پرستاران میروند؛ بیمارستانها تنها میمانند

سالانه ۲ هزار گواهی صلاحیت حرفهای برای پرستارانی که قصد مهاجرت دارند، صادر میشود
هفت صبح، راضیه زرگری| سالهای اخیر، مهاجرت پرستاران ایرانی به خارج از کشور به یک روند نگرانکننده تبدیل شده است. این پدیده نهتنها به دلیل کمبود نیروی انسانی در نظام سلامت ایران، بلکه بهخاطر تاثیرات منفی بر کیفیت خدمات درمانی و افزایش فشار کاری بر پرستاران باقیمانده، اهمیت ویژهای دارد. هفت صبح تلاش کرده تا در این گزارش به ابعاد مختلف روند مهاجرت پرستاران و اینکه چطور میتوان این بازوی مهم درمانی در کشور را دلگرم به ماندن در وطن کرد، بپردازد. برخی منابع از مهاجرت ماهانه حدود ۲۰۰ پرستار خبر دادهاند و برخی گزارشها این آمار را بین 100 تا 500 مورد مهاجرت به طور ماهیانه متغیر عنوان کردهاند.
وقتی از احمد نجاتیان، رئیس سازمان نظام پرستاری درباره آمار سال گذشته میپرسیم، بدون ارائه آمار دقیق و با بیان اینکه آمار سال 1403 نسبت به سال 1402 تغییر چندانی نداشته است، اشاره میکند که سالانه حدود ۲ هزار گواهی صلاحیت حرفهای (Good Standing) برای پرستارانی که قصد مهاجرت دارند، صادر میشود؛ ولی درباره اینکه چه میزان از این درخواستها به مهاجرت منجر میشود، نمیتوان آمار دقیق داد. با این حال او در گفتوگو با هفتصبح اذعان میکند که ایران به طور سنتی یکی از کشورهای «پرستار فرست» شناخته میشود اما این روند در سالهای اخیر با شیب تند رو به افزایش بوده است.
از تناسب نداشتن حجم کار با دریافتی تا پزشکسالاری
«سارا» بعد از 10 سال فعالیت در بیمارستانهای کشور، در سال ۱۴۰۰ به آلمان مهاجرت کرده و درباره مهاجرت شغلیاش در صفحه اینستاگرامش نوشته «حجم کار و درآمد یک پرستار در ایران هیچ تناسبی با هم ندارند، شأن اجتماعی پرستاران پایین است و در عین حال پزشکسالاری برای پرستاران آزار دهنده است، اما در آلمان همه این موارد برعکس است.» او همچنین از تفاوت قابل توجه دستمزد و رفاه اجتماعیاش در آلمان میگوید که با شرایط زندگیاش در ایران با حقوق 15 میلیون تومانی قابل مقایسه نیست.
حقوق و مزایای پایین، شرایط کاری نامطلوب و فرصتهای شغلی و آموزشی بهتر در خارج از جغرافیای وطن؛اینها دلایل اصلی مهاجرت پرستاران ایرانی عنوان شده است.آلمان و دانمارک، سوئد، هلند، نیوزیلند و فرانسه مقاصد اصلی پرستاران ایرانی هستند که در این میان آلمان و دانمارک به دلیل تسهیل شرایط پذیرش و نیاز به نیروی پرستاری، در رتبههای اول قرار دارند. از میان کشورهای حوزه خلیجفارس، عمان، امارات و قطر هم در سالهای اخیر به ویژه بعد از همه گیری کرونا به مقاصد خوشایند پرستاران ایرانی اضافه شده است.
بر اساس گزارشهای موجود، حقوق پرستار در ایران از 13 میلیون تا حداکثر 22 میلیون تومان در ماه است که در مقایسه با حقوق این شغل در کشورهای دیگر مشخص میشود که اصلیترین مسئله برای مهاجرت این گروه شغلی، تفاوت خیلی زیاد در دستمزد است. برای مثال در آلمان، نروژ و سوئد، حقوق ماهیانه پرستار 2500 تا حدود 5000 یورو گزارش شده و در امارات متحده عربی، 12 تا 18 هزار درهم در ماه. یک حساب سر انگشتی ساده نشان میدهد که حقوق پرستاری در ایران کمتر از یک دهم کشورهای مقصد مهاجرت آنهاست.
شغلی سخت و فرسایشی با درآمدی ناچیز
یعقوب جعفری، رئیس اسبق شورای عالی نظام پرستاری به فرسودگی شغل پرستاری و ناکافی بودن حقوق و مزایای آنها در ایران و به علاوه عدم امنیت شغلی پرستاران به عنوان دلایل اصلی و انگیزه این گروه برای جلای وطن اشاره میکند و به هفت صبح میگوید:« وقتی پرستاران به صورت شرکتی و با قراردادهای موقت در مراکز درمانی کار میکنند در حالی که دریافتی و مزایای چندانی ندارند، مسلم است که از فرصتهای شغلی بهتر در خارج از کشور استقبال میکنند.»
او معتقد است راهکارهایی که باید برای ایجاد دلگرمیدر نیروهای پرستاری میتوان ارائه داد، اولا رعایت تناسب استانداردها در تامین نیروی پرستاری بر اساس معیارهای دنیاست و ثانیا اجرای کامل قانون ارتقای بهرهوری، تصحیح شیفتهای کاری و افزایش حقوق ثابت و ضریب کاری این گروه شغلی بسیار مهم. این فعال حوزه پرستاری ادامه میدهد:« پرستاری شغلی بسیار حساس، سخت و زیانآور است و باید با بهکارگیری امتیازات ویژه جلوی این روند عجیب مهاجرت گرفته شود. به نظرم باب کردن شغل پرستاری در منزل به سبک کشورهای توسعه یافته و ورود پرستاران به عرصههای دیگر غیر از مراکز درمانی هم میتواند به آنها انگیزه بیشتر برای ماندن در ایران بدهد.»
حداقل 3 هزار مهاجرت پرستاری در سال داریم
آمار تصاعدی است؛ اعلام شده سالانه 3 هزار پرستار مهاجرت میکنند، ولی واقعیت بیشتر از این ارقام است. به بیان دیگر حداقل 3 هزار مهاجرت پرستاری در سال داریم. محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار است. او علت اصلی مهاجرت پر حجم پرستاران را دریافتی آنها عنوان میکند و به هفت صبح میگوید:« وقتی پرستار در ایران 170-180 دلار یا نهایتا 200 دلار میگیرد، اما در کشورهای اروپایی 3 تا 5 هزار یورو و در کشوری مثل عمان 2 هزار دلار و حتی عراق هم بالای هزار دلار حقوق پرستاری است، عقل سلیم اقتضا میکند که مهاجرت کند.»
شریفی مقدم معتقد است این راهی است که دولتمردان ما پیش روی پرستاری گذاشتهاند وگرنه پرستار دوست دارد در کشور خود و در کنار خانوادهاش خدمت کند. اینها که میروند بالاجبار مهاجرت میکنند نه از روی علاقه. دبیرکل خانه پرستار توضیح میدهد:« آینده نه، همین الان هم بیمارستانهای ما با بحران کمبود نیروی پرستاری مواجه است. زیرا فارغ از مهاجرت، خیلی از پرستاران ما دیگر پرستاری نمیکنند و ترک شغل کردهاند و مثلا وارد کار آزاد شدهاند. حداقل 50 هزار پرستار داریم که ترجیح میدهند خانه بنشینند و سر کار نروند.»
انگیزه کار ندارند، اعتراض هم کنند به حراست معرفی میشوند
این کمبود نیروی پرستاری بهرغم اعلام استخدامها و با در نظر گرفتن 15 هزار پرستار فارغالتحصیل به صورت سالانه است و سال به سال بدتر میشود. به گفته شریفی مقدم کار پرستاری سخت است چون با فضای ناراحت کننده انواع بیماریها سر و کار دارند و به علاوه مردم تمام کمبودهای خدمات درمانی را از چشم پرستار میبینند و مورد حمله فیزیکی و توهینها قرار میگیرند. به دلیل اینکه ماهیت شغل سخت است در دنیا فاکتورهای انگیزشی میگذارند که رغبت به این شغل بیشتر شود.« در کشور ما نه تنها هیچ انگیزهای ایجاد نمیکنند، با نیروی انسانی باقی مانده هم برخوردهای خوبی صورت نمیگیرد.مثلا پرستاری که کار میکند و اعتراض هم میکند مورد برخورد از طرف حراست و مدیریت قرار میگیرد.»
دبیرکل خانه پرستار ادامه میدهد:«در مجموع متاسفانه در ایران توجه به پرستاری که ستون نظام سلامت بوده و خدمات شبانه روزی ارائه میدهند، نمیشود. در حال حاضر پرستاران ما نصف حداقل استاندارد جهانی هستند. سال گذشته 1200 پرستار از ایران به دانمارک مهاجرت کردهاند که یک کشور کوچک است. دانمارک به ازای هر هزار نفر بالای 10 پرستار دارد و این روند جذب پرستار هم ادامه دارد.»
به گفته شریفی مقدم، در حالی که متوسط دریافت خدمات پرستاری در دنیا به ازای هر هزار نفر 5 پرستار است و سازمان بهداشت جهانی میگوید حداقل خدمات پرستاری به ازای هر هزار نفر 3 پرستار است، این رقم در حال حاضر در ایران 1/6-1/7 پرستار به ازای هزار نفر است؛ آن هم پرستار خسته در شیفتهای طولانی که مجبور است سه برابر کار کند. نگرانی اصلی ما و موضوعی که نظام سلامت ما به آن بیتوجه است، خسارتی است که به ازای این کمبود نیروی پرستاری به مردم وارد میشود.»
حقوق ثابت باید با فوقالعاده خاص حساب شود
راهکار برون رفت در این موضوع از منظر این فعال حوزه پرستاری، شنیدن صدای پرستاران است. «حقوق ثابت آنها باید افزایش پیدا کند؛ بر اساس مشاغل خاص و فوقالعاده خاص که با ضریب 3 محاسبه میشود. خاصتر از پرستاری نداریم و این فوقالعاده خاص میتواند با یک ضریب مناسب برای پرستارها اجرا شود که حقوق ثابت آنها بالا برود.
به علاوه قانون تعرفهگذاری را از سال 86 داریم که درست اجرا نشده است و الان یک نسخه خندهدار از آن اجرا میشود؛ به طوری که خدمات پرستاری 24 ساعتهای که بیمار میگیرد، 350 هزار تومان محاسبه میشود که از این رقم 14 درصد به مدیریت بیمارستان میرسد و 10 درصد هم مالیات کم میشود. یعنی مبلغی کمتر از 300 هزار تومان به عنوان تعرفه خدمات پرستاری به گروه پرستاری بخشها تعلق میگیرد نه یک نفر. رقمیکه در نهایت خندهدار میشود.»
ساختار وزارت بهداشت باید از درمان محوری خارج شود
«بحث این دولت و آن دولت نیست؛ ساختار مشکل دارد. بیتعارف وزارت بهداشت ایران را باید وزارت درمان نامید.» شریفیمقدم با تاکید بر اینکه در حال حاضر سیستمی ایجاد شده که ما دچار تعارض منافع در نظام سلامت هستیم، میگوید:«پرستاری که در دو شیفت غیبت میکند بازخواست میشود اما پزشک یا جراح شیفت به راحتی در محل کار حاضر نمیشود و رزیدنت بیمارستان کار او را انجام میدهد. به نظر من راهکار اصلی این است که ساختار وزارت بهداشت از درمان محوری خارج شود؛ دنیا به سمت بیمارستانزدایی پیش میرود و بر نظام ارجاع و پیشگیری تمرکز دارد. ما هم باید به ساختاری برسیم که تعارض منافع نداشته باشیم و عدالت محوری حاکم شود. »