کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۱۵۵۴
تاریخ خبر:
از رتبه سوم جهان در تعداد دانشگاه تا رتبه ۶۸ در شاخص نوآوری

۱۰ درصد دانشگاه‌های جهان در ایران؛ مدرک‌گرایی یا پیشرفت علمی؟

10 درصد دانشگاه‌های جهان در ایران؛ مدرک‌گرایی یا پیشرفت علمی؟

رشد انفجاری علوم انسانی و افت رشته‌های فنی و مهندسی تصویری تازه از ذائقه دانشجویان ایرانی

هفت صبح|  در کشوری که کمتر از یک و دو دهم درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، نزدیک به ده درصد دانشگاه‌های دنیا فعال‌اند؛ آماری شگفت‌انگیز که در نگاه اول می‌تواند مایه مباهات به‌نظر برسد، اما وقتی دقیق‌تر می‌شویم، تناقض‌ها یکی پس از دیگری رخ می‌نمایند.

تعداد دانشجویان ایرانی

ایران از نظر تعداد دانشگاه، بعد از آمریکا و هند در میان غول‌های آموزش عالی جهان ایستاده و حتی بالاتر از چین قرار گرفته است، اما سهمش از فهرست پانصد دانشگاه برتر جهان تنها یک نام است. همین شکاف عمیق میان کمیت و کیفیت، سوالات بنیادینی درباره فلسفه گسترش بی‌رویه مراکز آموزش عالی در کشور ایجاد می‌کند.

 

اگرچه در آمارهای رسمی از جایگاه شانزدهم ایران در تولید علم سخن گفته می‌شود، اما جایگاه شصت‌وهشتم کشور در شاخص نوآوری نشان می‌دهد که این حجم عظیم تولیدات علمی هنوز نتوانسته است به دستاوردی ملموس در عرصه جهانی تبدیل شود.

 

از سوی دیگر، بیش از سه میلیون دانشجو در دانشگاه‌های ایران تحصیل می‌کنند و بیش از نیمی از آنان در رشته‌های علوم انسانی حضور دارند؛ حوزه‌ای که برخلاف رشته‌های پزشکی یا مهندسی، شانس اشتغال کمتری برای فارغ‌التحصیلان فراهم می‌آورد. این پرسش بزرگ همچنان بی‌پاسخ مانده است: آیا دانشگاه در ایران ابزاری برای پرورش نیروی متخصص و نوآور است یا تنها مسیری برای انبوهی از مدرک‌های بی‌ثمر؟

 

چندی پیش  حمید پورمحمدی، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، آماری از وضعیت دانشگاه‌ها و نظام آموزش عالی ارائه کرد که تصویری از وضعیت نامناسب آن در کشور بود؛ هرچند این تصویر کامل هم نبود. پورمحمدی در همایش ملی «علم و فناوری در برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران» گفت: «در ایران 2 هزار و 227 واحد دانشگاهی فعال است که این رقم پس از چین و هند، بالاترین میزان در جهان محسوب می‌شود.

 

این در حالی‌ست که ترکیه کمتر از ۲۱۰ دانشگاه و عربستان تنها ۶۸ دانشگاه دارد.» وی در ادامه افزود: «ایران در میان ۲۲۴ کشور جهان، جایگاه شانزدهم در تولید علم و در خاورمیانه رتبه دوم را دارد که نشان‌دهنده سطح بالای تولید علمی کشور است اما در مقابل و در حوزه نوآوری، رتبه ۶۸ در میان ۱۳۳ کشور را داریم که این چالش اساسی ما محسوب می‌شود.»

 

  10 درصد دانشگاه‌های جهان در ایران

وجود تعاریف مختلف از «دانشگاه» و تفاوت سیستم‌های آموزشی کشورهای جهان باعث شده تا تخمین دقیق تعداد دانشگاه‌ها در جهان دشوار باشد اما برآوردهای مختلف، از آمار یونسکو گرفته تا داده‌های وبمتریکس نشان می‌دهد که بین 25 تا 35هزار دانشگاه و موسسه آموزش عالی در سراسر جهان وجود دارد که البته سایت وبمتریکس، فقط 5هزار و 500 مورد از آنها را قابل سنجش و ارزیابی دانسته است.

 

حال چه آمار پورمحمدی را بپذیریم چه آمار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) مبنی بر وجود 2 هزار و 569 دانشگاه در کشور، متوجه می‌شویم که نزدیک به 10درصد از این دانشگاه‌های جهان، در ایران هستند یعنی در حالی‌که ایران کمتر از 1.2درصد جمعیت جهان را دارد، 10درصد دانشگاه‌های دنیا را به خود اختصاص داده؛ آماری عجیب اما باورکردنی.

 

  کمیتی شبیه؛ کیفیتی غریب

در رتبه‌بندی کشورها از لحاظ تعداد دانشگاه‌ها و موسسات عالی آموزشی، ایران در رتبه سوم جهان و بین آمریکا و چین؛ غول‌های صنعت و دانش قرار دارد؛ یک پله پایین‌تر از آمریکا و یک رتبه بالاتر از چین. با این حال، کیفیت این دانشگاه‌ها مثل هم نیستند. ایالات متحده آمریکا در مجموع 3281 دانشگاه دارد که در رتبه‌بندی 5 دانشگاه برتر جهان، چهارتای آنها متعلق به این کشور است و در 10 دانشگاه برتر جهان هم سهم 90درصدی دارد (به جز دانشگاه آکسفورد بریتانیا).

 

اگر گستره رنکینگ آموزشی را بزرگتر کنیم، در رتبه‌بندی 100 دانشگاه برتر جهان هم 53 دانشگاه یعنی اکثریت قاطع بهترین‌ها متعلق به آمریکاست. اوضاع وقتی بدتر می‌شود که بدانیم اگر این دایره باز هم بزرگتر شود و 500 دانشگاه برتر جهان مورد سنجش قرار گیرند، سهم آمریکا به 167 دانشگاه و در مقابل، ایران به یک مورد می‌رسد. کشور چین هم با جمعیت یک میلیارد و 409 میلیونی خود فقط 2310 دانشگاه دارد که البته در 100 دانشگاه برتر جهان، سهمی به اندازه 5درصد را به خود اختصاص داده است.

 

میلیون‌ها ایرانی در حال تحصیل

سال تحصیلی گذشته حدود 3 میلیون و 352هزار ایرانی در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی کشور مشغول تحصیل بودند که از این تعداد، 298هزار نفر در رشته پزشکی، یک میلیون و 742هزار نفر در علوم انسانی، 210هزار نفر در علوم پایه، 753هزار نفر در رشته‌های فنی و مهندسی، 112هزار نفر در کشاورزی و دامپزشکی و 238هزار نفر در رشته هنر حضور داشتند.

 

سهم بالای 50درصدی دانشجویان رشته‌های علوم انسانی در حالی‌ست که طبق آخرین آمار اعلام‌شده از سوی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم پزشکی با حدود ۶۳درصد، رشته‌های علوم انسانی با ۴۵درصد و دانش‌آموختگان رشته‌های فنی و مهندسی با ۴۱درصد به ترتیب بیشترین شانس اشتغال را در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به خود اختصاص داده‌اند و رشته‌های هنر، علوم پایه و کشاورزی کمترین تقاضا برای بازار کار در ایران را دارند.

 

تحصیلات عالیه با هدف اشتغال یا اخذ مدرک؟

اما دلیل اصلی برای رفتن به دانشگاه چیست و چرا جوانان حاضر می‌شوند با صرف هزینه‌های مادی و معنوی بسیار، به این سمت و سو کشیده شوند؟ آیا هدف، کسب مهارت‌های لازم برای کسب شغل مناسب است یا مدرک‌گرایی صرف، پای این تعداد دانشجو را به بیشمار دانشگاه ایرانی باز کرده است؟

 

برای پاسخ به این سوال، بد نیست نگاهی به توزیع تعداد دانشجویان در چند سال مختلف داشته باشیم تا با توجه به تغییر ذائقه دانشجویان و گرایش آنها به رشته‌های مختلف، پاسخ مناسب‌تری به این سوال بیابیم. در سال تحصیلی 79-1378از حدود 163 هزار دانشجوی دانشگاه‌های کشور، 40درصد در علوم انسانی، 11.5درصد در علوم پایه، 6درصد در کشاورزی و دامپزشکی، 23درصد در فنی و مهندسی، 15درصد در پزشکی و 4.5درصد در رشته هنر مشغول تحصیل بودند.

 

سال تحصیلی 1392-1391، تعداد دانشجویان حدودا 10 برابر رشد کرد و به یک میلیون و 177هزار نفر رسید که از این تعداد، 41درصد در علوم انسانی، 5.5درصد در علوم پایه، 5.5درصد در کشاورزی و دامپزشکی، 35درصد فنی و مهندسی، 5درصد پزشکی و 8درصد در هنر مشغول به تحصیل بودند.

 

کاهش شدید در سهم رشته‌های پزشکی و علوم پایه، البته ناشی از سیاست‌های دولت بود که با راه‌اندازی دانشگاه‌های علمی – کاربردی در سال‌های قبل‌تر و محدودیت آنها در ارائه رشته‌های دانشگاهی، سهم رشته‌های هنر و فنی و مهندسی را به شدت افزایش و در مقابل، سهم سایر رشته‌ها را کاهش داده بودند.

 

  نگاهی به سال‌های اخیر 

سال تحصیلی 1403-1402 تعداد دانشجویان به 3 میلیون و 352 هزار نفر افزایش یافت و سهم دانشجویان رشته‌های مختلف تغییراتی کرد که براساس آن، علوم انسانی به 52درصد، علوم پایه به 6درصد، کشاورزی و دامپزشکی به 3.5، فنی و مهندسی به 22.5، پزشکی به 9 و هنر به 7درصد رسید.

 

با توجه به شانس پایین اشتغال فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم پایه و کشاورزی و دامپزشکی، البته افت سهم این رشته‌ها از میزان جذب دانشجو، قابل توضیح است اما کاهش سهم در رشته‌های فنی و مهندسی و افزایش گرایش به تحصیل در رشته علوم انسانی با توجه به شانس نسبتا برابر این رشته‌ها برای یافتن شغل، شاید بیش از هر چیز به رواج مدرک‌گرایی در کشور بازمی‌گردد، به خصوص که بسیاری از شاغلان در بخش دولتی و حتی خصوصی، در سال‌های گذشته با هدف ارتقای موقعیت شغلی خود، تلاش کرده‌اند به هر قیمتی، مدرک تحصیلی بالاتر کسب کنند و به نظر می‌رسد تحصیل در علوم انسانی، راه سهل‌تری برای کسب این هدف باشد.

 

 

سایر اخباراجتماعیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۲۱۵۵۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر