدار
در حالی که بسیاری از کشورهای جهان با تصویب و اجرای توافقنامه پاریس، متعهد به کاهش تولید گازهای گلخانهای شدهاند، ایران هنوز این توافقنامه را به صورت رسمی اجرا نکرده است. مقامات، تحریمهای بینالمللی و فشارهای اقتصادی را عامل اصلی عقبنشینی از تعهدات زیستمحیطی میدانند. اما کارشناسان باور دارند که صرفنظر از فضای بینالملل، اصلاح سیاستهای داخلی انرژی میتواند بخش بزرگی از بحران را مدیریت کند.
آیندهای در گرو انتخاب امروز
کاهش انتشار کربن در ایران ممکن است ساده نباشد، اما غیرممکن هم نیست. اصلاح یارانهها، سرمایهگذاری در انرژیهای پاک، ارتقاء راندمان نیروگاهها و توسعه فرهنگ صرفهجویی میتواند ایران را از این بحران عبور دهد. تصمیم امروز سیاستگذاران، سرنوشت نسلهای آینده را رقم میزند؛ نسلی که شاید تنها خواستهاش نفس کشیدن زیر آسمانی آبی باشد.
زمین بازی صبر ندارد
شاید ایران هنوز رسماً به تعهدات اقلیمی جهان نپیوسته باشد، اما زمین برای امضاهای رسمی صبر نمیکند. بحران اقلیمی مرز نمیشناسد و دود تصمیمات امروز، فردا از گلوی کودکان ما بالا خواهد رفت. اگرچه تحریمها، اقتصاد را به زنجیر کشیدهاند، اما ناتوانی در اصلاح ساختار انرژی، انتخابی است که میتوان در برابرش ایستاد.
آینده، محصول جسارت امروز ماست. جسارت در بازنگری سیاستهای یارانهای، جسارت در سرمایهگذاری برای انرژیهای نو و جسارت در پذیرش این حقیقت تلخ که توسعه بدون توجه به محیط زیست، توسعه نیست و حتی تهدید است. ما هنوز فرصت داریم تا از سایه سنگین کربن عبور کنیم، اما این فرصت، جاودانه نخواهد ماند.