کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۵۸۵۸
تاریخ خبر:

دفاع از کیان ملی با کراوات

دفاع از کیان ملی با کراوات

وقتی یک درازآویز زینتی تبدیل به بیانیه‌ای سیاسی می‌شود

هفت صبح، فرزاد نعمتی| دیروز گفت‌وگوی کوتاه بیژن عبدالکریمی با بی‌بی‌سی را دیدم؛ گفت‌وگویی که بهانه آن، نامه بیش از ۴۰۰ نفر از چهره‌های فرهنگی و سیاسی در واکنش به تهدیدهای نظامی آمریکا و ترامپ بود و در آن امضا‌کنندگان نامه «تجاوز به ایران و هر اقدامی علیه توان دفاعی کشور» را نه «اقدامی علیه حکومت» بلکه «اقدامی علیه ملت ایران» دانسته بودند که «منطقه را به آشوبی بزرگ کشیده و جهان را متضرر خواهد کرد» و اشاره کرده بودند که «برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاه‌های خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع می‌کنیم». 

 

وقتی اما این مصاحبه را می‌دیدم و اصلاً از همان آغاز، فارغ از صحبت‌ها، آنچه توجهم را جلب کرد، کراوات یا به قول فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «درازآویز زینتی» عبدالکریمی بود که با پیراهن و کت طوسی رنگی  هم‌خوان شده بود. دیدن چنین صحنه‌ای واقع امر حالات متناقضی را در من برانگیخت؛ هم خنده‌ام گرفت و هم تأسف خوردم از داستان کراوات بستن در ایران در چند دهه اخیر و منع‌های متعددی که برای استفاده از آن صورت گرفته و حتی کار گاه به صدور بیانیه پلیس  و دستور اداره اماکن هم منجر شده. در عین حال به ذهنم رسید که چه چیزی در ذهن استاد فلسفه گذشته که هنگام گفت‌وگو با بی‌بی‌سی کراوات بسته است؟

 

مخالفان کراوات آن را نمودی از غرب‌زدگی یا نمادی از فراماسونری و شیطان‌پرستی دانسته و کاربرد آن را مخالف روح ایرانی‌اسلامی می‌دانند.  این دعوا از همان آغاز انقلاب شروع شد و در آغاز هم البته اینقدر به آن تفسیر سنجاق نمی‌شد. حتی نخستین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی، مهندس بازرگان و بسیاری از وزیرانش، با همان کراوات‌های پهن رایج در عصر پهلوی پشت میز وزارت و صدارت نشستند و انگار خدشه‌ای هم به اسلام و مسلمین وارد نشد.

 

صادق طباطبایی چند سال پیش از فوت، نقل کرد که امام خمینی هم نه مشکلی با کراوات او داشته، نه ریش شش‌تیغش. اسلام‌گرایان و چپ‌ها اما چنین پوششی را نمی‌پسندیدند و ساده‌پوشی و پیراهن روی شلوار را نشان ساده‌زیستی می‌دانستند. بعدتر کار به تفسیرهایی غریب هم رسید. بنی‌صدر کراوات را نماد صلیب مسیحی معرفی ‌ و توصیه کرد ایرانیان مسلمان از نماد مسیحیان پرهیز کنند. بدین سان رایج شد که مسئولان در جمهوری اسلامی و حتی دیپلمات‌های ایرانی در مجامع جهانی از کراوات استفاده نکنند و حتی قیچی‌کردن کراوات در خیابان‌ها باب شد؛ گویی کراوات بستن چیزی بود در مایه‌های بی‌دینی و بی‌وطنی. 

 

شاید بگویید اینها که می‌گویی دیگر به تاریخ پیوسته‌ اما خب همین تاریخ هم ما را ساخته و گاهی سوزانده. هر‌ از چندی کراوات کسی مایه جنجال شده. زمانی جرم اعظم ناصر حجازی و مانع بزرگ سرمربیگری او در تیم ملی، کراوات بستن و ریش نگذاشتن بود. یک دهه پیش کراوات زدن دکتر سریع‌القلم در اجلاس داووس را پیراهن عثمان کردند و کیهان نوشت: «باید از آقای روحانی پرسید که چگونه از مشورت‌های چنین مشاوری، استقلال ملی، عزت ملی و روح ایرانی‌اسلامی قابل استخراج است؟» همین دو سال پیش نیز مراسم کانون‌های وکلای دادگستری ایران در اهواز لغو شد زیرا عوامل حراست وزارت نیرو استفاده حضار از کراوات را ممنوع دانسته بودند. به یاد دارم که زمانی حراست اداره ارشاد اسلامی هم صدای جمال وفایی خواننده را حین خواندن روی سن به این دلیل که کراوات بسته بود، قطع کرد و او مجبور شد که صحنه را ترک کند.

 

مخلص کلام کراوات زدن هر کسی علی‌القاعده به خودش مربوط و تفتیش عقاید هم حتماً ممنوع است اما خب خیالات هم گاهی دست از سر آدمی برنمی‌دارد. دکتر عبدالکریمی که در دو سه سال گذشته از لزوم بازگشت به گفتمان انقلاب دفاع می‌کند، اگر با همین پوشش صبح راهی دانشگاه‌ شود، اذن دخول به کلاس درس را پیدا خواهد کرد یا نه؟ آیین‌نامه‌های دولتی یک «نه» بزرگ را نشان‌مان می‌دهند و می‌گویند همان‌طور که «آستین لباس باید لزوماً تا مچ دست فرد را پوشش دهد و یقه پیراهن نباید به صورت غیرمتعارف باز باشد»، استفاده از «کراوات، پاپیون و سایر مظاهر فرهنگ غرب» هم مجاز نیست؛ لابد به این دلیل که این‌ها دیگر به‌صورت غیرمتعارف یقه را «بسته» نگه می‌دارند!

 

بماند که مگر همین کت و شلواری که می‌پوشیم، از غرب نیامده؟ باز بماند که برخی نشانه‌هایی مهم از ریشه‌های ایرانی کراوات یافته‌اند. به هر روی بد نیست به این مسائل نیز فکر کنیم. همین مسائل به ظاهر بی‌اهمیت، همین دخالت‌های بی‌وجه و همین رفتارهای سلیقه‌ای در گذر همه این سال‌ها داد بسیاری را درآورده و دل‌های بسیاری را شکسته. زمانی مد شده بود می‌گفتند ریش مهم نیست، ریشه مهم است. حالا هم شاید بگویند کراوات مهم نیست، کیان ملی مهم است. من اما می‌گویم کیان یک کشور را بیش از هر چیز احترام‌نهادن به شأن و رأی مردمان آزاد در یک جغرافیای رنگین‌کمانی قوام می‌بخشد. نگران این رنگین‌کمان باشیم. 

 

کدخبر: ۵۸۵۸۵۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر