جایی که عددها قصه میگویند| بزرگداشت مریم میرزاخانی، بانوی جهان ریاضیات

او نه فقط یک ریاضیدان برجسته، که تجسمی از امید، پشتکار و شکستن کلیشههاست
هفت صبح| ۲۲ اردیبهشت، تولد مریم میرزاخانی، به نام روز جهانی زن در ریاضیات ثبت شد؛ یادبودی برای ذهنی که مرزهای دانش را جابهجا کرد و الهامبخش هزاران دختر در سراسر دنیاست. در جهانی که هنوز بسیاری از زنان برای حضور در عرصههای علمی با سدهای ناپیدا و پیدای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو هستند، یاد مریم میرزاخانی مثل نوری در دل تاریکی میدرخشد.
او نه فقط یک ریاضیدان برجسته، که تجسمی از امید، پشتکار و شکستن کلیشههاست. زنی که از دل تهران برخاست، در المپیادهای جهانی درخشید. دانشگاههای شریف و هاروارد را در نوردید و در نهایت به قلهای رسید که تا پیش از او فقط مردان در آن ایستاده بودند: مدال فیلدز که از آن به نوبل ریاضیات نیز تعبیر میشود. مریم، نخستین زن و نخستین ایرانی بود که موفق به دریافت این جایزه شد.
۲۲ اردیبهشت (برابر با ۱۲ مه)، روز تولد این نابغه ایرانی از سال ۲۰۱۹ با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران و تصویب اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی، به عنوان «روز جهانی زن در ریاضیات» نامگذاری شد. روزی که نه فقط یاد مریم را گرامی میدارد، بلکه بهانهای است برای دیده شدن هزاران زن که در گوشهگوشه جهان، بیسروصدا و بیادعا، در دل معادلات پیچیده و نظریههای انتزاعی زندگی میکنند.
مریم در نوجوانی در دبیرستان فرزانگان تهران تحصیل کرد. همانجا بود که نبوغش جرقه زد و خیلی زود به مرحلهای رسید که دو سال پیاپی (۱۹۹۴ در هنگکنگ و ۱۹۹۵ در کانادا) مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را به خانه آورد و نخستین دانشآموز ایرانی شد که نمره کامل گرفت. اما ماجرا از اینجا تازه شروع شد. او در دانشگاه شریف ادامه داد، سپس راهی هاروارد شد و در دانشگاه پرینستون و استنفورد به استادی رسید. مسیری که برای بسیاری غیرممکن مینمود، اما او با آرامش، دقت و عشق، گام به گام پیمود.
او با زبانی که برای خیلیها خشک و انتزاعی است، یعنی زبان ریاضیات، جهانی تازه ساخت. پژوهشهایش، درهای جدیدی را به روی ریاضیدانان گشود. در سال ۲۰۱۴، وقتی نام او به عنوان اولین زن و اولین ایرانی دریافتکننده مدال فیلدز اعلام شد، نه فقط ایران که جهان ایستاد و کف زد.
مریم صرفاً یک ذهن نابغه نبود، انسانی بیادعا و خاکی بود. در توصیف احساسش از پژوهش میگفت: «گاهی احساس میکنم در یک جنگل بزرگ هستم، نمیدانم کجا میروم، اما ناگهان به بالای تپهای میرسم و همه چیز روشن میشود؛ آن لحظه واقعاً هیجانانگیز است.»
ریاضیات برای او نه یک شغل، که نوعی ماجراجویی بود.او در عددها زندگی میکرد. با شکلها خیالبافی میکرد و از مواجهه با مسائل حلنشده، شوق کودکانه داشت.در کشوری که هنوز دختران برای اثبات تواناییهایشان باید دو برابر بجنگند، الگویی مثل مریم حکم چراغ راه را دارد. او نشان داد نبوغ فقط ارث نیست، محصول تلاش، باور و پشتیبانی محیط نیز هست.
مریم در ۴۰ سالگی از دنیا رفت. بیماری جانش را گرفت اما نامش همچنان زنده ماند. مریمِ ما حالا دیگر فقط متعلق به ایران نیست. او متعلق به همه زنانی است که میخواهند به عددها جان بدهند، معادلات را زندگی کنند و سقف شیشهای آکادمیها را بشکنند.در جهانی که هنوز آمار زنان در ریاضیات پایینتر از مردان است، روز جهانی زن در ریاضیات بهانهای است برای یادآوری این جمله: علم جنسیت نمیشناسد، ذهن خلاق میخواهد. دختری از ایران این را ثابت کرده است.
آیا مریم میرزاخانی دیگر تکرار میشود؟ اگر او را اسطوره نسازیم و راهش را ادامه دهیم، شاید نه یک مریم، که هزار مریم دیگر از خانههای ساده، مدرسههای عادی و ذهنهای مشتاق برخیزند و جهان را دوباره معنا کنند.