هفت صبح، مریم اطیابی| هر گوشه از محوطه‌ها و بناهای تاریخی را نگاه کنید محال است حفره‌ای نبینید؛ از برج، پل، قلعه، حمام و غار تا خانه، تپه و محوطه تاریخی در سودای یافتن گنج و به بهای مرگ میراث تاریخی ایران کنده شده است. «دهه هفتاد بود. اینقدر به ... اصرار کرده بود که از آنجا به میراث نامه زده بودند که با این شخص همکاری کنید تا منطقه مورد نظر را حفاری کند. آقای قره‌خانی آن زمان پیشنهاد داد از همه لحظات این کار فیلم بگیریم. عکاس مجموعه را برای فیلم گرفتن فرستادیم. هر روز هم یکی از بچه‌های اداره برای سرکشی به این روستا در شهریار می‌رفت.

 

ناظر کاوش هم آقای امامی خدابیامرز بود. سرکشی نه محض کنجکاوی چون همه ما می‌دانستیم سرابی بیش نیست، محض خنده و البته با اکراه. گنج‌یاب کلی هم با خودش ادوات آورده بود و هفت متر زمین را کند. یک جادوگر هم بود که ورد می‌خواند و فوت می‌کرد. می‌گفت اینقدر بکنی به یک دالان می‌رسی. از دالان اول یک سگ بیرون می‌آید. بعد سه روز... چند تا ابن‌الوقت هم دور و برش بودند و خرج خورد و خوراک‌شان می‌کرد.

 

وقتی به هیچی نرسید دو دستی بر سرش می‌زد و گریه می‌کرد که من گول خوردم، کل زندگی، خانه و کامیونم را فروختم تا به این گنج برسم! به نظرم اگر معاونت میراث فرهنگی کل کشور در میراث فرهنگی استان تهران این فیلم را پیدا کند و در معرض دید عموم قرار دهد درس عبرت خوبی است برای متوهمان گنج‌یابی.»  این بخش‌هایی از صحبت‌های پیشکسوت باستان‌شناسی «خسرو پوربخشنده» است.

 

خسرو پوربخشنده برای هفت صبح توضیح می‌دهد: «یک بار هم اداره آگاهی یک نفر را دستگیر کرده بود که مدعی بود اشیا همراهش باستانی است. من را برای کارشناسی به اداره آگاهی فرستادند. طرف یک سری نسخه همراهش بود که بین این حقه‌بازان و گنج‌یابان به خط «شجری» مشهور است. خط‌هایی شبیه «شوید» که می‌گفتند نسخه گنج است. طرف را برده بودند یک نسخه گنج به او فروخته و پولی گرفته بودند.

 

یک نسخه‌خوان هم، همراهش کرده بودند و در بیابان‌های شمیرانات یکسری سفال که از قبل چال کرده بودند با آن نسخه پیدا کرده بود و بعد که فریب این صحنه‌سازی را خورده با قیمت گزاف چند نسخه گنج خیالی و جعلی به او فروخته بودند که پلیس وقتی دنبال گنج‌ می‌گشت با اشیا تقلبی دستگیرش کرده بود. ای کاش مردم می‌دانستند اینها همه افسانه است و زندگی‌شان را تباه نمی‌کردند.»
پوربخشنده تاکید می‌کند قبلا سوداگران در جنگل و دشت و خانه‌ها و قلعه‌های قدیمی دنبال گنج می‌گشتند اما اکنون به راحتی به محوطه‌ها، گورستان‌ها و تپه‌های تاریخی که تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی است تعرض می‌کنند و این فاجعه است.

 

چرا کسی پاسخگوی تاراج آثار تاریخی نیست؟


مشهورترین حفاری و غارت آثار تاریخی در چند دهه اخیر متعلق به «کُنار صَندل» در جیرفت استان کرمان در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد است. حضور باستان‌شناسان به سرپرستی یوسف مجیدزاده دستکم ۹ ماه زمان می‌برد. در این مدت محوطه‌های ۵ هزارساله جیرفت به یغما می‌رود و مردم با بیل و کلنگ راهی منطقه می‌شوند و اشیا گرانبهایی را از دل خاک بیرون می‌آورند. سیل قاچاقچیان هم راهی منطقه می‌شوند و این آثار گران‌بها و بی‌نظیر از کشور خارج می‌شوند. آثاری که خبر از حضور یک تمدن بزرگ در شرق کشور می‌دهد.


بسیاری از باستان‌شناسان تلاش برای مبارزه با قاچاقچیان را مدیون عزت‌الله نگهبان (۱۳۰۴-۱۳۸۷)، باستان‌شناس سرشناس و بنیان‌گذار موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران می‌دانند.


دکتر نگهبان همواره یکی از سرسخت‌ترین مدافعان برنامه‌های منظم کردن فعالیت‌های مربوط به باستان‌شناسی بود و برخی او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می‌دانستند. در پنجمین کنگره بین‌المللی باستان‌شناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، دکتر نگهبان نقشی اساسی در تصویب قطعنامه‌ای در محکوم کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت. افزون بر این، در سمت مشاور فنی باستان‌شناسی در اداره باستان‌شناسی وقت، سهم عمده‌ای در جلوگیری از برخی فعالیت‌های غیر قانونی در زمینه خرید و فروش و قاچاق اشیای باستانی به خود اختصاص داد.


دکتر فخری دانش‌پور پرور باستان‌شناس ۸۷ ساله می‌گوید: «در دوره دکتر نگهبان برای هر محوطه و تپه تاریخی دو موتورسوار تعیین کرده بودند که موظف بودند در محوطه‌ها گشت بزنند و به محض دیدن هرگونه تخلف و تعرض اطلاع بدهند. برخی چوپانان یا اهالی محلی روستاها را هم آموزش داده بودند. به عبارتی مردم محلی خودشان حافظ محوطه‌های تاریخی‌شان بودند.

 

به ما دانشجویان هم تاکید می‌کردند که باید بین مردم بروید و توضیح بدهید میراث فرهنگی چیست و چرا باید مراقب آثار محله، روستا، منطقه و شهر خود باشند و به‌ محض این که حفار غیر مجاز دیدند سریع اطلاع بدهند.دکتر نگهبان اینقدر قاطع بود که در خیابان بوذرجمهری (پانزده خرداد) و منوچهری نامش که می‌آمد همه این عتیقه‌فروشان فرار می‌کردند. او هرگز در مقابل دلالان و حفاران عتیقه عقب‌نشینی نکرد اما اکنون محوطه‌ها رها است. هیچ مسئول خاصی هم نیست که اگر حفار یا قاچاقچی نامش را بشنود عقب‌نشینی کند.»

 

هشدار جدی: هویت ایرانی در حال قاچاق است!


حالا به گفته تعداد قابل توجهی از کارشناسان آثار ایرانی از در و پنجره چوبی تا سکه، سفال و اشیا تاریخی حاصل از حفاری‌های غیرمجاز محوطه‌های تاریخی سر از موزه‌های کشور‌های همسایه یا حراجی‌های اروپایی درآورده و به نام اشیا تمدن اسلامی بدون آن‌که نامی از ایران آورده شود، در معرض دید گردشگران  و خریداران قرار می‌گیرد. با آثاری که از دل خاک ایران برآمده برای خودشان تاریخ ساخته‌اند، آموزش می‌دهند، موزه و کلکسیون می‌سازند و مجله منتشر می‌کنند.


آنها می‌گویند مقابله با حفاری و قاچاق نشانگر میزان دغدغه هویت برای یک کشور در جغرافیای ملی است. دکتر داریوش اکبرزاده در این‌خصوص می‌گوید: «شی جین پینگ» رئیس‌جمهوری چین وقتی آمد یک تحول بزرگ در موزه‌داری چین ایجاد کرد. او یک تنه با بحث هویت ملی چین، اروپا و آمریکا را بلعید. تمام موزه‌ها را بازسازی کرد و گسترش داد و بازدیدشان را برای مردم چین رایگان کرد. شاید بیش از ۳۰ الی۴۰ موزه بسیار بزرگ در همین دوره ساخته شد.

 

از سویی دستور ساخت موزه‌هایی در محل کشف آثار را داد. همچنین موزه‌های چین ۲۰۰ برابر توسعه پیدا کردند. چون او موزه‌ها را نماد حفظ غرور و وحدت و هویت ملی می‌داند. وقتی حکومت پای کار بیاید مردم به دنبالش حرکت می‌کنند. اشیا داخل کشور نگه داشته می‌شود و دیگر قاچاقی وجود نخواهد داشت. این حکومت‌ها و دولت‌ها هستند که باید روی بحث هویت ملی حساس باشند و به تبع آن موزه‌هایشان را شکل دهند و بحث قاچاق را برچینند. قاچاق یکی از کلیدی‌ترین محصولات بی‌تفاوتی دولت‌ها در خصوص حفظ هویت ملی است.» 

 

گنج‌یاب‌ها با بیل و طلسم؛ میراث ایران با دست خالی


از سویی چند صباحی است گنج‌یابان و فروشندگان فلزیابی و آموزش نسخه‌خوانی و ... راهی فضای مجازی شده‌اند. تا آنجا که در نشست «راه‌کارهای جلوگیری از حفاری‌های غیرمجاز و قاچاق اشيا عتیقه» اعلام شد اینستاگرام مهم‌ترین پلتفرم تبلیغ گنج‌یابی است و گنج‌یابی با خرافه‌باوری استان‌ها همبستگی مستقیم دارد. از سویی بالای ۹۰ درصد محتوای گنج یابی که توسط مردم دیده می‌شود در اینستاگرام قرار دارد، چند درصد در یوتیوب و زیر یک درصد هم در وبسایت‌ها. نکته قابل تامل این که این صفحات اینستاگرامی با یکدیگر هم‌پوشانی دارند. 


همچنین در ۱۵ سال گذشته گسترش گنج‌یابی در ابتدا فقط در استان‌های بزرگ وجود داشته؛‌ در دو سال بعدی نیمه غربی و مرکزی کشور درگیر این موضوع می‌شود و در دو سال بعدتر کل کشور درگیر این داستان می‌شود.  در این راستا انجمن حقوق‌شناسی ایران در نامه‌ای به تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ به امضا سیدعلیرضا آوایی، رئیس هیئت مدیره انجمن حقوق‌شناسی به حجت‌الاسلام والمسلمین
 محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضائیه نسبت به برخی اشخاص و باندهای مهم فعال در این حوزه، اعلام جرم کرده است.  اگرچه رونوشت این اعلام جرم رسمی که به موجب قانون و براساس وظایف ذاتی انجمن به عنوان یک تشکل مردم‌نهاد ملی، به وزارت میراث فرهنگی، وزارت اطلاعات، پژوهشگاه میراث فرهنگی، موزه ملی ایران و انجمن علمی باستان‌شناسی نیز ارسال شده اما تاکنون نتیجه‌ای در بر نداشته‌ است. 


علیرضا غریب‌دوست، دبیر انجمن حقوق‌شناسی در خصوص فرجام این شکایت رسمی گفت: «شکایت به واسطه جناب آقای صارمی، رئیس حوزه‌ ریاست قوه قضائیه به ایشان تقدیم شد و اطلاع داریم که آقای اژه‌ای دستور ویژه‌ای برای پیگیری و تهیه گزارش به عنوان ضابط قضایی به وزارت اطلاعات دادند و ارسال مستندات به دستگاه قضایی که ما از آنجا به بعد را در جریان نیستیم و مطلع نشدیم که چه اتفاقی قرار است بیفتد. وزیر میراث فرهنگی و رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی هم جلساتی با هم داشتند که از خروجی آن بی‌اطلاعیم. ولی چون ما اعلام‌ جرم کرده‌ایم باید تعیین تکلیف شود یا قرار منع تعقیب صادر شود یا رسیدگی و به محکومیت منتج شود اما هنوز نتیجه به ما اعلام نشده است.»

 

 او در خصوص افزایش و تشدید مجازات می‌گوید: «ما حتما و قطعا نیازمند تشدید مجازات حفاران و قاچاقچیان هستیم و ضمانت اجرای تمکین از قانون لازم است، اما منوط بر این است که خود قانون وجود داشته باشد. ما یک قانون جامعی که حفاظت از میراث فرهنگی و تمدنی ایران را در دستور کارش قرار داده باشد، نداریم. قانونی که جامعیت داشته باشد و هرگونه تعرض، حفاری غیرمجاز، جابه‌جایی اشیا، خرید و فروش، معامله اشیا، قاچاق آنها و خرید و فروش فلزیاب‌ها، دعانویسی، نسخه‌نویسی، طلسم‌یاب، تسخیر موکل و انواع‌کلاهبرداری‌ها در این رابطه را در برگیرد و برخورد جامع، مانع و کاملی به واسطه این قانون انجام شود، هنوز در ایران وجود ندارد. 
 

میراث در خطر، وزارتخانه در خواب


ما حتی وزارتخانه‌ای که متولی این کار باشد، نداریم! عنوانِ «وزارتخانه‌ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» شوخی بیش نیست چرا که سه موضوع با ماهیتِ متفاوت که هر کدام نیازمند یک تشکیلات مستقل است و برنامه‌ریزی، ساماندهی و اجرای مجزا از یکدیگر دارند را با هم ترکیب کرده‌اند تحت عنوان یک‌ وزارتخانه. موضوع و هدفِ وزارتخانه در امر حفاظت از میراث فرهنگی و تمدنی با موضوع گردشگری و صنایع دستی تفاوت و بعضا تعارض جدی دارد. این در حالی است که برای این وزارتخانه قطعا موضوعات اقتصادی دو‌ حوزه دیگر بر موضوع میراث فرهنگی و حفاظت از آن ارجحیت دارد. 


تبلیغات در حوزه دستگیری متخلفان و مجازات صادره ضعیف است و برپایی نمایشگاه آثار مکشوفه توسط یگان حفاظت هم کم است. از سویی برخی از متعرضان عرصه و حریم، حفاران یا فروشندگان دستگیر و مجازات می‌شوند اما آیا موضوع خریداران هم از سوی میراث فرهنگی و قاضی پیگیری می‌شود؟ 


دکتر نوروز رجبی، باستان‌شناس و کارشناس دادگستری می‌گوید: درستش این است که وزارت میراث درباره پرونده متهمان از جای دیگر هم استعلام و سوءپیشینه بگیرد، رگ و ریشه کار را بررسی و بازجویی کند که چه کسی آمر، مباشر، واسط و خریدار بوده، کارگاه اشیا عتیقه تقلبی کجاست؟ اما متاسفانه این موضوع اساسا برای وزارتخانه و معاونت میراث فرهنگی و مدیران کل مسئله نیست. در نتیجه بخش‌های حقوقی در حد رفع تکلیف موضوع را پیگیری می‌کنند، اگر مدیری خودش مطالبه‌گر و پیگیر باشد ممکن است موضوع به جد پیگیری شود اما تجربه من می‌گوید اگر قاضی و بازپرس‌های خوبی روی پرونده کار کنند زودتر نتیجه بخش است.

 

موفق‌ترین نمونه‌ها یکی تخت جمشید بود که یگان حفاظت و بخش حقوقی بسیار پیگیری داشتند و دیگری موضوع ۳۶۰۰ شی کشف شده فرودگاه امام خمینی(ره) با ۴۰۰۰ صفحه پرونده که یک قاضی شریف و دو بازپرس بسیار وطن‌پرست موضوع را بررسی کردند اما در وزارتخانه میراث آن طور که باید و شاید پیگیر این موضوع نبودند.  

 

سرهنگ رسول بابایی، دارنده دکترای باستان‌شناسی هم در این باره می‌گوید: «ما نیازمند آنیم که در بخش نیروی انتظامی یک واحد مجزا برای میراث فرهنگی با اتاق فنی مجزا، نیروی تخصصی و زبده و یگان مشخص داشته باشیم اما وقتی در حد یگان حفاظت فعلی باشد که اجازه حمل سلاح نداشته باشد و مجبور باشد از نیروی انتظامی که‌ خودش هزار و یک پرونده دارد، کمک بگیرد، به صورت خاص به موضوع ورود نمی‌شود. در صورتی که اگر مثل مواد مخدر پلیس قاچاق اشیا هم وجود داشته باشد با امکانات کامل خودش به سراغ مجرم می‌رود و تا آخر موضوع را پیگیری می‌کند حال چه بحث صفحات مجازی باشد چه حفار و فروشنده و خریدار اما من نشنیده‌ام میراث فرهنگی چنین درخواستی را مطرح کرده باشد.  

 

حال با توجه به این صحبت‌ها به نظر می‌رسد ضعف اصلی افزون بر نبود قوانین بازدارنده کافی، یک متولی مشخص در وزارتخانه میراث فرهنگی است که دست‌کم موضوع حفاری و قاچاق، کمبودهای‌ یگان حفاظت را یک آسیب‌شناسی کامل کند و دوم از نیروی انتظامی و دستگاه قضا بخواهد تا واحدهای تخصصی به این موضوع اختصاص دهند.»

 

اینستاگرام  جولان قاچاقچیان عتیقه


چند صباحی است گنج‌یابان و فروشندگان فلزیابی و آموزش نسخه‌خوانی و ... راهی فضای مجازی شده‌اند. تا آنجا که در نشست «راه‌کارهای جلوگیری از حفاری‌های غیرمجاز و قاچاق اشيا عتیقه» اعلام شد اینستاگرام مهم‌ترین پلتفرم تبلیغ گنج‌یابی است و گنج‌یابی با خرافه‌باوری استان‌ها همبستگی مستقیم دارد.

 

از سویی بالای ۹۰ درصد محتوای گنج یابی که توسط مردم دیده می‌شود در اینستاگرام قرار دارد، چند درصد در یوتیوب و زیر یک درصد هم در وبسایت‌ها. نکته قابل تامل این که این صفحات اینستاگرامی با یکدیگر هم‌پوشانی دارند.  همچنین در  ۱۵ سال گذشته گسترش گنج‌یابی در ابتدا فقط در استان‌های بزرگ وجود داشته؛‌ در دو سال بعدی نیمه غربی و مرکزی کشور درگیر این موضوع می‌شود و در دو سال بعدتر کل کشور درگیر این داستان می‌شود.