هر نفسی که فرو میرود مخل حیات است

تلفات آلودگی هوا به اندازه تصادفات رانندگی
هفت صبح| سال گذشته، بیش از ۳۵ هزار نفر از شهروندان ایرانی در مرگی زودرس، جان خود را در اثر آلودگی هوا از دست دادند؛ آماری تکاندهنده که معنایش ساده است. هر روز نزدیک به صد نفر به دلیل تنفس هوای آلوده از میان ما میروند. آنطور که مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به نقل از روزنامه «دنیای اقتصاد» اعلام کرده، سهم بیماریهای قلبی، سکته مغزی، سرطان ریه و بیماریهای مزمن انسدادی ریوی در این مرگها چشمگیر بوده است.
درواقع، ۱۵درصد از این مرگها ناشی از سکته مغزی، ۱۵درصد بر اثر سرطان ریه، نزدیک به ۱۵درصد به دلیل بیماریهای قلبی و بیش از ۱۱درصد به علت بیماریهای انسدادی ریوی رخ داده است. حتی اگر این آمارها را کنار بگذاریم، واقعیت تلخ این است که ۱۲.۷درصد از کل مرگهای طبیعی در میان افرادی که بهطور مداوم در معرض ذرات معلق قرار داشتهاند، به آلودگی هوا نسبت داده میشود.
این همه تنها یک وجه ماجراست. وجه دیگر، هزینههای اقتصادی است؛ خسارتی که برآوردها آن را در سال گذشته بیش از ۱۴ میلیارد دلار نشان میدهند. هزینهای که نه در زیرساختهای توسعه صرف شده، نه به بهبود آموزش و بهداشت کمک کرده و نه به معیشت خانوارها رسیده است؛ تنها به بهای سوزاندن مازوت، تردد خودروهای فرسوده و بیتوجهی به راهکارهای روشن از دست رفته است.
بحران یا مسئله؟
آلودگی هوا دیگر صرفا یک «مسئله» شهری یا زیستمحیطی نیست. وقتی بیش از هشتاد درصد روزهای سال، کلانشهرهایی چون تهران، اصفهان، مشهد و اهواز و زاهدان و تبریز در وضعیتی ناسالم یا خطرناک قرار میگیرند، باید پذیرفت که با یک «بحران» روبهرو هستیم. بحران یعنی پدیدهای که اگر مهار نشود، تنها سلامت فردی را نمیگیرد بلکه اعتماد اجتماعی و سرمایه انسانی را هم میسوزاند.
خشکسالی و تغییر اقلیم به این وضعیت دامن زده است. خشکشدن تالابها و دریاچهها از جمله دریاچه ارومیه شهرها را در معرض گردوغبار قرار داده است. خوزستان و سیستانوبلوچستان دیگر فقط با مشکلات تاریخی خود دست به گریبان نیستند؛ نفسکشیدن در این استانها به مسئلهای روزمره بدل شده است.
تالاب هورالعظیم در اثر خشکسالی و تغییر اقلیم و بیتوجهی داخلی و سهلانگاری کشور عراق به خودسوزی افتاده است. این همه، همزمان با ناترازی انرژی و مازوتسوزی در نیروگاهها و صنعت خودرویی که خودروهایی با آلایندگی بالا تولید میکند چشماندازی تیرهتر پیش روی شهروندان میگشاید.
فرسایش سرمایه انسانی
آلودگی هوا، سرمایه انسانی را آرامآرام میفرساید. وقتی کودکی به دلیل آسم از تحصیل بازمیماند، وقتی سالمندی به خاطر بیماری قلبی ناشی از ذرات معلق در بیمارستان بستری میشود و وقتی خانوادهای عزیز خود را بر اثر سکته ناگهانی از دست میدهد، آنچه آسیب میبیند فقط یک فرد یا یک خانواده نیست، بلکه اندوخته اجتماعی یک ملت است.
کشورهایی که به سرمایه انسانی خود اهمیت میدهند باید برای حفظ کیفیت هوا سرمایهگذاری کنند. آنها میدانند که بازسازی یک جاده یا احداث یک نیروگاه با بودجه ممکن است، اما بازسازی اعتماد شهروندانی که سالبهسال در هوای آلوده نفس کشیدهاند و امیدشان به تدریج کمتر شده، کار سادهای نیست.
هر بحران زیستمحیطی که بیپاسخ بماند، دیر یا زود به بحران اجتماعی بدل میشود و هر بحران اجتماعیِ حلنشده بالقوه خطری سیاسی و امنیتی خواهد بود. بحران آلودگی هوا سالهاست که مهمان نحس و شوم شهرهای بزرگ ایران است.
تلفات آلودگی هوا به اندازه تصادفات رانندگی
وقتی خبر از مرگ روزانه صد نفر بر اثر آلودگی هوا میشنویم، نباید آن را صرفا رقمی در میان انبوه آمارها تصور کنیم، عددی تکاندهنده که معنای واقعیاش را وقتی درمییابیم که آن را کنار آمار سوانح رانندگی یا بلایای طبیعی بگذاریم؛ جایی که آلودگی هوا بهتنهایی از بسیاری از آنها مرگبارتر بوده است.
راه برونرفت از این بحران در جزئیات روزمره یا تصمیمات مقطعی نیست بلکه نیازمند تصمیمهای بزرگ، شجاعانه تغییر در سیاستهای کلان و سرمایهگذاریهای هنگفت است. جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر و پاک به جای سوختهای فسیلی، پایاندادن به مازوتسوزی در نیروگاهها و سرمایهگذاری واقعی برای بهبود صنعت خودروسازی کشور، نخستین گامها هستند.
توسعه ناوگان عمومی و حرکت به سوی خودروهای برقی یا هیبریدی، نه تنها آلودگی را کاهش میدهد بلکه به صرفهجویی در مصرف بنزین و کاهش واردات آن کمک میکند و در نهایت ثروت ملی بیشتری برای کشور فراهم میآورد. همچنین سرمایهگذاری برای مبارزه با تبعات تغییر اقلیم در همکاری موثر با سازمانها و نهادهای بینالمللی از دیگر اقداماتی است که باید برای آن تدبیر شود.
مبارزه با بحران آلودگی هوا، مبارزهای صرفا زیستمحیطی نیست بلکه نیازمند تعامل میان دستگاهها و وزارتخانههای گوناگون به ویژه دستگاه سیاست خارجی کشور است تا راه را برای ورود سرمایه و سازمانهای علمی بینالمللی برای رفع این بحران بگشایند.