کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۴۴۰۷
تاریخ خبر:

مهمان نوازی ها و سودجویی ها در شرایط بحرانی

مهمان نوازی ها و سودجویی ها در شرایط بحرانی

خوب و بد همه جا هست؛ گزارشی از استان های شمالی

هفت صبح،‌مینا هرمزی |  جنگ است، شوخی که نیست؛ اولین کاری که مردم زیر بمباران موشک و پهپادها انجام می‌دهند، به طور غریزی، تلاش برای حفظ امنیت جان خود و زنده ماندن خانواده‌شان است. بعد از آغاز جنگ ایران و اسرائیل، بسیاری از  شهروندان شهرهای مختلف، به طور موقت راهی نقاط دیگر کشور که کمتر درگیر جنگ بودند شدند. در این میان شهرهای شمالی کشور بیشتر از سایر شهرها و استان‌ها پذیرای هموطنانمان بود بطوریکه به گفته استاندار مازندران، فقط این استان در هفته گذشته میزبان بیش از 6 میلیون نفر از  ایرانیانی بود که به این محل مسافرت کرده بودند.

 

در این میان گیلان نیز از این قاعده مستثنا نبود. با اینکه بازارهای شلوغ پایتخت سوت‌و‌کور شده‌اند اما کرکره‌ مغازه‌های گیلان یکی پس از دیگری بالا کشیده می‌شدند تا معیشت مردم با مشکل مواجه نشود. با این حال در طول 12 روز جنگی گذشته، به خاطر خیل عظیم مسافران تعدادی از اقلام مورد نیاز مردم با کمبودهایی مواجه شده بود و همین امر بهانه‌ای برای سودجویانی شده بود تا قیمت آنها، به چندین برابر نرخ واقعی‌شان برسد.

 

 گران فروشی و جیره‌بندی؟!

خبرهای مثبت و منفی زیادی از این استان مهمان پذیر در طول این مدت منتشر شده بود. از اجاره بالای ویلا و هتلها تا گران فروشی و جیره بندی مواد غذایی و بنزین. عده‌ای می‌گویند نان و بنزین نیست؛ برخی‌ها از صف‌های طولانی نانوایی‌ها و دوبرابر شدن قیمت‌ها می‌گویند گرچه شرایط بنزین زدن را هم آسان نمی‌دانند.

 

مرتضی از شهر اصفهان به گیلان آمده است و همراه خانواده‌اش چند روزی است که میهمان مردم این استان است. وی در مورد وضعیت خدمات رسانی در طول مدت یاد شده، در این استان می‌گوید: متاسفانه قیمت اقامتگاه‌ها بسیار بالا رفته بود. مثلا برای یک خانه ساده باید شبی بین 2 تا 3 میلیون می‌پرداختی که با جیب ما کارمندها جور درنمی‌آمد. برای همین مجبور شدیم چادر بزنیم.  مرد میانسال دیگری که گویا وی نیز همراه خانواده از تهران به این استان سفر کرده و حالا شاهد گفت و گوی ما با مرتضی است نیز وارد بحث می‌شود و می‌گوید: می‌گویند همه چیز فراوان است اما ما که غیر بومی هستیم واقعا چنین احساسی نداریم. 

 

وقتی من مسافر مجبورم در صف چند ده نفری نانوایی بایستم تا بعد از چند ساعت 5 عدد نان گیرم بیاید، به نظر شما این نشان از فراوانی کالاست. یا وقتی می‌خواهی نان بسته‌ای بگیری باید 400 تا 500 هزار توان بابت یک بسته بدهید، آیا این نشان از عادی بودن قیمت‌هاست؟!

 

منصوره، همسر مرتضی نیز انگار که چیزی به خاطرش آمده باشد در تایید سخنان مسافر تهرانی با لحن شیرین اصفهانی است می‌گوید: دیشب خانم چادر بغلی ما در پارک می‌گفت که مجبور شده یک بطری آب 5/1 لیتری را 80 هزار تومان بخرد. وی می‌گفت که گوشت و مرغ هم با چندان برابر نرخ واقعی به فروش می‌رسند.

 

مکثی می‌کند. انگار در حال مزمزه کردن حرف‌هایش است. بالاخره می‌گوید: البته از حق نباید گذشت که در طول مدتی که اینجا بودیم بسیاری از مردم بومی وقتی چیزی ازشان می‌خواستیم تلاش می‌کردند تا در حد توان آنها را برآورده کنند. بالاخره همه جا هم آدم‌های خوب هستند و هم آدم‌های سوء استفاده چی!

 

   هیچ مسافری بدون نان، بنزین و سرپناه نمانده است

با این حال استاندار گیلان در گفت‌وگویی با روزنامه هفت صبح ادعای گران فروشی و جیره بندی را رد کرد و گفت: هیچگونه جیره‌بندی در استان اتفاق نیفتاده و بنزین، نان و مواد غذایی به اندازه کافی در دسترس مسافران و مردم استان قرار گرفته است و هر فردی هر اندازه بنزین که خواسته به او داده شده و مسافری در این زمینه با مشکل مواجه نشده است.

 

هادی حق‌شناس با بیان اینکه با شلوغ شدن شهر، صف نانوایی‌ها و پمپ بنزین‌ها شلوغ شد اما هرگز جیره‌بندی اتفاق نیفتاده اظهار داشت: وقتی چهارونیم میلیون نفر مسافر که یک و نیم میلیون نفر بیشتر از جمعیت گیلان است وارد استان شدند حتی یک مورد نداشته‌ایم که فردی در خیابان‌ها یا پارک‌ها چادر زده باشند، برعکس تعطیلات عید نوروز. مسافران به خانه‌های بستگان خود یا از هتل و متل استفاده کرده‌اند. هتل و متل‌های استان گیلان به مسافرانی که پول نداشتند سرویس مجانی داده‌اند.

 

وی عنوان کرد: در این میان ممکن است افرادی تخلفی کرده باشند اما در مجموع همه امکاناتمان را برای رفاه مسافران بسیج کردیم.  الان هم بسیاری از مسافران به شهرهای خود برگشته‌اند، بنابراین کمبود و گرانی مواد غذایی و بنزین را کاملا در استان گیلان تکذیب می‌کنم. 

 

استاندار گیلان در ادامه افزود: در روزهای عادی روزانه 200 تا 300 تن مرغ در شهر توزیع می‌شد که در این ایام روزانه تا 600 تن مرغ توزیع شده و محدودیتی وجود نداشته است. اما برای اینکه حق افراد دیگر در صف نانوایی‌ها و پمپ بنزین‌ها ضایع نشود نان به تعداد بسیار بالا داده نشده ولی هیچ فردی بدون نان نرفته است و هیچ باکی بدون بنزین نمانده است و هیچ مسافری بدون سرپناه شب را به صبح نرسانده است.

 

   نگرانی از جنگ

اما شاید بد نباشد که نگاهی داشته باشیم به وضعیت شهرهای استان گیلان در این 12 روز. به گزارش خبرنگار هفت صبح در شهرهای استان گیلان قبل از حمله به شهرک صنعتی رشت، آستانه اشرفیه و لاهیجان زندگی به شکل عادی آن در جریان بود. رویه‌ای که بعد از آن نیز همچنان ادامه داشت وهم اینک نیز زندگی عادی در آن جریان دارد... گرچه می‌توان نگرانی جنگ را از صحبت‌ها و نگاه‌های مردم فهمید. 

 

سوپرمارکت‌ها، نانوایی‌ها و پمپ بنزین‌ها در همه شهرهای استان پررفت و آمدترین مکان‌ها هستند. دست‌های پراز کیسه‌های خرید مشخص می‌کند که اینها مسافر جزو مسافرانی هستند که در این ایام به گیلان آمده‌اند. در کل مردم از وضعیت بازار رضایت دارند. اما در کل رشت با تهران در زمان جنگ بسیار متفاوت است! به طور کلی استرس و نگرانی چندانی در فضای عمومی شهرها و نقاط عمومی دیده نمی‌شود البته همه از وضعیت جنگ نگران هستند  و ترسی از آینده در دل‌ها است.

 

   جنگ تا چه زمانی ادامه دارد؟

هنوز باور جنگ برای مردم سخت است و ناباورانه از همدیگر می‌پرسند، تا چه زمانی این وضعیت ادامه پیدا می‌کند؟ سوال مهمی که هیچکس جوابش را نمی‌داند. اقتصاد کشور مدت‌هاست که گرفتار رکود است؛ رکودی که حالا با جنگ نیز گره خورده است، بنابراین برنامه اقتصادی بسیار ماهرانه‌ای حائز اهمیت است. البته دولت اعلام کرده، توزیع کالاهای ضروری مانند نان، بنزین و اقلام خوراکی و بهداشتی ادامه دارد و تلاش می‌کند که روند توزیع این اقلام با اختلال جدی مواجه نشود. 

 

اما خوشبختانه سایه این جنگ 12 روزه بالاخره از سر مردم ما کنار رفت و آتش بس شد. 12 روزی که صدای شلیک‌های پیاپی ضدهوایی و انفجار و آتش و دود، هم روز و هم شب، خواب و آرامش مردم  را از بین برده بود. جنگ درست همان‌جا که زندگی مردم جریان دارد روی می‌دهد و می‌تواند جامعه‌ای را به فروپاشی بکشاند. چه از بعد اجتماعی و چه از بعد اقتصادی. جنگ‌ها می‌توانند تیر خلاصی باشند برای یکپارچگی اجتماعی و رشد و توسعه اقتصادی. بنابراین به نظر می‌رسد تنها با مشارکت دولت و مردم می‌تواند اقتصاد را نجات دهد. 

 

جنگ 12 روزه اخیر نشان داد که گرچه ملت ایران مانند همیشه در موارد بحرانی، یکدل و هم رزم می‌شوند اما، باز هم برای مواجهه با چنین شرایطی نیازمند برنامه‌ریزی و تمرین‌های مستمری است تا همه اجزا و چرخه یک جامعه را برای رویارویی با این بحران‌های احتمالی آماده کند و مانع از سودجویی تعدادی از فرصت‌طلبان شود. 

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۴۴۰۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر