ذهنها درگیرتر از موشکها شدهاند

نوجوانان باید از دریافت اخبار لحظهای و غیرموثق در شرایط بحرانی دور باشند؛ استفاده از موسیقی، تنفس عمیق یا داستانخوانی قبل خواب، کمک مؤثری برای کاهش اضطراب است
هفت صبح| در روزهایی که صدای پدافند هوایی، جای صدای زنگ مدرسه و بوق ماشینها را گرفته و چراغ خانهها بیشتر از ترس روشن میماند تا عادت، مفهوم «شب» برای خیلیها تغییر کرده است. دیگر شب فقط تاریکی و سکوت نیست؛ ترکیبیست از اضطراب، گوشتیز کردن، و مرور بیپایانِ اخبار. شهرها حالوهوای عجیبی دارند. نه جنگ مستقیم است، نه صلح کامل. چیزی بینِ ماندن و گریختن. چیزی بین آرامش و آشفتگی.
در این فضای خاکستری، خواب شبانه – که زمانی سادهترین و ابتداییترین نیاز انسان بود – حالا برای بسیاری تبدیل به امری بعید شده است. از نوجوانی که زیر پتو با گوشی خبر دنبال میکند، تا مادری که نیمهشب بچهاش را از خواب میپراند تا او را به جایی امنتر ببرد، یا پدری که با چشمهای باز، سقف را نگاه میکند و فکر میکند «حالا باید چه کرد؟»… همه درگیرند.
همه در تلاطمند. در چنین شرایطی، سلامت روان دیگر موضوعی فرعی نیست؛ حیاتی است. بدن خسته، شاید با چند ساعت استراحت ترمیم شود، اما ذهن مضطرب و روان فرسوده، به سادگی به مسیر برنمیگردد. اینجاست که نقش خدمات روانی پررنگ میشود؛ بهویژه آنهایی که بیهزینه و رایگان، در دل بحران در حال ارائهاند.
این گزارش، نگاهی دارد به همین بخش کمتر دیدهشده از مدیریت بحران: تلاش بیوقفه کسانی که برای سلامت روان مردم میجنگند. یک سو، روانشناسی که این روزها بدون دریافت هیچ هزینهای، به مراجعهکنندگان مشاوره میدهد؛ نه در کلینیکی لوکس، بلکه از خانه یا در یک اتاق ساده محلی. سوی دیگر، نهادی شهری که در روزهای تعطیلی و سکون، هنوز در حال ارائه خدمات به زنان و خانوادههاست و اجازه نداده چراغ امید در محلهها خاموش شود.
این دو روایت، تنها گوشهای از تلاش افراد و نهادهاییست که بیآنکه نامشان تیتر شود، شب را برای دیگران کمی قابلتحملتر میکنند. نوجوانها را در معرض اخبار جنگ قرار ندهید در یکی از همین شبهای بیقرار، با او تماس میگیرند؛ روانشناسی که این روزها بهصورت داوطلبانه و رایگان، از پشت خط تلفن پاسخگوی کسانیست که زیر فشار اضطراب، جایی برای پناه نمییابند.
نه تابلویی بر در مطبش هست و نه نوبتدهی آنلاین، فقط یک تلفن، و صدایی آرام که سعی میکند میان صدای پدافند و اخبار بیوقفه، اندکی آرامش تزریق کند. گفتوگویمان را با همین پرسش آغاز کردیم: «در روزهایی که خواب سخت شده، چطور میتوان ذهن را آرام کرد؟»
الهام برادران، روانشناسی که در حوزه اختلال اضطراب فعالیت میکند، میگوید: «نوجوانان نیازی به دریافت اخبار دقیق و لحظهای ندارند. چون دانستن، کمکی به آنها نمیکند، فقط اضطراب را بالا میبرد. در بیشتر موارد، اطلاعاتی که دریافت میکنند هم از منابع غیرموثق و متناقض است. توصیهام این است که نوجوانها از فضای خبری دور باشند.» برای بزرگسالان محدودیت خبری بگذارید.
او برای بزرگسالان هم نسخه متفاوتی میپیچد: «اگر فرد بزرگسال هستید و حس میکنید باید در جریان اتفاقات باشید، فقط از دو منبع قابل اعتماد استفاده کنید. برای خودتان ساعت خبرخوانی تعیین کنید. مثلاً صبحها ده دقیقه و شبها قبل خواب، اما به هیچ وجه بلافاصله پیش از خواب اخبار را چک نکنید.»
اگر با اضطراب از خواب بیدار میشوید این روانشناس میگوید: «بسیاری از مراجعانم میگویند که نیمهشب با اضطراب از خواب میپرند و گوشی را برمیدارند ببینند چه شده. این کار فقط اضطراب را تثبیت میکند. پیشنهاد میکنم قبل از خواب خبر نخوانید. اگر لازم میدانید چیزی بدانید، با فاصله یک ساعت قبل خواب، از یک منبع رسمی و مختصر مرور کنید.
بعدش، سراغ موسیقی ملایم، مدیتیشن یا حتی داستان کوتاه بروید تا ذهن آرامتر شود.» وقتی پدافند بالای سرت صدا میکند خیلیها در شهرهایی زندگی میکنند که شبها صدای پدافند میشنوند. این روانشناس با تأکید میگوید: «اگر اضطراب زیاد است و خواب را مختل کرده، باید به روانپزشک مراجعه کرد و بهطور موقت از دارو استفاده کرد.
خواب شب با روز قابل جایگزینی نیست. خواب باکیفیت شب، بخش بزرگی از ترمیم روان ما را بهعهده دارد. داروهایی مثل ملاتونین یا داروهای سبک بدون وابستگی میتوانند کمک کننده باشند. در هر صورت با پزشک متخصص مشورت کنید».