کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۹۲۰۸
تاریخ خبر:
دود و قانون در شهر

سیگار، ژست قهرمانانه؟ | وقتی آزادی دود دارد

سیگار، ژست قهرمانانه؟ | وقتی آزادی دود دارد

عدم اجرای قوانین ممنوعیت سیگار در اماکن عمومی و بازی دود با آسایش شهروندان

هفت صبح، امید محسنی|  تابستان است؛ از آن تابستان‌هایی که هوا و دود مثل دو شریک جرم با هم تبانی کرده‌اند تا ریه‌های شهر را از نفس بیندازند. در یکی از پاساژهای پرآوازه‌ ولیعصر، در اتومات شیشه‌ای با صدای «فیش» باز و بسته می‌شود و با هر بار باز شدن، موجی از دود ته‌سیگار وارد فضای داخلی می‌شود. دقیقا کنار همان در، یک سطل فلزی مخصوص ته‌سیگار با وقار ایستاده؛ شبیه یک مجسمه طراحی‌شده، تمیز و درخشان اما در جای غلط، جایی‌که تبدیل به مرز نامرئی دود و بی‌تصمیمی شده است.

 

سه پسر جوان ایستاده‌اند، نخ سوم را می‌کشند. پک‌ها سنگین‌تر، نگاه‌ها خیره‌تر و فاصله با دنیای بیرون بیشتر شده. پیرمردی هم آن وسط ایستاده. زن جوانی، در حال وارد کردن رمز کارت بانکی، نگاهی به پسرها می‌اندازد، بعد به پیرمرد: «آقا، یه ذره برین کنار. این در لعنتی داره دود رو می‌کشه تو، بچه‌ام داره سرفه می‌کنه.»

 

این صحنه، شاید به‌ظاهر یک سوءتفاهم ساده میان حق افراد سیگاری و دغدغه‌ مادران باشد اما در لایه‌ عمیق‌تر، چیزی را نشان می‌دهد که در شهر ما رایج است: قانون هست اما اجرا نمی‌شود یا قابل تفسیر به نظر می‌رسد. ممنوعیت هست اما فقط روی کاغذ. 

 

  وقتی آزادی دود دارد

آیا کشیدن سیگار در فضای باز حق فردی است یا یک تهدید جمعی؟ این سوال، امروز دیگر فقط دغدغه‌ متخصصان سلامت یا سیاست‌گذاران نیست؛ بخشی از زندگی روزمره‌ ما شده. سطل‌های ته‌سیگار کنار در پاساژها، سیگارهای روشن در صف تاکسی، بوی سوخته‌ فیلتر در اتوبوس‌های نیمه‌خصوصی و... همه این سوال را هر روز به‌زبان بی‌زبانی می‌پرسند.

 

در ایران، قانون به‌وضوح می‌گوید استعمال دخانیات در اماکن عمومی ممنوع است اما تجربه ما چیز دیگری می‌گوید. اجرای این قانون نه ‌تنها سلیقه‌ای و سست است، بلکه اغلب با نوعی بی‌طرفی ساختاری همراه می‌شود. به‌عبارتی، قانونگذار حکم را داده اما مجری پیدا نیست یا سرگرم ارائه تفسیرهای مختلف از قانون است. سطل‌های ته‌سیگار کنار درهای ورود و خروج، دقیقا نشانه همین بلاتکلیفی هستند.

 

نه به‌طور رسمی محل سیگار کشیدن‌اند، نه کسی نصبشان را غیرقانونی می‌داند. آنها مثل نقاشی‌های شهری‌اند که فقط ظاهر قانون را تزئین می‌کنند. نتیجه را هر روز می‌بینیم؛ در همین خیابان‌های شلوغ پایتخت، کنار دستگاه‌های عابربانک، روی پله‌های ورودی فروشگاه‌های زنجیره‌ای یا سینماها، عده‌ای ایستاده‌اند و بی‌مزاحمت دود می‌کنند. دودی که فقط بالا نمی‌رود، بلکه مستقیم در ریه‌ دیگران می‌نشیند. قانونی که باید هوای همه را داشته باشد در سکوت، هوا را از همه گرفته است.

 

تجربه جهانی؛ وقتی قانون واقعا «اجرا» می‌شود

در سال 2007، فرانسه کشیدن سیگار در فضاهای سرپوشیده‌ عمومی را ممنوع کرد. ابتدا با رستوران‌ها و بارها آغاز شد و بعد این ممنوعیت به ایستگاه‌های قطار، پارک‌های بازی و حتی سواحل گسترش یافت. مقاومت اولیه وجود داشت اما چند سال بعد حتی صاحبان بارها و کافه‌ها اعتراف کردند که هوای تازه، مشتری بیشتری می‌آورد.

 

در استرالیا کشیدن سیگار در پارک‌ها، اطراف مدارس و بیمارستان‌ها و حتی داخل خودرو یا در حضور کودک ممنوع است. تابلوهایی در پارک‌ها نصب شده‌اند که روی آنها نوشته شده: «اینجا برای تنفس کودکان است، نه بازدم بزرگ‌ترها». گویی میان دولت، رسانه و جامعه توافقی نانوشته شکل گرفته که سیگار نباید ژست قهرمانانه داشته باشد.

 

  تهران: ژست دود، سکوت قانون

اما در ایران، نه تنها سیگار از فضای تصویری حذف نشده، بلکه با ژست‌هایی پیچیده و دراماتیک، ستایش هم می‌شود. کافی‌ست نگاهی به سریال‌های پربیننده یا فیلم‌های سینمایی بیندازید. مرد متفکر، مأیوس یا خسته، اغلب سیگاری در دست دارد. او در تاریکی، با نمای نزدیک از چهره‌اش، دود را به نقطه‌ای نامعلوم فوت می‌کند و گویی این عمل، نمادی از تفکر و پیچیدگی درونی‌ست.

 

این زیباسازی تصویری، نه تنها قانون را بی‌اثر می‌کند، بلکه در ذهن مخاطب، سیگار را از «ماده‌ای اعتیادآور و خطرناک» به «عنصری فلسفی و هنری» بدل می‌کند. همان چیزی که در خیابان هم بازتولید می‌شود؛ سطل ته‌سیگار به‌جای علائم هشدار می‌نشیند و سکوت شهروندان ‌جای اعتراض را پر می‌کند.

 

قربانیان خاموش دود دست‌دوم و سوم

سازمان جهانی بهداشت می‌گوید که سالانه بیش از 1.3 میلیون نفر در جهان به دلیل قرار گرفتن در معرض دود دست‌دوم جان خود را از دست می‌دهند؛ یعنی کسانی که خودشان سیگار نمی‌کشند. این دود حاوی بیش از 7000 ماده شیمیایی است که ده‌ها مورد از آنها سرطان‌زا هستند.

 

این مواد روی لباس، پوست، مو و اثاثیه می‌نشینند و حتی روزهای بعد، با گرما یا رطوبت، دوباره فعال می‌شوند. به این پدیده «دود دست‌سوم» می‌گویند. بررسی‌های دانشگاه هاروارد نشان داده کودکانی که در معرض دود سیگار والدین هستند، تا دو برابر بیشتر دچار مشکلات تنفسی، آسم و اختلال رشد ریه می‌شوند. در واقع، قربانی اصلی دود، نه خود سیگاری‌ها، اطرافیانی هستند که در سکوت، کناری ایستاده‌اند. 

 

دودهای جدید؛ دود‌های قدیمی 

این روزها، سیگارهایی که در خیابان‌های تهران دود می‌شوند، دیگر فقط محصول شرکت‌های دخانیات یا برندهای وارداتی نیستند. گزارش‌های پراکنده و مشاهدات میدانی نشان می‌دهند که برخی سیگارها، به‌ویژه در میان جوانان، با موادی غیر از تنباکو پر می‌شوند؛ از مخلوط‌های گیاهی ناشناخته تا مواد روان‌گردان و حتی ترکیبات شیمیایی خطرناک.

 

این پدیده که در سایه نظارت ضعیف و فقدان آموزش عمومی رشد کرده، زنگ خطری برای سلامت جامعه است. در نبود بازرسی‌های موثر، بازار سیاه مواد دخانی رونق گرفته و سیگارهای دست‌ساز یا قاچاق، بدون هیچ کنترلی، در دسترس قرار دارند. این مواد، نه‌تنها خطرات دود دست‌دوم و سوم را تشدید می‌کنند، بلکه به دلیل ترکیبات ناشناخته، آسیب‌های جسمی و روانی غیرقابل‌پیش‌بینی به همراه دارند.

 

فرهنگ‌سازی نادرست، که سیگار را به‌عنوان نمادی از جذابیت یا اعتراض نشان می‌دهد، این روند را تقویت کرده است. در حالی که قانون ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی روی کاغذ خاک می‌خورد، این دودهای جدید، بی‌صدا سلامت نسل جوان را نشانه گرفته‌اند. نبود نظارت و کمپین‌های آگاهی‌بخش، این تهدید نوظهور را به چالشی بزرگ‌تر از سیگارهای سنتی تبدیل کرده است.

 

تازه‌ترین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۹۲۰۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر