کرمهای سفید باز میگردند| آیا ابریشم ایرانی دوباره به بازار جهانی بازخواهد گشت؟

درخت توت هنوز سبز است، اما خاطره پیلههای سفید در حال فراموشی است. این گزارش ردپای سیاست، واردات و تغییرات اقلیمی بر تن یک صنعت خاموش را پی میگیرد
هفت صبح| در فصل برگدهی درختان توت، ذهنها به سمت کلبههای چوبی نگهداری کرم ابریشم میرود. سالهایی نهچندان دور که سبدهای حصیری پر از پیلههای سفید، بوی زندگی میدادند و طنین صدای زنان روستایی که به نخریسی مشغول بودند، بخشی از موسیقی روستاهای شمالی و شمالشرقی کشور بود. اما حالا چه مانده از آن روزها؟
تا همین اواخر دهه ۶۰، نوغانداری یکی از ستونهای اقتصاد روستایی در گیلان، مازندران، گلستان و خراسان بود. طبق آمارهای آن زمان، بیش از ۱۰۰ هزار خانوار ایرانی به پرورش کرم ابریشم مشغول بودند. «تخم نوغان» واژهای آشنا در خانههایی بود که بوی برگ تازه توت، بخشی از هوای صبحگاهیشان شده بود. اما امروز، کمتر کسی از نسل جدید میداند که نوغان یعنی همان کرم سفید کوچکی که پیلههای ابریشمیاش، پایه صنایع دستی نفیسی مثل پارچههای ابریشمی، چادرشبهای قاسمآباد و حتی برخی تارهای فرشهای اصیل ایرانی است.
دهه طلایی؛ فرصتها و حمایتها
در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، با ملی شدن برخی منابع و حمایت از تولید بومی، نوغانداری هم مورد توجه جدی قرار گرفت. شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران در سال ۱۳۵۹ تاسیس شد و تا اواخر دهه ۶۰، یکی از فعالترین نهادهای توسعهای بود. توزیع رایگان تخم نوغان، ارائه آموزش به روستاییان و حتی خرید تضمینی پیلهتر، همه بخشی از برنامههایی بود که این صنعت سنتی را به رونق رساند.
اما رشد جمعیت، فشار بر منابع طبیعی و تمرکز بر صنایع سنگین و نفتی، کمکم این الیاف نازک سفید را به حاشیه برد. از دهه ۷۰، با باز شدن پای واردات، ابریشم ارزانقیمت چینی راهی بازار شد و زنگ خطر برای نوغانداران ایرانی به صدا درآمد.
دهه خاموشی؛ ترک خانههای چوبی
دهه ۸۰ را میتوان دهه افول آرام صنعت ابریشم دانست. بسیاری از باغات توت رها شدند یا با مجوزهایی تبدیل به ویلا و زمین کشاورزی دیگر گشتند. سیاستهای حمایتی کمرنگ شد و جمعیت فعال در حوزه نوغانداری به زیر ۳۰ هزار خانوار کاهش یافت. در گیلان، برخی میگویند اگر باران نبود، شاید حتی درخت توتی هم باقی نمیماند. آن کلبههای چوبی پر از کرم، خالی ماندند و سکوتی غمانگیز جای صدای جوشوخروش پیلهها را گرفت.
بازگشت به زندگی؛ اقتصاد مقاومتی و تغییر نگاه
با شروع دهه ۹۰ و مخصوصاً پس از شدت گرفتن تحریمها، نگاه دوبارهای به تولیدات بومی افتاد. ابریشم، اینبار بهمثابه یک فرصت اقتصادی جدید دیده شد. مرکز توسعه نوغانداری کشور که از دل شرکت پرورش کرم ابریشم بیرون آمده بود، بار دیگر فعال شد. توزیع تخم نوغان اصلاحشده، احیای باغات توت در گلستان و خراسان، آموزشهای نوغانداری مدرن، همه از برنامههایی بود که از سال ۱۳۹۵ به بعد شدت گرفت.
تا سال ۱۴۰۲، بنا به اعلام رسمی وزارت جهاد کشاورزی، میزان تولید پیلهتر به حدود ۵۵۰۰ تن رسید. این عدد نسبت به دهه ۸۰ تقریباً دو برابر شده و نشانهای از بازگشت تدریجی نوغان به زندگی است. خانوادههای جوانتری وارد این حوزه شدهاند و قیمت خرید پیله هم به شکلی تنظیم شده که سودآوری منطقی ایجاد کند.
چالشهای امروز، امیدهای فردا
با این حال، چالشها همچنان پابرجاست. نخست، بازار جهانی ابریشم هنوز در قبضه چین و برخی کشورهای جنوب شرق آسیاست. رقابت با ابریشم صنعتی و ارزان کار سادهای نیست. دوم، اقلیم ایران نسبت به گذشته خشکتر شده و پرورش توت و کرم ابریشم نیازمند برنامهریزی دقیقتری است.
سوم، زنجیره ارزش هنوز ناقص است؛ بسیاری از پیلهها تبدیل به نخ نمیشوند یا نخهای تولیدی به صورت خام فروخته میشوند و نه در قالب محصول نهایی. در مقابل، خبر خوب آن است که برخی شهرکهای ابریشمبافی سنتی در حال جان گرفتناند. طرحهایی در خراسان شمالی، سیستان و گلستان برای راهاندازی کارگاههای نخریسی و بافندگی سنتی در دست اجراست. حتی برخی استارتاپها تلاش دارند با فروش آنلاین نخ ابریشم طبیعی ایرانی، بازار جدیدی برای این محصول خلق کنند.
نخی نازک، اما مقاوم
ابریشم، با آنکه نازک است، اما ریشهدار و مقاوم است. صنعت ابریشم ایران در ۴۰ سال گذشته افتوخیزهای زیادی داشته، اما در نهایت به لطف میراث فرهنگی، دانش بومی و نیاز روزافزون به محصولات ارگانیک و دستساز، هنوز زنده است. اگر حمایتها تداوم یابد و نگاه اقتصادی بر آن حاکم شود، شاید دوباره در فصل برگدهی توت، هم خاطرهها و هم امید به خانههای چوبی بازگردد.
از دستان کشاورزان تا هوش ژنتیک
آینده ابریشم؛ تولید زیستی و فناوریهای نوین در خدمت صنعت لوکس
تصور کنید دنیای ابریشم، این رشته لطیف و پررمز و راز، چگونه با گذشت زمان دستخوش تحول شده است. روزگاری همه چیز به دست کشاورزانی بود که با تجربه و دقت، مراقب کرمهای کوچک ابریشم بودند. آنها با چشمانی تیزبین، دما و رطوبت هوا را میسنجیدند و سعی میکردند بهترین برگهای توت را برای تغذیه کرمها فراهم کنند. اما این راه پر از سختی و خطا بود؛ گاهی شرایط محیطی تغییر میکرد و محصول دچار افت کیفیت میشد. هر نوع بیماری یا حتی تغییر کوچک در آب و هوا میتوانست کل محصول را به خطر بیندازد. این دقت و حساسیت، باعث شده بود که تولید ابریشم به هنر و دانش خاصی تبدیل شود که نسل به نسل منتقل میشد.
اما امروز، داستان فرق کرده است. حسگرهای پیشرفته و سیستمهای هوشمند به باغهای نوغانداری پا گذاشتهاند؛ دستگاههایی که بیوقفه دما و رطوبت را زیر نظر دارند و به سرعت به تغییرات واکنش نشان میدهند. این فناوریها مثل نگهبانانی دقیق، مراقب سلامت کرمها هستند و به آنها کمک میکنند تا در شرایط ایدهآل رشد کنند. مهندسان ژنتیک نیز وارد میدان شدهاند و کرمهایی خلق کردهاند که پیلههای بزرگتر و مقاومتری تولید میکنند، درست مثل قهرمانانی که در برابر بیماریها ایستادگی میکنند. با این پیشرفتها، تولید ابریشم نه فقط به مراتب پر بازدهتر شده، بلکه کیفیت نخ به شکل چشمگیری بهتر شده است.
از سوی دیگر، روشهای سنتی برای استخراج نخ ابریشم نیز جای خود را به ماشینآلات پیشرفته دادهاند. این ماشینها با دقت و ظرافت بالا، پیلهها را باز میکنند و نخهایی یکنواخت و بدون نقص تولید میکنند. دیگر خبری از کارهای سخت و طاقتفرسا نیست؛ به جای آن، تکنولوژیهای نوین با استفاده از بینایی ماشینی، تارهای ابریشم را به صورت خودکار تشخیص و جدا میکنند. این فرآیند، باعث میشود نخهای تولید شده از نظر ضخامت و کیفیت یکدست باشند و برای صنایع نساجی لوکس و حساس، ایدهآل باشند.
یکی دیگر از شگفتیهای دنیای ابریشم، تلاش دانشمندان برای تولید ابریشم بدون نیاز به کرم ابریشم است. در آزمایشگاهها، با استفاده از روشهای زیستفناوری، میکروارگانیسمهایی طراحی شدهاند که میتوانند پروتئین ابریشم را تولید و آن را به نخ تبدیل کنند. این روش، علاوه بر اینکه امکان تولید ابریشم با سرعت بیشتر و هزینه کمتر را فراهم میکند، به حل مسائل زیستمحیطی و اخلاقی مربوط به پرورش کرمها نیز کمک میکند. اگرچه هنوز این فناوری به طور گسترده تجاری نشده است، اما نشاندهنده آیندهای روشن برای صنعت ابریشم به شمار میرود.
در نهایت، این تحولات تکنولوژیک باعث شدهاند صنعت ابریشم به دنیایی پیشرفته و مدرن تبدیل شود؛ جایی که نوآوری و دانش همگام با سنتهای قدیمی، محصولی بینظیر و ارزشمند را به بازار عرضه میکنند. به این ترتیب، ابریشم نه تنها یک ماده لوکس و تاریخی باقی میماند، بلکه با کمک فناوریهای جدید، میتواند جایگاه خود را در صنعت مدرن و پایدار حفظ کند.