میراث تاریخی جوبجی زیر چرخ لودرها
برخی معدنکاران با حمایت افراد ذینفوذ تلاش میکنند جادهای را از محوطه جوبجی با سههزار سال قدمت بسازند، حتی اقدام به سنگچین و ریختن بتن کردند تا مسیر جاده را روی محوطه جوبجی ادامه دهند
هفت صبح، مریم اطیابی| هجده سال پیش در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ هنگامی که لودرها و بیل مکانیکیهای شرکت آب و فاضلاب خوزستان در حال حفر یک کانال بین دو روستا «دهیور» و «جوبَجی» در ۷ کیلومتری جنوب شرقی رامهرمز بودند، راننده هرگز فکر نمیکرد وقتی چنگال بیل مکانیکی خود را در دل خاک بیفکند، بخشی از تاریخ سه هزار ساله ایران با نمایان شدن آرامگاهی از تونل زمان بیرون میآید. نفسها در سینه حبس، میراث فرهنگی مطلع و بانویی باستانشناس از دل پایتخت راهی خوزستان میشود تا آرمانهای میراثفرهنگی را با کاوشهایش جامه عمل بپوشاند و زنگار تاریخ را از این محوطه بزداید و شیشه عمر دیو خفته در دل این خاک را بشکند و راز و رمز این خطه از رامهرمز و تاریخ ایران را روشن کند.

و به این ترتیب کاوشهای نجات بخشی محوطه بلافاصله به سرپرستی دکتر «آرمان شیشهگر»، عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی آغاز شد. در این آرامگاه دو تابوت مفرغی با رأس هلالی متعلق به دو بانو یکی کمتر از هفده سال در تابوت شرقی و دیگری بین سی تا سی و پنج سال در تابوت غربی کشف شد. بانوانی که به احتمال زیاد از خاندان شاهی عیلامی بودند چرا که به همراه آنها دو حلقه زرین و یک دستبند ملیله و مرصع با خطوط میخی و عیلامی نو و نام یک پادشاه حک شده بر آنها کشف شد.
مکشوفات آرامگاه دو بانوی عیلامی شامل زیورهای زرین به شکل دسته خنجر، حلقه، بازوبند دستبند، النگو، گلسینه، انواع پولک و دگمه، مُهره و آویز و گوشواره، موبند و گردنبند و حلقه انگشتری، ظروف سیمین و مفرغی به ویژه ظروف آیینی با پیکرک زن، ایزد بانو با دم ماهی و آتشدان با پایههایی به شکل گوساله و اسب و دستهای به شکل تندیس یک زن از مفرغ، انواع مهرههای سنگی و ظروف سفالی و سنگی، برخی آثار آهنی از جمله تیغه خنجر و چند اثر ساخته شده از قیر طبیعی و آثاری از عاج یا شاخ حیوان ویژه نوعی بازی شبیه تختهنرد بود. همچنین تنها مُهر به دست آمده در این آرامگاه، یک مُهر سوسکی شکل از جنس بدل چینی سفید با نقش کنده انسانی کاملا انتزاعی بود.

ظاهرا برای وزارت میراث فرهنگی در طول این سالها فقط آثار بهدست آمده و نمایش آنها در چهار گوشه دنیا مهم بود. نمایشگاههایی که به بهانه آنها مسئولان میراث فرهنگی در این هجده سال ساک و چمدان بسته یا به هلند و آلمان و ایتالیا میروند یا راهی چین میشوند اما دریغ و درد که محوطه جوبجی پس از کاوش نجاتبخشی آرمان شیشهگر رسما رها شده تا جای جای آن سوراخ و حفاری و کشت و زرع شود یا کانال آب از دل آن رد شود.
حال در روزهای پاییزی دودآلود آبان و آذر ۱۴۰۴ بار دیگر خبر میرسد در محوطه رها شده جوبجی برخی معدنکاران درصدد عبور جاده از دل عرصه آن برای رسیدن به معادن شن و ماسه هستند. معدنکارانی که از سال ۹۴ این خیز را برداشتهاند و هر بار با رسانهای شدن موضوع عقبگرد میکنند. اما این بار برخی معدنکاران ظاهرا با پشتوانه برخی ذی نفوذان و صاحبان قدرت شروع به کار کردهاند و تا آنجا پیشرفتند که در نزدیکی رودخانه سنگچینهایی را گذاشتند و بر روی آن بتن و سیمان ریختند تا پلی برای عبور و ادامه احداث جاده فراهم کنند، میگویند میراث فرهنگی به دادستانی شکایت کرده اما ...

آرمان شیشهگر در این باره میگوید: «طبق کاوشها و گمانهزنیهای ما، جوبجی از دوره عیلام میانه تا دوران اسلامی آثار دارد. یک محوطه بزرگ ۴۰۰ هکتاری که طبق گمانهزنیهای باستانشناسی شش محوطه جداگانه و در عین حال مرتبط با هم در این مجموعه تاریخگذاری شدهاند که شاخصتریناش همان محوطه عیلام نو متعلق به آخرین مرحله حکومتی عیلامیهاست. چرا اهمیت دارد؟ نخست آن که درباره محوطهای صحبت میکنیم که مدارک باستانشناسی خیلی زیادی از آن نداریم. اهمیت دوم آن به دلیل پیدا شدن یک اثر زرین است که روی آن نام یک پادشاه عیلام نو نوشته شده که ما جای دیگری جز در کتیبه ایذه که آنجا هم فقط نامش آمده از آن اطلاعات دیگری نداریم.
این شاه در دوره عیلام نو مرحله 3 ب (در زمانی بین سالهای ۵۸۵ تا ۵۳۹ پ.م) میزیسته و گستره حکومت او در بخشهای شرقی خوزستان از ایذه تا رامهرمز و حتی شاید تا بهبهان و مناطقی از غرب استان کهگیلویه و بویراحمد امروزی میتوانسته باشد. محوطه جوبجی کمک شایانی به شناسایی این ارتباطات میکند. ما از دوره عیلام نو فقط همین آرامگاه را بهدست آوردیم و هنوز باقی محوطه را نتوانستیم کامل کاوش کنیم. با از دست دادن این محوطهها به هر بهانهای ما دچار تاریکی تاریخی میشویم.»

او میافزاید: «این محوطه استمرار داشته و در آن سفال هخامنشی، گورستان اشکانی، سفال ساسانی و دوران اسلامی دیده وکشف شده است. وقتی یک محوطه چنین استمرار تاریخی دارد، مسلما بسیار حائز اهمیت است.» شیشهگر در حالی از اهمیت محوطه جوبجی میگوید که تصاویر سیمانکردن دیوارههای سنگچینی توسط معدنکاران برای عبور پل و جاده بر روی محوطه جوبجی دست به دست میشود! و دوستداران میراث فرهنگی میگویند چرا اداره کل میراث فرهنگی خوزستان از استانداری و دادستانی کمک نمیگیرد و دست معدنکاران را کوتاه نمیکند و آنها در مسیر دیگری جاده نمیزنند.
طبق مصوبات استانداری وقت که «امیرحسین نظری» نماینده کنونی مجلس و مدیر عامل سازمان صنعت، معدن، تجارت وقت خوزستان هم در جریان کامل آن است با عبور جاده از مسیر دوکوهک با رعایت ملاحظات در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ موافقت شده است. حتی در آن زمان «قاسم سلیمانی دشتکی» استاندار از نظری خواسته تا مجوز ماده ۹ را از وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت (رزم حسینی) بگیرد. در آن ماده قید شده که سرمایهگذاری جاده و تملک کردن زمینها توسط معدنداران انجام شود و مقرر شده اداره صمت کار اجرایی این جاده را آغاز کند که هنوز انجام نشده است.
اعمال ماده ۹ یک پروژه رسمی به حساب میآید و اگر مالکین و معارضین یک پروژه همکاری نکنند، دستگاه اجرا کننده پروژه از دادستانی تقاضا میکند و دادستانی طبق قانون و مقررات و نظر کارشناسی مبلغ زمین موردنظر را بهحساب دادگستری واریز کرده و دستور کار داده میشود. این موضوع از آنحیث اهمیت دارد که شیشهگر به عنوان یک پیشکسوت باستانشناسی میگوید: «ما که نمیدانیم در زیر محوطه چه آثار ارزشمند دیگری وجود دارد.
وقتی نمیدانیم چطور عدهای میخواهند در عرصه و حریم تاسیسات عمرانی ایجاد کنند؟! این محوطه عرصه و حریم مصوب دارد و تجاوز به آن معنا ندارد. مثل این که بگویند فلان جا چاه نفت است و افراد عادی نمیتوانند در آنجا ساخت و ساز و جادهکشی کنند. میراث هم همین است و هیچ فرقی ندارد. بنابراین طبق قانون از من باستانشناس تا وزیر و معاون میراث فرهنگی تا استاندار و فرماندار و نماینده مجلس مکلف به حفاظت از این محوطه هستند.»
در این بین برخی شایعات از تغییر عرصه و حریم به نفع معدنکاران خبر میدهد. دکتر عباس مقدم باستانشناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی که خود در شورای عرصه و حریم جوبجی حضور داشته، با اشاره به این که محوطههای خوزستان همچون جوبجی جزو محوطههای پس کرانه خلیج فارس هستند و از این منظر هم بسیار حائز اهمیتاند، میگوید: «هیچ ضرورتی به تغییر و بازنگری عرصه و حریم جوبجی نیست. گمانهزنیها و کاوشهای لازم برای تعیین عرصه و حریم انجام شده مگر پای منفعت معدنکاران وسط باشد.»
احمدرضا حسینی بروجنی معاون میراث فرهنگی استان خوزستان موضوع بازنگری عرصه و حریم را شایعهای بیش نمیداند و میگوید: «ما بر حفاظت از عرصه و حریم مصوب جوبجی اصرار داریم و قرار است بهزودی برای اینمحوطه کاوشهای جدید تعریف کنیم. در خصوص تعرضات هم بلافاصله پس از مطلع شدن، یگان حفاظت ما در محل حاضر شده، اما متاسفانه اقدامات انجام شده مثل سنگچین و ... عصر به بعد انجام شده، سال ۹۸ هم همین مسئله پیش آمد و این افراد بازداشت شدند، در حال حاضر هم ما شکایت کردهایم. رسیدگی به شکایت اندکی زمانبر بوده اما خوشبختانه دادستانی و نیروی انتظامی با ما همراهی کامل داشتند و خاطیان و متعرضان دستگیر شدند و پس از بررسی میزان خسارت وارده برای آنها تشکیل پرونده میشود.»
او یادآور میشود: «حتی اگر فرض محال اینجا محوطه باستانی هم نباشد شورای ترافیک با عبور جاده مخالف است چرا که پل اصلی جاده بهبهان رامهرمز در همین نزدیکی است و ساخت این جاده اصلا عملیاتی نیست. در ضمن به جز میراث دستگاههای دیگر هم با ساخت پل مخالفند.» به گفته حسینی بروجنی بنا به دستور استاندار وقت، میراث فرهنگی خوزستان راه دسترسی را برای عبور جاده از سمت دوهک مشخص و اعلام کرده است و معدنکاران و سازمان صنعت، معدن و تجارت خوزستان باید به دنبال اجرایی شدن آن جاده باشند و حق نزدیک شدن و تعرض به محوطه و عرصه و حریم جوبجی را ندارند.
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که مهمترین پرسش پیش رو این است که چرا منافع ملی باید فدای منافع گروهی افرادی خاص شود. چرا استانداری، فرمانداری، نماینده مجلس، سازمان معدن، صنعت و تجارت خوزستان پیگیر نمیشوند و با کمک اداره راه و شهرسازی یک راه ایمن و مطمئن در مکانی کارشناسی شده احداث نمیکنند که هم منافع میراث فرهنگی، محیط زیست، منابع طبیعی و پلیس راه تامین شود هم معدنکاران.
چگونه در استانی با این درجه اهمیت و وجود انواع شرکتها، کارخانجات و موسسات بزرگ و مهم، از سال ۹۴ تاکنون احداث یک جاده برای تعدادی معدنکار به چنین معضل لاینحلی تبدیل شده که برخی معدنکاران به خود اجازه بدهند بر اساس منافع شخصی و این که عبور جاده به معدن آنها نزدیکتر باشد تا فروش بیشتری داشته باشند، هر چند وقت یکبار به عرصه جوبجی، پیشانی تاریخی رامهرمز یورش ببرند و درصدد احداث جاده برآیند؟