سایه مرگ بر معادن زغالسنگ طبس

نگاهی به حوادث سریالی معادن زغال سنگ ایران
هفت صبح، سارا خادمی| جمعه ۲۵ مهرماه، حادثهای تلخ در معدن زغالسنگ طبس رخ داد که یک کارگر جان خود را از دست داد و دو نفر دیگر زخمی شدند. گزارشها حاکی است که علت این حادثه، ریزش ناگهانی سقف تونل معدن بوده است. حادثهای که بار دیگر نگرانیها درباره ایمنی معادن زغالسنگ در کشور را افزایش داد. این واقعه ناگوار تنها یک سال پس از پرتلفاتترین حادثه معادن زغالسنگ ایران رخ میدهد.
حادثهای که اول مهر پارسال همزمان با نواخته شدن زنگ مدارس در طبس اتفاق افتاد و منجر به مرگ ۵۳ معدنکار شد. آن حادثه که به عنوان یکی از تلخترین فجایع 30 سال اخیر در معادن زغالسنگ کشور شناخته میشود، به دلیل انباشت و پخش ناگهانی گاز متان در تونل معدن شرکت معدنجو رخ داد و کارگران را در محاصره خفگی قرار داد. اما این حادثه تنها نقطه تاریک یک سال اخیر نبود. فروردین ماه امسال، معدن مهماندویه دامغان نیز صحنه گازگرفتگی ناشی از منوکسید کربن شد که هفت نفر شامل چهار ایرانی و سه تبعه خارجی جان خود را از دست دادند.
جالب آنکه این معدن یک ماه پیش از حادثه به دلیل نقصهای ایمنی، اخطار یک ماهه دریافت کرده بود، اما بهرهبردار بدون توجه به هشدارها، به فعالیت خود ادامه داد. اکنون، در سومین حادثه مشابه، ریزش سقف در معدن دیگری در طبس جان یک کارگر را گرفت و دو نفر دیگر را مصدوم کرد. حادثه دو روز پیش نشان داد که با وجود تکرار فجایع، همچنان رعایت کامل ایمنی در معادن ما جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. کارشناسان هشدار میدهند که ترکیبی از ضعف نظارت، استانداردهای ناکافی و علتهای فراوان دیگر، همچنان خطرات مرگبار را در معادن زغالسنگ ایران افزایش میدهد.
بنابر این تا زمانی که تجهیزات ایمنی مدرن و پایش دقیق در معادن برقرار نشود، چنین فجایع تکراری ادامه خواهند داشت. حادثه اخیر طبس، یادآور این است که حفاظت از جان کارگران و پیشگیری از حوادث باید در اولویت نخست قرار گیرد. چرا که هر ریزش سقف، هر انفجار گاز و هر حادثه کوچک میتواند به تلفات انسانی گسترده و اندوه جامعه معدنکاران منجر شود.
پس از بروز این حادثه علی اشرافیان، معاون استاندار و فرماندار ویژه طبس با بیان اینکه معادن باید مجهز به تجهیزات ایمنی باشند گفت: پس از حادثه معدنجوی طبس که سال گذشته منجر به فوت ۵۳ کارگر شد، تمامی معادن منطقه به سمت استفاده از تجهیزات پیشرفته و رعایت اصول ایمنی حرکت کردهاند. با این وجود، این حادثه به دلیل ریزش شدید سقف معدن رخ داده و در شرایط فعلی جلوگیری از آن دشوار بود. گرچه وی به این موضوع اشارهای نکرده است که چرا در بازدیدهای بازرسان، ناایمن بودن این معدن را تشخیص ندادند و جلوی ادامه کار آن را نگرفتند؟!
نگاهی به حوادث سریالی معادن زغال سنگ ایران
حوادث معدنهای زغال سنگ اما سابقهای طولانی در بین حوادث کاری دارد. براساس گزارشی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال گذشته منتشر کرد، نخستین حادثه ثبت شده در خصوص معادن زغالسنگ به ۲۸ مرداد ماه ۱۳۷۲ و معدن زغالسنگ «باب نیزو» زرند با هشت نفر فوتی برمیگردد. چهار سال بعد نیز در اول تیر ۷۶ تونل ۹ معدن زغالسنگ «سنگرود» گیلان ریزش کرد که در این حادثه ۲۱ نفر فوت شدند.
در سومین حادثه که به تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۴ برمیگردد، معدن زغالسنگ باب نیزو زرند دوباره دچار حادثه شد و براثر آن ۹ نفر جان خود را از دست دادند و باز با تکرار تاریخ، چهار سال پس از آن حادثه و در ۳۰ فروردین سال ۸۸، این معدن دوباره ریزش کرد و ۱۲ نفر فوت شدند. پنجمین حادثه از این دست هم مربوط به معدن زغالسنگ «هجدک» زرند میشود که در ۱۶ آذر 1399 دچار حادثه شد و چهار نفر فوتی داشت.
در ادامه این سلسله حوادث، حوادثی در معادن «یال شمالی» طبس با هشت نفر فوتی در آذر ۱۳۹۱، معدن «چشمه پودنه» کوهبنان با سه نفر فوتی در اسفند ۱۳۹۲، معدن «کیاسر» مرداد ۱۳۹۳ با ۲ نفر فوتی، معدن «زمستان یورت» آزادشهر با ۴۳ نفر فوتی در اردیبهشت ۱۳۹۶، معدن «طزره» دامغان با ۶ فوتی در شهریور ۱۴۰۲ و معدن زغالسنگ معدنجو طبس با ۵۲ فوتی در شهریور ۱۴۰۳، از جمله بزرگترین حوادث معادن زغالسنگ در کشور بودهاند.
در گزارش وزارت کار آمده است؛ متان و سایر گازهای قابل اشتعال یا سمی یک واقعیت زندگی و مرگ در معادن زغال سنگ هستند ضمن آنکه انفجارهای ناشی از گاز هم شایعترین علت این بلایا است. در هر یک از این رویدادها، معدنچیان به دام افتاده میتوانند توسط انفجار، آتشسوزی یا دودی که اتاق را پر میکند، کشته شوند. در معدنهای با تهویه ضعیف، معدنچیان بر اثر استنشاق گاز بدون هیچگونه انفجاری جان خود را از دست دادهاند.
سقف یا دندههای معدن زغالسنگ (دیوارهای معدن) ممکن است فرو بریزد و معدنچیان را به دام بیندازد. تجهیزات ممکن است با عواقب مرگبار از کار بیفتند. برخی از بدترین شرایط ناشی از طغیان معادن و غرق شدن کارگران و شکست سدهای نگهداری فاضلاب و باطله بوده است که زبالههای سمی مایع معدنی را به سمت مناطق پاییندست هدایت کرده و اکوسیستمها منطقه را بههم زده و زندگی در آنجا را مختل میکند.
راهکارهایی در حد پیشنهاد!
این گزارش البته پیشنهادهایی اجرایی نیز برای جلوگیری و کاهش بروز این حوادث تلخ آن مطرح کرده که شامل؛ تدوین استانداردهای اجباری برای تجهیزات و ماشینآلات معدنی، استخراج معادن جهت شناخت عوارض زمینشناسی و میزان گازخیزی معدن، اختصاص بخشی از حقوق دولتی معادن برای ارتقای ایمنی معادن، مکانیزه کردن، آموزش ایمنی و تهیه امکانات سختافزاری و نرمافزاری مرتبط با ایمنی، تامین تجهیزات ایمنی معادن از طریق سازمان هایی مانند سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو)، عدم صدور مجوزهای جدید برای بهرهبرداری به شیوه سنتی و غیر ایمن، مشارکت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تایید صلاحیت مسئولان ایمنی شاغل در معادن (این مسئولیت در حال حاضر برعهده سازمان نظام مهندسی معدن است) و... است.
از سویی فعالان معدنی هم معتقدند که مهمترین چالشهای معادن زغالسنگ نبود معیاری شفاف برای تعیین قیمت زغالسنگ، ایمنی پایین معادن، عدم بهکارگیری تکنولوژی و ماشینآلات روز دنیا در بهرهبرداری از معادن جهت تولید کنسانتره زغالسنگ با کیفیت قابلقبول و ویژگیهای زمینشناسی معادن زغالسنگ ایران است .
پیدا کنید مسئولان را....!
همانطور که گفته شد، به نظر میرسد در بروز حوادث زغالسنگ، هم دلایل بروز آنها مشخص است و هم راهکارهای جلوگیری از وقوع آنها. با این حال گویا عزمی جدی برای اجرای این راهحلها و ایمنسازی معادن زغال سنگ وجود ندارد. موضوعی که باعث میشود تا حادثه اخیر معدن طبس، آخرین حادثه از این دست نباشد و به احتمال قریب به یقین باید در آینده نیز دوباره منتظر وقوع رخدادهایی مشابه و البته فوت و زخمی شدن کارگران آنها باشیم. اما چرا با وجود مشخص بودن تمام زوایای وقوع حوادث معادن زغال سنگ نهادهای مرتبط هنوز تصمیم جدی برای ایمنسازی آنها ندارند؟ سوالی که باید متولیان به آن پاسخ دهند!