زنان زیر بار سنگین موفقیت | زنانی که هنوز هم برای دیده شدن باید بجنگند

نتایج یک نظرسنجی از ۷۵۰ زن درباره فشارهای زندگی مدرن در آمریکا نشان میدهد بسیاری از آنها در حال فرسودگیاند، بیآنکه حتی خودشان متوجه باشند
هفت صبح| یک قرن پیش، انتظار از زنان این بود که رویاهایشان را پشت درهای خانه دفن کنند. اگر هم پا به دنیای کار میگذاشتند، معمولا در نقشهایی کمدرآمد و کمارزش به کار گرفته میشدند و تقریبا هرگز در موقعیتهای کلیدی یا تصمیمگیری قرار نمیگرفتند. اما اکنون، ماجرا بهظاهر تغییر کرده است.
زنان امروز نهتنها در نیروی کار حضور دارند، بلکه شرکتها را اداره میکنند و تیمها را رهبری. طبق آمار مرکز تحقیقات پیو، در ۲۹ درصد از ازدواجهای کنونی، زن و مرد تقریبا درآمدی برابر دارند. اما با افزایش نقشها، فشارها هم بیشتر شده است.تعادل بین کار حرفهای، مسئولیتهای خانوادگی، اهداف شخصی و توقعات اجتماعی به یک معادله دشوار تبدیل شده؛ ترکیبی از موفقیت و فرسایش همزمان.
برای بررسی عمیقتر این مسئله، جیا لاکوا، مدیرعامل شرکت Elevate و متخصص رهبری زنان، ۷۵۰ زن از صنایع مختلف با سطوح درآمدی گوناگون را مورد مطالعه قرار داد. او به نیوزویک گفت که نتایج این پژوهش هم «تکاندهنده» و هم «ناامیدکننده» بوده است.زنان بین ۱۸ تا ۶۵ سال با درآمدهایی کمتر از ۲۰ هزار دلار تا بالای ۲۰۰ هزار دلار، در این نظرسنجی شرکت کردند. هدف لاکوا روشن بود: پردهبرداری از مبارزات پنهان زنانی که در نظام «همهچیز را باید انجام بده» گیر افتادهاند.او میگوید: «این سوالی بود که باعث شروع تحقیق شد: تلاش برای برتری در تمام عرصههای زندگی چه اثری بر سلامت روانی و احساس رضایت زنان میگذارد؟»
از موفقیت تا خستگی مطلق
لاکوا، که پیش از این مدیر شرکتی بزرگ بوده، میگوید بارها الگویی تکراری دیده: «زنان موفقی که به دنبال تعریفی از موفقیت بودند که اصلا متعلق به خودشان نبود و در این راه، میسوختند.»
یافتههای پژوهش، تصویری تلخ از واقعیت زنان مدرن ترسیم میکند:
۶۹ درصد احساس میکنند هرگز «به اندازه کافی خوب» نیستند.
۷۵ درصد میگویند مجبورند در شرایط سخت لبخند بزنند و خودداری کنند.
۷۲ درصد بر این باورند که کمتر از شایستگیشان درآمد دارند.
۶۱ درصد درگیر فشار بینقص بودن در نقشهای مختلف (مادر، همسر، حرفهای) هستند.
۴۶ درصد مرتبا احساس اضطراب دارند.
۵۴ درصد بیشازحد کار میکنند و نمیتوانند از کار جدا شوند.
شوکآورترین نتیجه
لاکوا میگوید شوکآورترین و ناراحتکنندهترین یافته این بود: ۴۷ درصد از زنان شاغل در آمریکا، آزار جنسی، تجاوز یا پیشرفتهای ناخواسته را تجربه کردهاند. یعنی تقریبا نیمی از آنها.بر اساس مطالعهای از شرکت مککینزی و سازمان Lean In در سال ۲۰۲۴، آزار جنسی در محل کار هنوز امری رایج است. حدود ۴ نفر از هر ۱۰ زن آن را در دوران کاری خود تجربه کردهاند.
لاکوا تاکید میکند: «زنان شاغل در حالت بقا گیر افتادهاند. مسئله فقط استرس یا فرسودگی شغلی نیست. این ماجرا روانی، جسمی و احساسی است. استرس مزمن و تروما در بدن باقی میماند و با علائمی مثل بیخوابی، اضطراب، میگرن، خستگی و مشکلات گوارشی ظاهر میشود.»او میافزاید: «وقتی زنان بیشازحد از خودشان میگذرند، از وجود خود فاصله میگیرند و نمیتوانند به تمام ظرفیتهایشان دست یابند. این فقط بحران فردی نیست، یک بحران فرهنگی است.»
وقتی خستگی، عادی میشود
شاید نگرانکنندهترین نکته همین باشد: «زنان بسیاری در شرایطی فلجکننده زندگی میکنند، اما حتی متوجه نیستند. آنها به خستگی عادت کردهاند. چون هنوز میتوانند ظاهر قضیه را حفظ کنند، کسی شک نمیکند؛ نه اطرافیان و نه خودشان. اما اجرای خوب، به معنای شکوفایی نیست.»
فشار برای «همهچیز را انجام بده» بودن
لاکوا میگوید: «ما باور کردیم که میتوانیم همهچیز را انجام دهیم — با انگیزهای که از جنبشهای توانمندسازی زنان گرفته بودیم. اما در طول مسیر، این ایده به یک اجبار تبدیل شد: باید همهچیز را انجام دهید. کامل. بدون کمک. بدون وقفه.»طبق تحقیق مرکز پیو، حتی در ازدواجهای برابر، زنان حدود 2/5ساعت بیشتر در هفته کارهای خانه را انجام میدهند. حتی وقتی تنها نانآور خانه هستند، نقش شوهر در خانه تغییر چندانی نمیکند.
لاکوا بر این باور است که باورهای فرهنگی ما را به سمتی بردهاند که استراحت را تنبلی بدانیم و مشغله را ارزش تلقی کنیم. اینکه ارزش انسان به دستاوردهایش وابسته است، باوری عمیق اما خطرناک است.او زنان را دعوت به بازاندیشی میکند: «مکث کنید. فکر کنید. دوباره بسنجید که واقعا چه میخواهید. آیندهای که به سمت آن میروید، آیا همان آیندهایست که برای خودتان میخواهید؟»