سدهای خالی از آب؛ ماینرهای تشنه برق

همزمانی بحران آب و برق، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و سرمایهگذاری پایدار را برجسته کرده است
هفت صبح| کشور در حالی با موج تازهای از بحرانهای انرژی دستوپنجه نرم میکند که همزمان دو جبهه حساس آب و برق زیر فشار بیسابقه قرار گرفتهاند. از یک سو، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس امنیت اقتصادی با اشاره به ناترازی شدید در ساختار برق اعلام کرده تنها در پنج ماه نخست سال جاری بیش از ۳۶ هزار دستگاه ماینر کشف شده است؛ تجهیزاتی که مصرف برقشان معادل نیاز هزاران خانوار است.
آمارهای شرکت توانیر نیز نشان میدهد تاکنون حدود ۳۰۰ هزار دستگاه غیرمجاز استخراج رمزارز در کشور شناسایی شده و برقی معادل ۲۵۰۰ مگاوات را به خود اختصاص دادهاند؛ در شرایطی که مردم ناچارند ساعات خاموشی را تحمل کنند. از سوی دیگر، در جبهه آب نیز نشانههای هشداردهندهای دیده میشود. محسن اردکانی مدیرعامل آب و فاضلاب تهران اعلام کرده این استان در آستانه پشت سر گذاشتن پنجمین سال خشکسالی قرار دارد؛
وضعیتی که با کاهش ۴۲ درصدی ورودی سدهای کشور نسبت به سال گذشته و کاهش ۲۵ درصدی حجم آب مخازن همراه بوده است. برخی سدهای مهم همچون لار و سفیدرود کمتر از ۱۰ درصد پرشدگی دارند. این همزمانی بحران آب و برق، تصویری روشن از شکنندگی زیرساختهای حیاتی کشور و ضرورت مدیریت دقیق مصرف و سرمایهگذاری پایدار در منابع انرژی و آب را ترسیم میکند.
ماینرهایی که برق را میبلعند
طبق اعلام سردار حسین رحیمی، پلیس امنیت اقتصادی طی پنج ماه اخیر ۱۳۷۳ پرونده مرتبط با استخراج غیرمجاز رمزارز تشکیل داده و ۳۶ هزار دستگاه ماینر را توقیف کرده است. تنها در یکی از عملیاتها در استان شرقی کشور، بیش از ۲۴ هزار دستگاه کشف شد؛ تجهیزاتی که اگر فعال بودند، معادل نیاز یک شهرستان متوسط برق مصرف میکردند. مدیرعامل توانیر، مصطفی رجبی مشهدی، میگوید تاکنون ۳۰۰ هزار دستگاه غیرمجاز شناسایی شده و بر اساس برآوردها، حدود ۲۵۰۰ مگاوات از برق کشور به مصرف این دستگاهها میرسد.
در شرایطی که اوج بار مصرفی برق کشور به ۷۷ هزار و ۵۰۰ مگاوات رسید، سهم ماینرها معادل سه درصد کل مصرف است؛ سهمی که به معنای خاموشیهای بیشتر برای مردم عادی است. از منظر اقتصادی، قیمت هر کیلووات ساعت برق در بورس انرژی به بیش از ۷ هزار تومان رسیده، در حالی که فعالان زیرزمینی عملا برق یارانهای را رایگان مصرف میکنند.
این شکاف قیمتی، انگیزهای قدرتمند برای ادامه فعالیت غیرقانونی ماینینگ ایجاد کرده است. به گفته توانیر، تنها از رهگذر جمعآوری ماینرهای غیرمجاز حدود ۱۰۰۰ مگاوات کاهش مصرف حاصل شده است، اما کارشناسان تأکید میکنند که این روند تنها با اصلاح سیاستهای قیمتی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر قابل کنترل است.
نظارتهای یک بام و دو هوا
جامعه بارها شاهد بوده است که در پروندههای سیاسی یا امنیتی، نهادهای نظارتی با چنان سرعتی عمل میکنند که «انگشت حیرت بر دهان» مردم میماند. کوچکترین تجمع یا حتی یک پیام در شبکههای اجتماعی، گاه ظرف چند ساعت به پروندهای قضایی بدل میشود و پیگیریها تا سطوح بالا ادامه پیدا میکند. اما همین دستگاهها در برابر پدیدهای چون استخراج غیرقانونی رمزارز که مستقیما به اقتصاد ملی و امنیت انرژی مربوط است، چنان کند و محتاطاند که گویی پای موضوعی حاشیهای در میان است.
این کندی دیگر بهانهای در تکنیک یا فناوری ندارد. امروز ابزارهای هوشمند مصرف انرژی بهسادگی میتوانند مصرفهای غیرعادی برق را تشخیص دهند؛ حتی امکان ردیابی کسانی که برق دزدی میکنند فراهم است. با این حال، مراکز ماینینگ غیرمجاز اغلب ماهها و سالها به کار خود ادامه میدهند و تنها گاه در قالب خبرهای پراکنده از کشف «فلان مزرعه بزرگ استخراج» چیزی به گوش مردم میرسد.
واقعیت این است که بخش بزرگی از این مراکز وابسته به نهادها یا گروههاییاند که از حمایتهای آشکار یا پنهان برخوردارند. به یاد بیاوریم که چند سال پیش خبر کشف دستگاههای ماینینگ در زیرزمین سازمان بورس اوراق بهادار منتشر شد؛ اما هیچگاه افکار عمومی نفهمید پرونده آن به کجا رسید. آن ماجرا تنها یک نمونه بود از «مشتِ نمونه خروار». وقتی دستگاههای نظارتی چنین پروندههایی را مسکوت میگذارند، جامعه حق دارد بپرسد چرا توازن در اجرای قانون رعایت نمیشود و چرا شفافیت در جایی که پای منافع ملی در میان است، رنگ میبازد.
خاموشیها و اثرات اجتماعی
خاموشیهای ناگهانی در تابستان گذشته بسیاری از خانوارها و کسبوکارها را با مشکل مواجه کرد. برای خانوادههای شهری، ساعات طولانی بدون کولر یا یخچال معنایی جز دشواری زندگی روزمره نداشت و برای مغازهداران و واحدهای خدماتی، به معنای از دست دادن مشتری و درآمد بود.
اخبار مربوط به کشف هزاران ماینر غیرمجاز این حس عمومی را تقویت کرده است که مردم عادی هزینه فعالیتهای غیرقانونی عدهای محدود را میپردازند. از منظر اجتماعی، این پدیده به وضعیتی میانجامد که میتوان آن را ایجاد حس نابرابری تعبیر کرد؛ یعنی زمانی که شهروندان باور میکنند قواعد بازی یکسان نیست و حقوق آنان قربانی سود دیگران شده است.
از منظر فرهنگی نیز مسئله مصرف بیرویه انرژی برجسته است. سالها برق در ایران کالایی ارزان تلقی شده و فرهنگ صرفهجویی کمتر نهادینه شده است. ماینرها بر همین بستر رشد کردهاند تا با استفاده حداکثری از منبعی که ارزش واقعی آن درک نشده است به سودهای کلان دست یابند. کارشناسان هشدار میدهند تا زمانی که اصلاح الگوی مصرف و آموزش عمومی در دستور کار نباشد، مقابله صرف با فعالیتهای غیرقانونی پاسخ کافی به بحران نخواهد داد.
پنج سال خشکسالی در تهران
همزمان با بحران برق، آب نیز به نقطهای حساس رسیده است. محسن اردکانی، مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران، اعلام کرده این استان در آستانه پنجمین سال خشکسالی متوالی قرار دارد؛ رخدادی بیسابقه در یک قرن اخیر. میزان بارش سال گذشته تنها ۱۵۸ میلیمتر بوده که ۴۱ درصد کمتر از سال قبل و ۳۹ درصد کمتر از میانگین درازمدت است.
کارشناسان پیشبینی میکردند سد ماملو که بخشی از آب جنوبشرق استان تهران را تأمین میکند تا پایان مرداد خالی شود. اما با فعالسازی ۵۸ حلقه چاه در شهرستانهای ورامین، پیشوا و قرچک و همچنین صرفهجویی ۱۰ درصدی مردم، این بحران مدیریت شد.
در سطح ملی، وضعیت سدها همچنان نگرانکننده است. تا نیمه شهریور، ورودی آب به مخازن نسبت به سال گذشته ۴۲ درصد کاهش یافته و حجم آب موجود در مخازن نیز ۲۵ درصد کمتر شده است. پرشدگی سدها تنها ۳۸ درصد گزارش شده و در ۱۳ سد مهم کشور این عدد به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است؛ از جمله سد لار در تهران، سد سفیدرود در گیلان و سد ساوه در مرکزی. این اعداد نشان میدهد منابع آبی کشور به مرز هشدار نزدیک شدهاند و نیاز به مدیریت فوری دارند.
مدیریت مصرف؛ از برق تا آب
وزارت نیرو تأکید دارد که هر اقدام ممکن برای مدیریت منابع انجام شده است، اما آینده همچنان وابسته به همراهی مردم است. در حوزه آب، سیاستهای صرفهجویی در بخش کشاورزی و خانگی در حال اجراست و کارشناسان میگویند بدون تغییر الگوی مصرف، حتی اقدامات فنی نیز کارساز نخواهد بود.
در حوزه برق، هوشمندسازی کنتورها و محدود کردن مشترکان پرمصرف بخشی از راهکارها بوده است. با این حال، تحلیلگران بر این باورند که راهحل پایدار تنها از مسیر اصلاح قیمتها، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و قانونمند کردن استخراج رمزارز میگذرد.
تجربه همزمان خاموشیهای برق و خشکسالیهای گسترده پیام روشنی دارد. امنیت ملی در گرو امنیت انرژی و آب است. اگر ناترازیها ادامه یابد، اقتصاد کشور نهتنها در سطح تولید، بلکه در زندگی روزمره مردم نیز آسیب خواهد دید. بدون تغییر سیاستهای کلان و مشارکت اجتماعی، تابستانها گرمتر و زمستانها خشکتر خواهد شد و بار این ناترازیها بیش از همه بر دوش مردم عادی خواهد افتاد.