از سازنده پلهای معلق ایران چه میدانیم؟
گفتوگو با حسین عباسینیا، مدیرعامل شرکتی که برای اولین بار در کشور پلهای معلق را به مقصدی گردشگری تبدیل کرده است
مصطفی آرانی | قرارمان برای ساعت سه بعدازظهر بود ولی ۱۰ دقیقه زودتر هم آمد. گفتوگویمان خیلی زود تبدیل شد به یک پینگپنگ سریع درباره پروژههای بلندپروازانهای که حسین عباسینیا به عنوان مدیر شرکت «توسعه و عمران فراسازه سرعین» در ایران اجرا کرده و پروژههای جاهطلبانهای که مجوز اجرایش را نگرفته و برنامههایی که در آینده دارد. شرکت او تاکنون پنج پل معلق در کشور ساخته است. پلهایی که دست کم دو مورد آن نمونهای در جهان و خاورمیانه ندارد. نخستین پل قوسی شیشهای معلق جهان و طولانیترین پل معلق خاورمیانه. یکی از پلها در مشکینشهر اردبیل است، دومی در هیر، سومی در سرعین و چهارمی که اولین پل رستوران ایران است، در دورود لرستان در حال ساخت است. پل پنجم، پلی است در پارک نهجالبلاغه تهران که شرکت برای شهرداری تهران ساخته است و برعکس چهار پل دیگر مدیریت و بهرهبرداری آن را برعهده ندارد. او که یک بار موفق شده نشان کارآفرین برتر را از دولت بگیرد؛ توضیح مفصلی در مورد این پروژهها میدهد و معتقد است که اگر دولت از شرکت او حمایت کند؛ کارهای بزرگتری هم میتواند انجام دهد. با شوق و ذوقی که نشات گرفته از دوست داشتن شغل و البته کشورش است صحبت میکند و در آن اواخر مصاحبه، کار به برخی گلهگذاریهای جدی از برخی نهادها هم میرسد. مصاحبه با او را بخوانید؛ هرچند که خود او بیش از هر چیز دوست داشت صدایش از این تریبون به گوش مسئولین برسد. مسئولینی که به گفته او گردشگری را در اولویت خود نمیدانند.
* متولد چه سالی هستید آقای عباسینیا؟
من متولد اول شهریور سال ۱۳۵۰ هستم و اصالتا مشکینشهر اردبیل.
* به عبارتی احتمالا بیش از سی سال کار کردید. چه سالی پل ساختن در ایران را شروع کردید؟
حوالی سال ۱۳۸۴ برای نخستین بار این ایده از طریق مهندس گنجعلیبیک که از دوستان ما و ساکن ونکوور بود ارایه شد ولی ساخت آن پل به دلایلی تا سال ۱۳۹۴ به اتمام نرسید.
* سال ۱۳۸۴ شما ۳۴ ساله بودید. در آن زمان کجا مشغول بودید؟
من در بنیاد مستضعفان مشغول به کار بودم. در هیات مدیره و مدیریت پروژههای ساختمانی بنیاد مثل آتیساز و ونکپارک و مهستان.
* پس سابقه عمرانی داشتید. مدرک تحصیلی شما چیست؟
من کارشناسی ارشد مدیریت دارم.
* الان در این شرکت بخش عمرانی شما را چه کسی مدیریت میکند؟
ما سه شریک هستیم. من مدیر هستم. آقای گنجعلیبیک سازنده هستند و آقای مهندس حداد طراح پلها. آن دو نفر هم مثل من از ایرانیان ترکزبان هستند ولی هر دو اهل تبریز.
* این آقای مهندس حداد هم از دوستان شما بودند؟
نه. با ایشان در مسیر دوست شدیم. ما حوالی سال ۱۳۸۴ که تصمیم گرفتیم پل مشکینشهر را بسازیم؛ یک مسابقه بینالمللی برگزار کردیم برای طراحی این پل. در آن زمان تحریمها مثل امروز جدی نبود. از کشورهای مختلفی شرکت کردند از جمله آلمان و فرانسه و انگلستان. جایزه هم فرش نفیس بود. یک آلمانی آن مسابقه را برد و بعد که ما خواستیم که بیاید و پروژه را محاسبه و طراحی کند از ۲ میلیون دلار دستمزد صحبت کرد که با هزینه ساخت آن حدود ۳.۵ میلیون دلار در میآمد. در همان زمان آقای حداد با ما تماس گرفت. ایشان از بچههای مهندسی سپاه در زمان جنگ بوده و تجربه پلهای کابلی را داشت. گفت من میتوانم برای شما طراحی کنم و واقعا هم این کار را به بهترین وجه انجام داد.
* پروژه شما مگر چه دشواریهایی داشت که نیاز به مسابقه بینالمللی بود؟
ما بین دو دهنه یک کوه و بر فراز یک دره پل معلق ایجاد میکنیم. پلهایی مثلا در ارتفاع ۱۰۰ متری که به هیچ ستونی متصل نیست و با کابل نگهداری میشود.
* و این پل را به مقصدی برای گردشگری تبدیل میکنید.
دقیقا. البته خود من وقتی این ایده را از آقای گنجعلیبیک شنیدم تصوری نداشتم که چطور مردم برای دیدن یک پل پول خواهند داد ولی بعد از افتتاح روزهایی بود که مجبور میشدیم برای کنترل جمعیت از نیروی انتظامی استفاده کنیم.
* نخستین پروژه شما در مشکینشهر بوده است. چطور این لوکیشن را پیدا کردید؟
با آقای مهندس گنجعلیبیک رفته بودیم کوه و گردش در مشکینشهر و ایشان همان جا این ایده را مطرح کرد.
* الان هم پس کوه زیاد میروید!
{با خنده} کوهنورد نیستم ولی برای پیدا کردن لوکیشن میرویم به طبیعت.
* آن موقع که این ایده را مطرح کردید دولتیها مقاومتی نکردند؟
کسی متوجه نبود که ما میخواهیم چه کنیم.
* همین باعث شد که پروژه اولتان این قدر طول بکشد؟
دلیل این نبود. ما باید زمینهای دو طرف دره را میخریدیم و راضی کردن اهالی به فروختن زمینهایشان ۴ سال طول کشید. از ۸۴ تا ۸۸. بعد از آن البته یکی دو سالی طول کشید تا موافقت نهادهای دولتی را بگیریم و پل ما در سال ۱۳۹۴ افتتاح شد.
* در ارتفاع چند متری از زمین است؟
ارتفاع از سطح زمین ۸۰ متر است و طول خود پل ۳۶۵ متر. اولین پل معلق ایران و طولانیترین پل معلق خاورمیانه است.
* آن موقع پل طبیعت تهران هم تازه افتتاح شده بود.
پل طبیعت با پلی که ما ساختیم خیلی فرق دارد. اولا داخل شهر است و نه منطقه صعبالعبور. ثانیا ارتفاعش ۴۰ متر است. مهمتر از همه اینکه معلق نیست و ستون دارد.
* بعد از آن دیگر زنجیره پلسازیها شروع شد.
بله دیگر. از آقای روحانی موفق شدیم به عنوان کارآفرین نمونه لوح تقدیر بگیریم و مردم هم استقبال خوبی کردند. رفتیم به سراغ پل هیر (شهری است در استان اردبیل و ۲۳ کیلومتری مرکز استان).
* آن هم مثل مشکینشهر است؟
نه خیر. وقتی میخواستیم هیر را بسازیم گفتیم دیگر فقط معلق بودن جذاب نیست. باید کار دیگری کنیم. برای همین کف پل را شیشهای کردیم و شد اولین پل معلق شیشهای ایران. از آن گذشته پل را قوسی کردیم و شد اولین پل معلق قوسی شیشهای در جهان!
* این شیشهها را وارد میکردید؟
نه خیر. در همین ایران ساختیم. شیشههایی با ضخامت ۱۰ میلیمتر است که به صورت سه لایه روی هم قرار گرفته و روی هم ۳۰ میلیمتر را شکل داده و بین آن یک ماده ژلمانند مخصوص قرار دارد. محاسب ما به کارخانه شیشهسازی گفت که ما چنین شیشهای با مقاومت وزن موردنظر میخواهیم و یکی از شرکتهای معتبر داخلی برایمان شیشه را ساخت. البته این را بگویم که باید شیشه را هم قوس میدادیم.
* از هلیکوپتر استفاده کردید برای حمل ونقل شیشهها؟
خیر. روشی ابداع کردیم و در واقع یک جرثقیل اختراع کردیم و باقی کار ما با نیروی انسانی انجام شد.
* تلفاتی که نداشتید!
نه الحمدلله.
* بعد از هیر رفتید سراغ سرعین. در آنجا هم ابتکاری داشتید؟
بله. وقتی پل معلق سرعین را خواستیم بسازیم گفتیم باید پل را سه طبقه کنیم. دو طبقهاش ثابت است و یک طبقه معلق. بعد از آن هم که داریم نخستین پل رستوران کشور را میزنیم در دورود لرستان. شما میتوانید در ارتفاع حدود ۱۰۰ متری با کف شیشهای روی یک پل بنشینید و غذا بخورید.
* خیلی هم خوب ولی چرا سراغ شهرهای گردشگرپذیر دیگر نمیروید؟ مثلا شمال یا مشهد.
شمال به دلیل منفعتطلبی که صورت گرفته قیمت زمین خیلی بالا رفته است. از عهده من خارج است خرید زمین. صرفه اقتصادی ندارد یعنی. ما واقعا با ویلا، محیط زیست شمال را هم نابود کردیم. من سوئیس رفته بودم. طبیعتش هزار برابر شمال ماست ولی یک هزارم شمال ویلا ندارد. از سوی دیگر واقعا شمال به اندازه ویلاهایی که ساختند فضای تفریحی ندارد. فقط دریا و ویلا. این که نشد مسافرت! شهرهایی مانند مشهد، اصفهان، شیراز و کرمان هم به خودی خود دارای گردشگر است. من اعتقاد دارم وجب به وجب این خاک، پتانسیل تبدیل شدن به مقصد گردشگری را دارد. به خاطر همین تصمیم گرفتم سراغ شهرهای کوچک و کمتر شناخته شده بروم و با روشن کردن چراغ گردشگری در این شهرها، به اقتصاد و معیشت مردم این نقاط هم کمک کنم.
* الان شما مثلا در مشکینشهر به جز پل چه دارید؟
من در کنار پل، آنجا هتل ساختم. ۵ کیلومتر بالاتر از هتل میتوانند بروند آب گرم. ۲ کیلومتر پایینتر هم شهر مشکینشهر است. میتوانند بروند شهر.
* هتل و بازدید از پل برای یک خانواده چهار نفره به مدت سه روز چقدر درمیآید؟
حدود ۱۰ میلیون تومان. با صبحانه و ناهار و شام.
* از آسیب محیط زیستی به شمال گفتید. شما خودتان توجه میکنید به مسایل محیط زیستی در پروژههایتان؟
من هر جا رفتم نه تنها یک شاخه قطع نکردم بلکه ۳۰ تا ۴۰ هزار نهال کاشتم.
* خارج از کشور چطور؟ پیشنهادی نداشتید؟
من خیلی تلاش میکنم پروژههای خودم را معرفی کنم. همین حالا هم قصد داریم که در عمان یک کاری را شروع کنیم ولی واقعا توقع دارم از وزارت خارجه و اتاق بازرگانی که این کار را بکنند. این وظیفه آنهاست. من با توان فنی و مهندسی ایرانی این کارها را کردم و میتوانم در سراسر جهان این کار را بکنم ولی واقعا کسی از ما حمایتی نمیکند.
* حالا اگر حمایت نمیکنند؛ سنگ اندازی هم میکنند یا نه؟
حالا من بدبینی نمیکنم که بگویم سنگاندازی ولی من پروژههایی داشتم که جلویش را گرفتند. من میخواستم برای تهران یک کره ماه مصنوعی معلق بسازم. در ارتفاع ۱۰۰ متری بالای تپههای عباسآباد.
جوری که تاکسی با کابل تا دم درش برود و گردشگر بتواند در آنجا زندگی در فضا را تجریه کند، مثلا وارد اتاق شبیهساز تعلیق شود و شرایط خارج از جو را لمس کند، پا روی سطح شبیهسازی شده ماه و مریخ با همان شرایط جوی بگذارد، لباس فضانوردی بپوشد و عکس یادگاری بگیرد و در نهایت با همان تاکسیهای کابلی از ماه مصنوعی تهران به زمین برگردد. اما نشد.
* چه کسی نگذاشت؟
برخی از نهادهای مربوطه (با خنده)
* چرا؟
بماند...
* الان مدتهاست میگویند میخواهیم یک پل بزنیم از بندرعباس به قشم که دیگر این جزیره به سرزمین اصلی وصل شود. شما نمیتوانید این کار را بکنید؟
ما میتوانیم ولی خودشان هم میتوانند. من فکر میکنم نمیخواهند. کار نمایشی میکنند. من یک بار به استاندار هرمزگان گفتم شما اینقدر روی اسم خلیج فارس تعصب دارید ولی در چهارده جزیره یک نماد از خلیج فارس ندارید! اگر به گردشگری بها بدهند من به شما میگویم کیش پررونقتر میشود یا دوبی! الان همه جای دنیا صحبت از هوش مصنوعی است، حتی در مسئله گردشگری. من خواستم ایران در این مسئله عقب نیافتد، پل سرعین را مجهز به هوش مصنوعی کردم و این پل تبدیل شد به اولین مکان گردشگری مجهز به هوش مصنوعی ایران.
* چه کمکی از هوش مصنوعی گرفتید؟
از یک شرکت خصوصی کمک گرفتیم تا با پردازش تصویر از طریق هوش مصنوعی، در هر لحظه تعداد و وزن کل افراد روی پل را محاسبه کنیم تا وزن کل افراد از آستانه تحمل وزن پل بیشتر نشود. از یادگیری ماشین هم استفاده کردیم تا با جمعیتشناسی گردشگران در روزهای مختلف سال، مخاطب هدف و روزهای خاص و شلوغ پل را بهتر بشناسیم. این به ما کمک میکند تا برای رونق بیشتر کار، بهتر و هدفمندتر برنامهریزی کنیم.
* راستی دوبی نمیروید برای ساختوساز پل؟
نه. در دوبی پل نمیسازم. خوشم نمیآید. این شهر توسعه متوازنی ندارد.
* کجای دنیا رفتید که دوست داشتید یک چیزی مثل آن را بسازید و نتوانستید؟
برج ایفل. واقعا میتوانم بهترش را در ایران بسازم ولی حیف که نمیشود.
* چرا؟
بودجه میخواهد. دولت یک وام به من نداده است. ما هر چه ساختیم با پول خودمان بوده است. واقعا اگر یک صدم حمایتی که از صنعت خودرو در این کشور شده بود از صنعت گردشگری شده بود اوضاع ما خیلی بهتر بود ولی متاسفانه گردشگری در اولویت نیست. در مجلسمان، کمیته گردشگری زیر نظر کمیسیون فرهنگی است. کشوری که جزو ۱۰ کشور اول از نظر جاذبههای گردشگری است کمیسیون مستقل گردشگری در مجلسش ندارد! از آن طرف شما در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری چیزی از گردشگری شنیدید؟ صفر. این صنعت اصلا اولویت نیست!
* به وزیر جدید امید دارید؟
مسئله وزیر نیست. آقای مهندس ضرغامی دوست داشت کارهایی بکند. تلاش هم میکرد ولی بدنه وزارتخانه با او همراه نبود. وزیر فعلی هم بخواهد کاری بکند و حتی تلاشش را بکند و بدنه را همراه کند نمیتواند چون باید در سطح حاکمیت گردشگری اولویت شود. شما الان میدانید مجموعههای گردشگری به ۱۴ نهاد پاسخگو هستند که هیچ کدام مرتبط با گردشگری نیستند؟
* شما به مشکل حجاب هم برخورد کردید؟
سال پیش نه ولی ۵ سال پیش واقعا هر روز در مشکینشهر بحران داشتیم. الان وضعیت خیلی بهتر شده است.
* خیلی ممنونم از شما و دوست دارم اگر حرفی باقی مانده بفرمایید.
من هم از شما ممنونم. به عنوان چند ایرانی ما تلاشمان را کردیم. برای کارآفرینی. الان در مجموعه ما تقریبا ۱۰ درصد از نیروها خانم هستید که در بخش مهندسی و پشتیبانی فعالیت میکنند. بقیه آقایانی که در شرایط بسیار سخت فعالیت کردند که این پلها را بسازند. بخش عمده پل سرعین را ما در زمستان ساختیم. خب ما کارآفرینی کردیم. تولید ثروت کردیم. جاذبه برای شهرها درست کردیم. نماد درست کردیم. امیدواریم که از ما حمایت کنند تا باز هم بتوانیم از این پروژهها در سراسر کشور تاسیس کنیم.