حقوق ندادند، جنگل بدون نگهبان ماند
شش ماه حقوق معوق رانندگان شرکتی گیلان، گشت و حفاظت از جنگلهای هیرکانی را مختل کرد
هفت صبح، لیلا مرگن| رانندگان شرکتی که بار اصلی گشت و بازرسی در جنگلهای گیلان را به عهده دارند، 6 ماهی هست که حقوق دریافت نکردهاند و به گفته برخی منابع مطلع، این عدم پرداخت، روند گشت و کنترل عرصههای طبیعی را مختل کرده است. این در حالی است که برای بسیاری از جلسات غیر ضرور بودجه به هر نحو ممکن تامین میشود. قاچاق چوب در جنگلهای شمال روز به روز در حال افزایش است.
مرور اخبار نشان میدهد که هیچ جایی از جنگلهای شمال از دسترس قاچاقچیان در امان نبوده و آمارهای افزایشی ارائه شده از سوی مسئولان، تایید کننده تصاویر متعدد منتشر شده از حمل غیرقانونی چوب در جادهها و تشدید قاچاق در جنگلهای شمال است. بر اساس تخمینهای سال 1401، گردش مالی حداقل ۵۰۰ میلیارد تومانی قاچاق چوب باعث شده قاچاقچیان برای به سرقت بردن چوب جنگلها، روشهای متنوعی را به کار گیرند.
حتی 6 برابر شدن جریمه قطع درخت و رساندن عدد جریمه به ۹ تا ۲۷ میلیون تومان نیز باعث نشده که قاچاقچیان چوب بیخیال قطع پنهانی درختان شوند زیرا اگر بخت با آنها یار باشد و حتی فقط یکبار در سال گیر بیفتند، در سایر دفعات آنقدر سود بردهاند که مشکلی برایشان پیش نیاید. در شرایطی که طرحهای جنگلداری متوقف شده و مجریان بخش خصوصی دیگر در عرصه حضور ندارند، ادارات منابع طبیعی راهی ندارند جز اینکه برای مقابله با قاچاق گشت و کنترل را بیشتر کنند اما گویا آنها هم خودروی کافی ندارند که به گشت بپردازند.
در چنین شرایطی دولت دست به دامان بخش خصوصی و شرکتهای تامین کننده نیرو شده و بار تامین زیرساخت برای جابهجایی نیروهای یگان حفاظت هم روی دوش شرکتها گذاشته شده است. البته گویا سازمان منابع طبیعی برای پرداخت حقوق پرسنل این شرکتها و حل مشکل قراردادهای شرکتی چندان عجلهای هم ندارد!
عدم دریافت 6 ماه حقوق
از گیلان خبر میرسد که نیروهای شرکتی ادارات منابع طبیعی این استان، یک ماهی است که حقوق نگرفتهاند اما رانندگان شرکتی، بیش از 6 ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده و مستاصل و گرفتار، چشم به دهان مسئولان دوختهاند. بهزاد بنیسلطان یکی از رانندگان شرکتی اداره منابع طبیعی آستارا که متولد لوندویل است، یکی از همان رانندگانی است که به دلیل تغییر پیمانکار 6 ماهی است حقوق دریافت نکرده و درباره دلیل عدم دریافت حقوق نیز اطلاعات زیادی به او منتقل نکردهاند.
او که در جریان درگیریهای مرتبط با خلع ید متخلفان و آزادسازی عرصههای طبیعی ماشینش 100 میلیون تومان خسارت دیده و خودش هم زخمی شده، اکنون به دلیل عدم انجام تعهدات دولت، بیمه ندارد و هزینههای درمانی و تعمیر ماشینش را باید خودش پرداخت کند. بنی سلطان به «هفت صبح» میگوید: با داس و قمه به ما حمله کردند. شیشه ماشینم شکست و سرم مجروح شد. سه روز است که درگیر مداوا در بیمارستان هستم.
یک روز در اورژانس خوابیدم. یک روز هم به دکتر خصوصی مراجعه کردم. دکترها به من گفتند باید به اردبیل اعزام شوم اما به آنها اعلام کردم که چقدر باید پول خرج کنم؟ 6 ماه است که حقوق نمیگیرم. به گفته بنیسلطان، پزشکان برای او 10 روز مرخصی نوشتهاند اما چون رئیس منابع طبیعی آستارا خیلی آدم خوبی است و ادارهشان ماشین ندارد، به مرخصی نرفته و در اداره حضور مییابد. زیرا ماشین اداره منابع طبیعی را به رشت فرستادهاند و گفتهاند که ماشین را تعویض میکنیم ولی یک ماهی است که ماشین پلاک دولتی به اداره آستارا تحویل نشده و حتی کارهای اداری هم با ماشین بنیسلطان انجام میشود.
این راننده شرکتی نگران است که اگر کارش را رها کند، هم ماشین آسیب دیدهاش از دستش برود و هم 6 ماه حقوقش را دیگر بهدست نیاورد. او میگوید: «بی پدر و مادر اینجا ماندهایم». بنی سلطان که متاهل است، هشت میلیون تومان پول ندارد که برای فرزندش در رشت بفرستد.
نگران است زیرا در روستا کار گیر نمیآورد و جانبازی است که به جای اینکه مشابه بقیه از بنیاد شهید حقوق بگیرد، روی پای خودش ایستاده و معتقد است که چون برای وطن کار کرده، نباید به دنبال کمک از بنیاد شهید باشد. او از مسئولان میخواهد که حداقل پول بنزین و تعمیر ماشین را به رانندگان برسانند تا آنها بتوانند به کارشان ادامه دهند.
پرداخت هزینهها از جیب راننده
گشت زنی در جنگلهای گیلان برای مقابله با قاچاق بدون خودرو تقریبا امکانپذیر نیست اما منابع مطلع میگویند که خودروهای استان گیلان مستهلک شده و قرار است در مزایدهای به فروش گذاشته شوند و حالا بار اکثر گشتزنیها روی دوش شرکتهای بخش خصوصی است که آنها هم قراردادهایشان به مشکل خورده است.
یکی از پرسنل اداره منابع طبیعی گیلان که نخواست نامش فاش شود، به «هفت صبح» میگوید: نیروهای راننده شرکتی چند ماه است که حقوق نگرفتهاند و هزینه تعمیر ماشینشان را از جیب پرداخت میکنند. یکی از رانندگان ما برنجش را فروخت تا خرج ماشینش را بدهد. به گفته این منبع مطلع تغییر شرکت سبب شده که در جریان نقل و انتقال پیمانکار، حقوق پرسنل وابسته به شرکت به مشکل بر بخورد و رانندگان حدود پنج تا 6 ماه حقوق معوق داشته باشند.
از آنجا که همه کارهای حمل و نقل دست نیروهای شرکتی است و ادارات، ماشین سازمانی ندارند؛ برای هر اعزام به گشتزنی تنش در اداره ایجاد میشود زیرا نیروهای شرکتی ناراضی هستند. در نظام بودجهریزی ایران هر سال تمامی دستگاهها با تخمین هزینههای یک سال، برآورد بودجه خود را به وزارتخانه مربوطه ارجاع میدهند تا ردیفهای بودجهای برای اقدامات پیشبینی شود.
اما یک پرسش اساسی و مهم در این میان وجود دارد و آن این است که سازمان منابع طبیعی در زمان بودجهریزی چطور برای بسیاری از جلسات غیر ضرور بودجه پیشبینی میکند ولی برای حقوق پرسنل شرکتی، ولو جمعیت محدود و اندک اما تاثیرگذار بر روند حفاظت از عرصههای هیرکانی، هیچ رقمی پیشبینی نشده و مشکلات ناشی از قراردادهای آنها بعد از گذشت نیمی از ماههای سال، هنوز حل نشده است؟ آیا مسئولان سازمان منابع طبیعی درباره تاثیر مستقیم و منفی فقر بر حفاظت از عرصههای جنگلی چیزی شنیدهاند؟