مسئله «بینی ایرانی» در لندن | غوغای نقاشی دیواریهای رنگارنگ نارنجستان شیراز
توجه رسانه فرانسوی به هنرمند شیرازی که کوچههای یک محله قدیمی را به یک منطقه توریستی تبدیل کرده است
هفت صبح| یک: بیتا غفاریان، عکاس ایرانی-انگلیسی با نام هنری «بیدرو»، بهتازگی یادداشتی درباره دست و پنجه نرمکردن با «بینی ایرانی» خود در روزنامه گاردین نوشته است. او از کودکی فرم شرقی بینی خود را دوست نداشته و از 11 سالگی با سوال «پس کی میخواهی بینیات را عمل کنی؟» مواجه بوده است.
تمام فشارها از سمت خانواده و جامعه باعث شد او تصمیم بگیرد مثل خیلی از ایرانیهای دیگر زیر تیغ جراحی برود اما ناگهان از تصمیم خود برگشت و سعی کرد با هنر، چهره متفاوت خود را بپذیرد. او حالا یک عکاس حرفهای است که برای مجموعه عکسهایی که از نیمرخ ایرانیها گرفته شناخته میشود.
بیتا غفاریان در گاردین نوشته است: «از وقتی هفت سالم بود شروع کرده بودم پول توجیبیهایم را برای عمل بینی جمع کنم. عصرها بعد از مدرسه، برآمدگی روی بینیام را فشار میدادم تا پوستش قرمز شود. نوک بینیام را بالا میبردم و سوراخهایش را مثل آموزشی که در ویدیوی یوتیوب درباره کوچک کردن بینی دیده بودم، پهن میکردم. شبها هم با چسب نوک بینیام را بالا نگه میداشتم و دعا میکردم صبح تغییر کند.»
غفاریان در ادامه توضیح میدهد که به خاطر استانداردهای زیبایی غربی و تبلیغ آن در رسانهها، عمل بینی در ایران تبدیل به یک روند رایج شد به طوری که بسیاری از والدین این عمل را به عنوان هدیه به فرزندان خود میدهند. همانطور که انتظار میرفت، غفاریان در 17 سالگی وقت عمل بینی خود را رزرو کرد. او نوشته است: « ما آنقدر شستوشوی مغزی شدهایم که باور کنیم ناقص هستیم. انگار عادی شده تا ویژگیهایی را که از اجدادمان به ارث بردهایم، از بین ببریم تا چیزی را ارائه دهیم که بهتر تلقی میشود.»
با این حال قبل از اینکه زمان عمل فرا برسد، بیتا کمکم با بینی خود آشتی کرد. او شروع کرد به عکاسی از ایرانیهایی که میشناخت و مجموعه عکسی از نیمرخ چهرههای ایرانی و شمال آفریقایی جمع کرد. در آخر بیتا غفاریان که از کودکی آرزوی یک بینی کوچک و سربالا را داشت، وقت عمل بینی خود را لغو کرد.
او درباره واکنش اعضای خانوادهاش نوشته است: «خانوادهام کمی گیج شدند و برخی هم با انتخابم مخالفت میکنند، اما من به این مأموریت برای کمک به خودم، جامعهام و نسلهای جدید برای توانمند شدن، پایبند هستم. من به طبیعت زیبا و چندوجهی جوامعمان میپردازم، درحالیکه همزمان علیه جریان جهانی جراحی زیبایی میجنگم.» بیتا غفاریان در دانشگاه هنر لندن فیلمسازی، طراحی و کارگردانی هنری خوانده و حدود 6 سال است که در لندن به صورت آزاد عکاسی میکند.
دو: اگر گذرتان به محله نارنجستان در شیراز افتاده باشد، احتمالا نقاشی دیواریهای رنگارنگ و منحصربهفرد عادل یزدی را دیدهاید. بهتازگی توجه رسانه فرانسوی RFI به این هنرمند جلب شده و گزارشی درباره این هنرمند شیرازی و کارهایش نوشته که بازتاب زیادی در رسانههای خارجی دیگر داشته است. عادل یزدی سالهاست که با نقاشیها و هنر مجسمهسازی خود در تلاش است محله قدیمی خود را به یک مرکز فرهنگی و توریستی تبدیل کند و تا حدی موفق هم شده است.
این هنرمند 40 ساله که زندگی خود را وقف احیای این محله کرده در مصاحبه با این رسانه گفته است: «بیشتر دیوارهای فرسوده در شیراز قدیم ارزش تاریخی ندارند. سعی دارم با نقاشیهای داستانهای مردم را اینجا روایت کنم.» یکی از آثار دیواری یزدی که چشم این رسانه فرانسوی را گرفته، چهرههای برجستهای است که این هنرمند روی یکی از دیوارهای قدیمی این محله حک کرده است. یکی دیگر از آثار او که مورد توجه قرار گرفته، چهره شهرزاد قصهگو، راوی داستانهای هزار و یک شب است.
انتهای یکی از کوچههای این محله، نقاشیها و آثار دیواری یزدی به خانه و کارگاه او ختم میشود. عادل یزدی این ساختمان 100 ساله را با اتاقهای کوچک و یک باغ به گالری تبدیل کرده و توریستهای زیادی از برای دیدن آثار او به شیراز میآیند. یزدی میگوید این ایده را که محله و خانه قدیمی خود را تبدیل به یک جاذبه توریسیتی کند، از مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو در قلب پاریس الهام گرفته است.
این قسمت از شهر پاریس را به خاطر معماری کاملا متفاوتش با فضای شهری میشناسند. هر گوشه از اتاقهای گالری یزدی، پر از نقاشی و مجسمههای مختلف است که شباهت زیادی به انبار یک موزه دارد. در منزل او، بازدیدکنندگان بهویژه به چیزی جذب میشوند که یزدی آن را «اتاق انگشتان» مینامد. در این اتاق، حدود ۱۴ هزار مجسمه انگشت در سقف نصب شده که همه به سمت پایین اشاره میکنند. او به این رسانه فرانسوی میگوید: «این اتاق از افسانه فرشتهای الهام گرفته است که با هزاران انگشت قطرات باران را میشمارد. این انگشتها دائم به ما یادآوری میکنند که لحظه حال ارزشمند است و باید آن را غنیمت شمرد.»
عادل یزدی دکترای حکمت و فلسفه هنر دینی دارد و تاثیر هنر اسلامی در بسیاری از آثار او دیده میشود.