درختانی به قدمت تاریخ در آستانه مرگ

ورود کمیسیون اصل ۹۰ مجلس به ماجرای جنگلخواری و قاچاق چوب در مازندران، بارقهای از امید برای نجات جنگلهای میلیونساله شمال کشور
هفت صبح| در دل کوهستانهای همیشه سبز شمال، جایی که مه بر شانههای درختان کهنسال مینشیند و صدای پرندگان با وزش نسیم در هم میآمیزد، فاجعهای خاموش در جریان است. فاجعهای به نام «جنگلخواری» که میراث ۴۰ میلیون ساله ما، جنگلهای هیرکانی را به مرز نابودی کشانده است.
اینبار اما امیدی جوانه زده است؛ اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، پس از سالها هشدار کارشناسان و فعالان محیطزیست، به مازندران سفر کردند تا در برابر این تاراج تاریخی بایستند. آنها در سه تیم جداگانه به شهرهای مختلف استان رفتند و آنچه دیدند، فقط چند درخت قطعشده نبود، گواهی بود بر زخمهای عمیق طبیعت.
درختان هیرکانی، این فسیلهای زنده، نه فقط پناهگاه پرندگان و جانوران نایاب، بلکه منبعی حیاتی برای اکسیژن، حفظ خاک و ذخیره آب هستند. اما قاچاق چوب، جادهسازی بیرویه و پروژههای به ظاهر گردشگری، روز به روز این گنجینه زیستی را کوچکتر و بیرمقتر کردهاند. سوداگرانی که برای سودی اندک، ریشههای حیات را نشانه رفتهاند، امروز در آستانه محاکمهاند.
نمایندگان مجلس در بازدید میدانی از مناطقی چون سوادکوه، جویبار، قائمشهر و سیمرغ، از دهها مورد تخلف پرده برداشتند؛ از پسماندهای تلنبارشده گرفته تا قطع بیرحمانه درختان. حالا کمیسیون اصل ۹۰، این مرجع فراجناحی رسیدگی به تظلمخواهی مردم، وعده داده که ظرف دو هفته آینده، نتایج این سفر را بهطور رسمی اعلام و با متخلفان برخورد کند.
اما آیا این محکمه برای هیرکانی، میتواند نقطه پایانی بر سالها رنج و تخریب باشد؟ آمارها میگویند از ۵۵ هزار کیلومتر مربع جنگلهای هیرکانی، فقط ۱۰درصد باقی مانده و تنها نیمی از آن هم محافظت میشود. این یعنی زنگ خطر مدتهاست که به صدا درآمده و حالا نجات این میراث بشری، نیازمند همصدایی همگانی است، از قانونگذاران تا مردم.
هیرکانی فقط نام یک جنگل نیست؛ روایت تاریخ طبیعت ایران است، مأمن بیش از ۶۰۰ گونه پستاندار، ۲۹۶ پرنده، ۶۷ گونه ماهی، ۲۹ گونه خزنده و ۱۵۰ گونه درختی و بوتهای بومی (اندمیک) مانند درختان انجیلی و شمشاد که در این جنگلها زندگی میکنند.
کمیسیون اصل ۹۰ شاید آخرین امید هیرکانی باشد. امید به اینکه تخلف جای قانون را نگیرد و سودجویی بر سرنوشت طبیعت سایه نیندازد. جنگل هیرکانی اکنون در دادگاه مردم، طبیعت و زمان ایستاده است و چشمانتظار حکمی که یا به نجاتش منجر میشود یا مرگ خاموشش را تسریع میکند. محکمهای برای هیرکانی، آغاز راه است، نه پایان آن.